این یك قاعده است كه انسان به اندازهاى كه صحیح فكر كند، صحیح عمل میكند. بههمین جهت، آنهایى كه خیلى كار میكنند ولی کم فكر میكنند عملاً كارهایشان بر ضد اهدافی که دنبال میکنند، نتیجه میدهد، چون فکر نمیکنند چگونه در ابتدای کار، راهکارهای رسیدن به نتیجهی مطلوب را پیدا کنند.
در حمامهاى قدیم، دلاّكهایى بودند كه سر افراد را مىتراشیدند، یكی از آنها وقتى تیغاش كُند میشد، به تیغ فشار میآورد تا با فشاری که به آن تیغ میآورد و با صرف نیروی بیشتر، سر طرف را بتراشد، درنتیجه پوست سر آن فرد بیچاره كنده مىشد. یكبار شخصى به آن دلاّك گفت: «آقای محترم! یك تیغ نو بخر و سر مردم را درست بتراش!» دلاّك با خونسردی تمام كه گویا كارش هیچ عیبی ندارد، گفت: «چرا پول بدهم تیغ بخرم، نان میخرم و مىخورم تا زورم زیاد شود و بتوانم به تیغ نیروی بیشتر وارد کنم».
در بعضی موارد مَثَل ما، مَثل آن دلاّك است؛ چون عقلمان به كارمان نمىرسد و سعی نمیکنیم به راههایی فکر کنیم که بهتر به نتیجه میرسیم، دائماً كار مىكنیم و در نتیجه دچار مشكلات بیشترى میشویم و باز براى رهایى از این مشكلات، بهجای اینكه ریشهی مشكلات را پیدا كنیم، باز بیشتر كار مىكنیم، آنوقت سراسر زندگیمان مىشود پریشانى و پراكندگى.
«شوماخر» میگوید: «غفلت از خردمندى، تا بدان پایه رسیده كه ما همواره مىكوشیم كه یك بیمارى را با تشدید علّتهاى آن شفا دهیم».2 مثل آن که امروزه مشکلاتی را که سرعتهای زیاد ایجاد کرده است ما با ایجاد ماشینهایی با سرعت بیشتر میخواهیم رفع نماییم.
با توجه به اینكه «كار»، به تنهایی كارساز نیست و تفكر هم در کنار کار نیاز است و خوب فكركردن و خوبكاركردن با هم كارساز است؛ میخواهیم روشن کنیم ما در زندگی خود نیاز به دین داریم تا تلاشهای خود را در زندگی با بصیرتی که از دین الهی بهدست میآوریم جهت دهیم و به نتایجی که میخواهیم دست یابیم.
این بحث امروزه در دنیا مطرح است كه آیا در ابتدای امر روح جوانان با دین ارتباط دارد و انسان در دورهی جوانى به خودی خود علاقهمند به دین است و یا ما باید علاقهمندی به دین را با تشویق و تبلیغ در جوانان ایجاد كنیم؟ به عبارت دیگر آیا روح جوانان به طور فطری به دین گرایش دارد و عوامل محیطی یا فرهنگی ممكن است گرایش او به دین را در او ضعیف كنند و یا انسان در جوانی فقط تحت تأثیر غرایز است و باید غرایز فرو بنشیند تا انسان بتواند به دین و دینداری فکر کند؟ برای روشن شدن این موضوع لازم است به مراحل زندگی انسانها توجه کنیم تا با نظر به مراحل زندگی آنها جایگاه جوانی و خصوصیات مربوط به آن را در این مراحل درست بشناسیم.