نگاه به نهاییترین مرحله تاریخ، شرط صحیح نگاه كردن به پرتو ربوبیت و هدایت خدا در همة تاریخ است.
آیا نباید منتظر برآیند كارهای انبیاء و اولیا بود؟ آیا خون حسین(ع) و اصحاب بزرگ او به عنوان یك درخشش بزرگ فرهنگ هدایتگر، در انتهای تاریخ، خود را به نمایش نخواهد گذاشت؟ مگر یك مادر برای تولد فرزندش نباید صبر كند تا آن فرزند آمادة تولد گردد؟ مگر نه این است كه او بعد از نُه ماه، فرزند به دنیا میآورد؟ مگر مادرِ روزگار در حیات دائمی خود اجازه میدهد كه نطفههایی كه بهترین بندگان خدا یعنی پیامبران و اولیاء معصومین(ع) در زمین آن كاشتهاند بیثمر بماند؟ نگاه كن به واقعیترین صحنه تاریخ یعنی به مهدی موعود(عج) روحی لِتراب مقدمهالفداء، و بگو:
«اَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتولِ بِكَرْبَلا»
كجاست آنكس كه انتقام خونهای ریختهشده در كربلا را خواهد گرفت.
این یك اعتقاد بزرگ توحیدی است كه خون شهدای كربلا منشأ ظهور حضرت مهدی(عج) میشود و آن حضرت انتقام آن خونها را از فرهنگی كه به قتل حسین(ع) و اصحاب او مبادرت ورزید میگیرد. اگر نتوانیم این نكته را به خوبی در عقیدة خود جای دهیم، یا خدا را نمیشناسیم، یا امامحسین(ع) را، یا حضرت حجت(عج) را. امامحسین(ع) خوب میداند این خونی كه در كربلا برزمین ریخت در ثمره نهایی تاریخی خود غوغا میكند؛ حسین(ع) قدر اعتقاد توحیدی خود را میداند و به همین جهت خونها را به آسمان میپاشید و راوی میگوید: به خدا قسم یك قطره از آن خونهایی كه به آسمان پاشید به زمین برنگشت. یعنی این خونها، اصلاً زمینی نیست كه پس از مدتی فراموش شود، بلكه منشأ تحولی بزرگ خواهد شد و زمینة ظهور حجت خدا را فراهم میكند و لذا بر اساس همین عقیده میگویی: كجاست آن گوهر نتیجة كار همة انبیاء و اولیاء كه عملاً خونهای شهدای كربلا را به ثمر خواهد رسانید؟
در مورد آیه 33 سوره إسراء که خداوند میفرماید: «... وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا»؛ کسی که مظلومانه کشته شود، ما برای ولیّ او امکان قصاص قرار دادیم، پس در خونریزی زیادهروی نکنید و البته او مورد نصرت و یاری است. حضرت امام باقر(ع) فرمودند: «مصداق آن مظلوم در آیه، حسین(ع) است و ماییم ولی خون او، و چون قائم ما قیام کند خونبهای او را طلب میکند، و میکشد تا آن که گفته میشود او در قتل اسراف میکند، مقتول، حسین(ع) است و ولی او، قائم(عج) است و اسراف در قتل، آن است که غیر قاتل کشته شود، و «اِنَّه منصوراً» یعنی دنیا بهسر نیاید تا اینکه شخصی از آلِ رسول خدا(ع) قیام کند و بر دشمنان پیروز شود و زمین را از قسط و عدل پر کند، همچنان که از ظلم و جور پر شده باشد».(90)
این روایت میرساند که با فرهنگی که مقابل فرهنگ توحیدی حسین(ع) است، حتماً مقابله میشود و هرکس و هر تعداد که در آن فکر و فرهنگ جای گرفته باشند، کشته میشوند، تا روح عدالت و معنویت دوباره مورد تهدید ظالمان قرار نگیرد و این منطقیترین انتظاری است که باید از نتیجة کار اولیاء و انبیاء داشت و مسلم فرهنگ مهدی(عج) با پیروزی کامل به صحنه میآید تا زحمات موحّدان تاریخ به ثمر بنشیند. به همین جهت یکی از القاب آن حضرت «المنتقم»(91) است و شعار اصحاب آن حضرت «یا لَثاراتِ الْحسین» است.(92)
امام حسین(ع) به فرزندشان حضرت سجاد(ع) میفرمایند: «سوگند به خدا که خون من از جوشش باز نمیایستد تا اینکه خداوند مهدی(ع) را برانگیزد، آن حضرت به انتقام خون من از منافقانِ فاسقِ کافر، هفتادهزار نفر را میکشد.(93)
«أَیْنَ الْمَنْصُورُ عَلَی مَنِ اعْتَدَی عَلَیْهِ وَ افْتَرَی»
كجاست آنكه خداوند او را بر معتدیان و مفتریان و ستمكارانش پیروز و منصور میگرداند.
معنی پیروزی نهایی نیز به همین معنی است که بالاخره معادلة حاکمیت حق پس از تلاش تاریخی جبهة باطل به دست قائم آل محمد(عج) محقق میشود. دیگر دروغپردازی و افتراء تأثیر خود را از دست میدهد، زمان اغفال بشریت بهسر میآید و به خوبی متوجه میشوند که باید فرهنگ غدیر به صحنه بیاید و امام معصوم(عج) مدیریت مناسبات بشری را به عهده گیرد. عاقلانهترین تجزیه و تحلیل تاریخی همین است که متوجه به نتیجهرسیدن معادلة حق علیه باطل باشیم تا در همین امروزمان درست فکر کنیم و درست زندگی نماییم.
«أَیْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِی یُجَابُ إِذَا دَعَا»
كجاست آن مضطری كه وقتی با دعایش خدا را بخواند اجابت شود.
مأموریت حضرت مهدی(عج) آنچنان بزرگ است که نه تنها او، بلکه همة پیامبران(ع) در انجام آن مأموریت، مضطرّ خواهند بود. کدام اضطرار از آن بیشتر که آن حضرت ببینند سراسر جهان را فرهنگ کفر به نفع خود مصادره کرده و مانع حاکمیت قرآن شده است.
به همین جهت از امام صادق (ع)داریم: «أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلًا ما تَذَكَّرُونَ»، در مورد مهدی از آل محمد نازل شده است، به خدا سوگند مضطر اوست. و لذا میفرمایند:
«إنَّ الْقائمَ إذا خَرَج، دَخَلَ الْمَسْجِدَ الْحَرام فَیَسْتَقْبِلُ الْكَعْبةَ وَ یَجْعَلُ ظَهْرَه إلی الْمَقام، ثُمَّ یُصَلّی رَكْعَتین ثُمَّ یَقُوم، فَیَقُول: یا أیُّهَا النّاس أنَا أوْلَی النّاسِ بِآدَمَ، یا أیُّهَا النّاسُ أنَا أَوْلَی النَّاسِ بِإِبْراهِیمَ، یا أیُّهَا النّاس أنَا أوْلَی النّاسِ بإسماعیلَ، یا أیُّهَا النّاس أنَا أولَی النّاس بِمُحَمَّد(. ثُمَّ یَرْفَعُ یَدَیْهِ إلَی السَّماء فَیَدْعُو وَ یَتَضَرَّعُ حَتّی یَقَعَ عَلی وَجْهِهِ، وَ هُوَ قَوْلُه عَزَّوَ جَلَّ «أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلًا ما تَذَكَّرُونَ».(94)
چون حضرت قائم(عج) قیام کند، وارد مسجدالحرام میشود و رو به کعبه نموده و پشت به مقام کرده دو رکعت نماز میخواند، سپس میایستد و میگوید: ای مردم من نزدیکترین شخص به آدم و ابراهیم و اسماعیل و محمد هستم. سپس دستهای خود را به آسمان بلند میکند و دعا و تضرع مینماید و به سجده میرود و آن حضرت مصداق همان سخن خدای( است که فرمود: «أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلًا ما تَذَكَّرُونَ»(95) آیا جز خدا کسی هست که دعای مضطر را هنگامی که دعا میکند، برآورده سازد و بدیها را مرتفع سازد و شما را خلفاء و حاکمان زمین قرار دهد، آیا خدایی جز الله هست، چه اندازه کماند آنهایی که متذکر این نکته باشند.(96)
در این فراز با توجه به چنین معارفی که از معصوم صادر شده میگویی کجاست آن مضطرّی که چون به وقتش دعا کند، دعایش مستجاب میشود و برای به بلوغ کشاندن تاریخِ هدایت به صحنه میآید.