وقتی من دستم را بالا میآورم، این دست مرا چه كسی بالا میآورد؟! معلوم است كه خود من این کار را میکنم ولی اگر من بمیرم، نمیتوانم دستم را بالا بیاورم، چون «مَن» پس از مرگم به بدنم احاطه ندارم، به همین خاطر این بدن حركت ندارد؛ پس انسانِ زنده به كسی میگویند كه بتواند بدنش را در اختیار خودش بگیرد. حال براساس این قاعده انسانِ زندهتر به كسی میگویند كه بدنش را بیشتر و بهتر بتواند در اختیار خودش بگیرد. بعضیها که بدنشان از نظر ظاهری، شكل و تركیب مناسبی ندارد به جهت آن است که بدنشان تا حدّی در اختیار روحشان نیست.
روح انسان همیشه زیباست و قرآن در آن رابطه میفرماید: «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّیها»23، یعنی «سوگند به روح و آنهمه تعادل و زیبایی» و وقتی قرآن در مورد انسان میفرماید: «فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ»24 بنا به فرمایش علامهی طباطبایی«رحمةاللهعلیه» نظر به روح انسان دارد که اَحْسَنُ المخلوقین است.25 پس روح همهی انسانها زیباست و اگر زمینهی ظهور فرمانهای روح در بدن فراهم شود، همهی بدنها - در عین تنوّع- زیبا خواهند بود. ولی اگر بهعنوان مثال در دوران جنینی به جهت شرایط نامناسب جنین در شکم مادر، روح نتواند بدن مناسب خود را بسازد، وقتی کودک متولّد میشود، بدنش مناسب روحش نیست، در حالیکه اگر در دوران جنینی شرایط جنین مناسب بود و مادر از نظر روحی و جسمی و از نظر تغذیه، شرایط مناسبی داشت، روحِ جنین، بدنی مطابق خود میساخت و در نتیجه بدنِ متناسبی برای خود بهوجود میآورد و آن بدن می توانست نمایش روح خود باشد و چون اصلِ خلقتِ روح زیبا و متعادل است، بدن هم زیبا و متعادل میشد.