ابزارهای گوناگونی برای رسیدن به مقاصد خود دارند که در ظاهر سادهاند ولی در پشت هر یک از آنها تاکتیکهای علمی بسیاری وجود دارد و ما اهمیت آنها را درک نمیکنیم. متأسفانه با همه درک سیاسی خوبی که داریم درک فرهنگی ما قوی نیست. متأسفانه پس از انقلاب نیز در این
﴿ صفحه 95﴾
زمینه رشد نکرده ایم. جوان سیزده، چهارده ساله با التماس، پدر و مادر خود را راضی میکند که به جبهه برود و نارنجک به کمر میبندد و به زیر تانک میرود، چه عاملی باعث ایجاد چنین روحیهای در او شده است چرا این همه پیر و جوان، از سیزده، چهارده ساله تا پیر هفتاد، هشتاد ساله، عاشقانه در جبهه ها شرکت میکنند؟ آنها میگفتند: اگر شهید بشویم به بهشت میرویم و به لقاءالله میپیوندیم. اعتقاد به اینکه خدایی هست و عالم دیگری وجود دارد، این فداکاریها پاداش دارد و انسان به محبوب خود نایل میشود این اعتقادات، جوانان ما را به میدان جهاد میکشد.
اگر بخواهند این روحیه را از ما بگیرند باید چه کنند؟ هیچ راهی بهتر از این وجود ندارد که ایمان را از آنها بگیرند؛ این یقینی که به عالم آخرت، حساب و کتاب و ماوراء الطبیعه، دارند به شک تبدیل کنند. انسانی که شک داشته باشد که، العباد بالله، خدا هست یا نیست، عالم آخرتی هست یا نیست و جهنمی هست یا نیست فداکاری نمیکند.