تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد7
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

3 - ایمان و آرامش

((سکینة )) در اصل از ماده ((سکون )) به معنی یک نوع حالت آرامش و اطمینان است، که هر گونه شک و دودلی و ترس و وحشت را از انسان دور می سازد، و او را در برابر حوادث سخت و پیچیده ثابت قدم می گرداند، ((سکینه )) با ایمان رابطه نزدیکی دارد، یعنی زائیده ایمان است، افراد با ایمان هنگامی که به یاد قدرت بی پایان خداوند می افتند و لطف و مرحمت او را در نظر می آورند، موجی از امید در دلشان پیدا می شود، و اینکه می بینیم در بعضی از روایات ((سکینه )) به ایمان تفسیر شده**تفسیر برهان جلد دوم ص 114*** و در بعضی دیگر به یک نسیم بهشتی در شکل و صورت انسان**تفسیر نور الثقلین جلد 2 صفحه 201*** همه بازگشت به همین معنی می کند.

در قرآن مجید سوره فتح آیه 4 می خوانیم : ((هو الذی انزل السکینة فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم )): ((او کسی است که سکینه را در دلهای مؤمنان فرو فرستاد، تا ایمانی بر ایمان آنها افزوده شود.

و در هر حال این حالت فوق العاده روانی، موهبتی است الهی و آسمانی که در پرتو آن، انسان مشکل ترین حوادث را در خود هضم می کند، و یک دنیا آرامش و ثبات قدم در درون خویش احساس می نماید.

جالب توجه اینکه قرآن در آیات مورد بحث نمی گوید: ((ثم انزل الله سکینة علی رسوله و علیکم )) با اینکه تمام جمله های پیش از آن به صورت خطاب و با ضمیر ((کم )) ذکر شده است، بلکه می گوید ((علی المؤمنین ))،

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 346@@@
اشاره به اینکه منافقان و آنها که طالبان دنیا در میدان جهاد بودند سهمی از این ((سکینه )) و آرامش نداشتند، و تنها این موهبت نصیب افراد با ایمان می شود.

و در روایات می خوانیم : این نسیم بهشتی با انبیاء و پیامبران خدا بوده است**تفسیر برهان جلد 2 صفحه 112*** به همین دلیل در حوادثی که هر کس در برابر آن کنترل خویش را از دست می دهد آنها روحی آرام و عزمی راسخ، و اراده ای آهنین، و تزلزل ناپذیر داشتند.

نزول ((سکینه )) بر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) در میدان ((حنین )) همانگونه که گفتیم - برای رفع اضطرابی بود که از فرار کردن جمعیت به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) دست داده بود، و گر نه او در این صحنه چون کوه ثابت و پا بر جا بود، و هم چنین علی (علیه السلام ) و گروه کوچکی از مسلمانان !

4 - در آیات فوق اشاره به نصرت خداوند نسبت به مسلمانان در ((مواطن کثیرة )) (میدانهای بسیار) شده است .

درباره تعداد جنگهائی که پیغمبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) شخصا در آن مبارزه کرد، یا با مسلمانان بود اما شخصا جنگ نکرد، و هم چنین میدانهائی که سپاه اسلام در مقابل دشمنان قرار گرفت، ولی پیغمبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) در آن حضور نداشت، در میان مورخان گفتگو بسیار است، ولی از بعضی از روایات که از طرق اهل بیت به ما رسیده استفاده می شود که عدد آنها به هشتاد می رسید.

در کتاب ((کافی )) نقل شده که یکی از خلفای عباسی نذر کرده بود که اگر از مسمومیت نجات یابد، مال کثیری به فقرا بدهد، هنگامی که بهبودی یافت، فقهائی که اطراف او بودند درباره مبلغ آن اختلاف کردند و هیچکدام مدرک روشنی نداشتند، سرانجام از امام نهم ((حضرت محمد بن علی النقی (علیه السلام )

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 347@@@
سؤال کرد، فرمود ((کثیر)) ((هشتاد)) است، وقتی از علت آن سؤال کردند حضرت به آیه فوق اشاره کرد و فرمود ما تعداد میدانهای نبرد اسلام و کفر را که در آن مسلمانان پیروز شدند برشمردیم، عدد آن هشتاد بود.**تفسیر نورالثقلین جلد 2 صفحه 197***

5 - نکته ای که توجه به آن امروز برای مسلمانان نهایت لزوم را دارد، این است که از حوادثی چون حادثه ((حنین )) تجربه بیندوزند، و بدانند کثرت نفرات و جمعیت انبوهشان هرگز نباید مایه غرورشان گردد، از جمعیت انبوه به تنهائی کاری ساخته نیست، مساءله مهم وجود افراد ساخته شده و مؤمن و مصمم است، هر چند گروه کوچکی باشند، همانگونه که یک گروه کوچک سرنوشت جنگ ((حنین )) را تغییر داد، بعد از آنکه انبوه جمعیت تا آزموده و ساخته نشده مایه هزیمت و شکست شده بودند.

مهم این است که افراد آنچنان با روح ایمان و استقامت و فداکاری پرورش یابند که دلهایشان مرکز سکینه الهی گردد، و در برابر سختترین طوفانهای زندگی چون کوه پا بر جا و آرام بایستند.