دین الهی؛ یعنى مجموعهی عقاید و اخلاق و آدابِ صحیح در دنیا که با پذیرفتن آن، ابدیّت خود را آباد میکنیم و به اُنس با خدا دست مییابیم. شما نماز مىخوانید تا انتخاب بزرگى كه در رابطه با ابدیّت خود كردهاید، برایتان بماند. مسلّم نماز چیزی نیست که کسی براساس عادت بخواند، کسی که نماز میخواند آن را انتخاب كرده است و به هدفی بسیار متعالی نظر دارد، هدفی که از همهی دنیا بزرگتر است. شما نیز اگر جوانید و بخواهید جوانى كرده باشید، انتخاب بزرگتان را قیامت قرار میدهید و در آن صورت توجه دائم شما به ابدیّت و قرب به خدا خواهد بود و چون قرب الهی طوری است که باید آن را حفظ کرد و حفظِ ارتباط با خدا با نظر به شریعت الهی و عمل به دستورات آن ممكن است، نماز میخوانید و به سایر دستورات الهی عمل میکنید. اگر به شریعت الهی پشت کنید ارتباط با خدا و جدّی گرفتن ابدیت را از دست خواهید داد و اگر این ارتباط و توجه از دست برود، انتخاب بزرگتان از دست مىرود.
اگر انتخاب بزرگ انسان به وسعت روح ابدیاش بود و هدف اصلی او موفقیت در زندگی قیامتی شد، حال اگر كنكور قبول شود میگوید: «الحمدلله» و بهراحتی فعالیتهای دانشگاهی خود را ادامه میدهد، بدون آنكه حرص بزند و یقیناً اضطرابهایی كه بقیه دارند در او نیست، چون این نوع موفقیتها را در كنار زندگی خود قرار داده است و اگر هم در کنکور قبول نشد میداند خدا بزرگ است و هرگز مأیوس نمىشود، چون ضرری به هدف اصلی او وارد نشده است، بلكه میداند خداوند راه دیگری غیر از تحصیل در دانشگاه را برای او پیش میآورد. همچنانكه وقتی با جدّی دانستن قیامت، صاحب خانه شدید میگویید «الحمدلله» و اگر هم تا آخر عمر اجارهنشین بودید، باز میگویید «الله اکبر». چون خانهدارشدن انتخاب بزرگ زندگی شما نبود كه با نداشتن خانه از انتخاب بزرگ خود محروم شده باشید و گرفتار یأس شوید.