پس از آنهمه راز و نیاز که از اول دعا تا اینجا با خدا نمودی و سنتِ ارسال رُسل و اولیاء معصوم را در طول تاریخ متذکر شدی، حال میخواهی همه چیز تو در منظر امام زمان(عج) قرار گیرد، هم آنچه از خدا به تو میرسد - مثل رزق - از منظر پاک آن حضرت به تو برسد، و هم آنچه از تو بناست به سوی قرب الهی صعود کند - مثل نماز- از منظر امام زمان به طرف خدا صعود کند، تا در همة این احوالات امامی معصوم واسطة بین ما و خدایمان قرار داشته باشد. لذا این طور شروع میکنی:
«اَللّهُمَّ وَ اَقِمْ بِهِ الْحَقّ وَ اَدْحِضْ بِهِ الْباطِل»
خدایا به وجود او، حق را پایدار و باطل را محو بگردان.
خدایا! تمنّا و طلب ما این است كه با آوردن آن امام بزرگ، حق در جامعة ما و در روابط اجتماعی ما به صحنه بیاید و باطل نابود شود، زیرا تا امام معصوم در صحنة تصمیمگیری جامعه نقش اصلی را نداشته باشد، بشریت معنی واقعی زندگی را نمیشناسد. آن حقی زیباست که از مسیر امام معصوم به ما برسد و رفتن باطل، وقتی به واقع رفتنی است که با نور امام معصوم انجام گیرد وگرنه باطلی میرود و باطلی دیگر جای آن را میگیرد.
«وَاَدِلْ بِهِ اَوْلِیائَكَ وَ اَذْلِلْ بِهِ اَعْدائَكْ»
خدایا! ما از تو خواهش میكنیم كه به وسیلة وجود مقدس حضرت صاحبالزمان(عج) اولیاء خودت حاكمان زمین بشوند و حاكمان جامعه و آن كسانی كه برای مردم تصمیم میگیرند، از اولیاء تو باشند و از همان طریق، دشمنانت خوار گردند، زیرا هیچ مؤمنی نمیپسندد دشمنان تو حاكم بر زمین و حاكم بر اموراتشان باشند.
و علاوه بر آن نمیخواهیم دستی که جهت خواری دشمنانت به میان میآید، دستی غیر از دست امام معصوم(ع) باشد، وگرنه باز ظلم میماند و ظلمی جایگزین ظلم دیگر شده است.
در سایة عزت اولیاء و خواری دشمنان خدا است که حق حاکم شده است، زیرا شرط اطاعت از خدا، پیروی از امامان معصوم است، همانهایی که ریسمان مطمئن پروردگار و وسیلة سیر به سوی خدایند،(140) پس خدایا! شرایطی اینچنین را فراهم کن که فرماندة ما امام معصوم باشد تا با فرمانبرداری از او، از تو فرمان برده باشیم.
« وَ صِلِ اللَّهُمَّ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ وُصْلَةً تُؤَدِّی إِلَی مُرَافَقَةِ سَلَفِهِ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ یَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ وَ یَمْكُثُ فِی ظِلِّهِمْ»
و ای خدا! بین ما و او را پیوند و اتصالی ده كه منتهی شود به ارتباط بیشتر ما با پدرانش و ما را از آن كسان قرار ده كه چنگ به دامان آن بزرگواران زده است و در سایه آنان زیست میكند.
تقاضای اتحاد روحانی با آن حضرت و یگانهشدن با انبیاء و اولیاء قبلی، واردشدن به بهترین عالَمی است که بشر میتواند در آن وارد شود، اتحاد روحانی با آن حضرت خود یک قیامت کبری است.
هر که مانَدْ زین قیامت بیخبر
تا قیامت وای او، ای وای او
هر که ناگه از چنان مَه دور ماند
ای خدایا! چون بُوَد شبهای او
خیمه در خیمه، طناب اندر طناب
پیش شاه عشق و لشگرهای او
خیمة جان را ستون از نورِ پاک
نور پاک از تابش سیمای او
عشقْ شیر و عاشقان اطفال شیر
در میان پنجة صدتای او
در کدامین پرده پنهان بود عشق
کس نداند، کس نبیند جای او
عشق، چون خورشید ناگه سر کند
برشود تا آسمان غوغای او(141)
تقاضای اتحاد روحانی با آن حضرت، که ناگهان با لطف و کرم حضرت پروردگار چون برآورده شد، مثل طلوع ناگهانی خورشید تمام زندگی انسان را شور و غوغای آن عشق پر میکند.
به همین جهت حضرت جواد(ع) میفرمایند: «خدای سبحان کار او [قائم] را یک شبه اصلاح میکند و اوضاع را به نفع او تغییر میدهد، چنانکه کار موسی(ع) را یک شبه اصلاح کرد. او برای گرفتن پارهای آتش برای خانوادهاش رفت، ولی هنگام بازگشت به شرافت رسالت و افتخار نبوت نایل شده بود. آنگاه حضرت جواد(ع) فرمودند: «اَفْضلُ اعمالِ شیعَتِنا اِنْتظارُ الْفَرَج»، بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است».(142)
«وَ أَعِنَّا عَلَی تَأْدِیَةِ حُقُوقِهِ إِلَیْهِ وَ الاجْتِهَادِ فِی طَاعَتِهِ وَ اجْتِنَابِ مَعْصِیَتِهِ».
و ما را بر اداء حقوق حضرتش و جهد و كوشش در طاعتش و دوری از عصیانش، یاری فرما.
خدایا! اگر مفتخر شوم به رعایت حق امامتِ آن امام و در طاعت او تلاش نمایم و از نافرمانی او فاصله بگیرم، به معنیِ واقعیترین زندگی دست یافتهام، چرا که مبادی میل خود را به مبادی میل امام معصوم(ع) نزدیک کردهام و در آن حال همة حجابهای ظلمانی از قلبم رخت بربستهاند.