تربیت
Tarbiat.Org

جوان و انتخاب بزرگ
اصغر طاهرزاده

چگونگی حاکمیت روح بر بدن

تمركزِ روح در حین حركات ورزشی و در كنار تمرینات منظم بر روی بدن، می‌تواند بدن را در اختیار روح در آورد و همه‌ی تناسب‌ها و انضباط‌هایی را كه روح برای بدن تصوّر می‌كند در بدن به‌وجود آورد. البته باید قصدتان از ورزش تسلّط پیدا كردن بر بدنتان و بر میل‌های افراطی آن باشد تا به نتایج بسیار خوبی برسید. ولی اگر هدفتان قوی شدن بدن و خودنمایی باشد، از ورزش‌كردن هیچ نتیجه‌ای نمی‌گیرید، نه روحتان عالی می‌شود نه بدنتان در اختیار روح می‌ماند و نه قلبتان صیقل می‌خورد، خیلی زود بدن از دستتان رها می‌شود و میل‌های خودش را بر شما حاکم می‌کند.
وقتی در ورزش‌کردن، روح را جهت ندهید و فقط بدن خود را حركت دهید و تمرین کنید، حرص غذا خوردن را نمی‌توانید در خود كنترل كنید تا به آن نوع وارستگی که به عنوان یک ورزشکار، نیاز دارید برسید ولی وقتی در تمرینات خود روح را جهت دادید، می‌توانید بدن را كه مانع تحرک و پرواز روح است، از طریق تمرین و فرمان‌های دائمی كه به بدن می‌دهید، در كنترل و تسلّط خود در آورید. به این صورت که با هدف حاکمیت روحتان بر بدنتان ورزش کنید. نه این‌كه صرفاً هدف از تمرینات این باشد كه بدنتان خوش‌تركیب و خوش‌اندام شود. كسی‌ كه ورزش می‌كند تا اندام زیبا پیدا كند و در راستای رسیدن به وارستگی و حاکمیت بر امیال خود ورزش نمی‌کند، این آدم پس از مدّتی اندامش به‌هم می‌ریزد و وقتی 50 ساله شد از آن‌همه ورزش و تمرینی كه داشت هیچ بهره‌ای نخواهد برد. شاید بگویید چون دیگر ورزش نمی‌كند این‌ شکلی شده است. درست می‌گویید ولی باید روح او در حین تمرینات طوری آماده می‌شد كه وقتی در سن 50 سالگی می‌خواهد غذا بخورد براساس حاکمیت روحی غذا بخورد كه بدنِ مناسبِ مدیریت روح، مدّ نظرش باشد و نه بدنی که هرچه خواست بخورد و هر چقدر خواست بخوابد.
اگر روحتان در میدان باشد و به تحرک و پرواز معنویِ خود نظر داشته باشد آنچنان بزرگ و با همّت می‌شود که ناخودآگاه غذایی را كه می‌خورد، در بدنش بر اساس ماهیت روح‌اش تنظیم و تقسیم می‌شود. روحی كه جهت دارد، به هر عضوی به اندازه‌ی مناسب غذا می‌رساند، ولی وقتی روح جهت نداشته باشد در تنظیم غذا بین اعضاء کاری از پیش نمی‌برد، به همین جهت ملاحظه می‌كنید یك دفعه گردنِ طرف بسیار نازك و شكمش بزرگ شده است.
اگر روح انسان از هوس‌ها آزاد شد و توانست مدیریت خود را بر بدن خود اِعمال کند به هر عضو که بیشتر فعالیت داشت غذای بیشتر و مناسبِ خود را می‌رساند، در آن صورت به شكم كه كار كمتری می‌كند، غذای كمتری می‌دهد و به ماهیچه‌های دست و پا، غذای بیشتری می‌رساند و در نتیجه ملاحظه می‌کنید چنین انسانی شكم ندارد، اما ماهیچه‌های دست و پای خوبی دارد. ولی روحی كه به جهت نداشتن تمركز، ناتوان شد در كمر و شكم‌اش چربی بیشتری جمع می‌شود و به ماهیچه‌های پا غذای كمتری می‌رساند، آن وقت تناسبی بین شكم و ماهیچه‌ها مشاهده نمی‌شود.