تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد7
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

افزایش قدرت جنگی و هدف آن

به تناسب دستورات گذشته در زمینه جهاد اسلامی، در نخستین آیه مورد بحث به یک اصل حیاتی که در هر عصر و زمان باید مورد توجه مسلمانان باشد اشاره می کند، و آن لزوم آمادگی رزمی کافی در برابر دشمنان است .

نخست می گوید و در برابر دشمنان هر قدر توانائی دارید از نیرو و قدرت آماده سازید (و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة ).

یعنی در انتظار نمانید تا دشمن به شما حمله کند و آنگاه آماده مقابله شوید، بلکه از پیش باید به حد کافی آمادگی در برابر هجومهای احتمالی دشمن داشته باشید.

سپس اضافه می کند: و همچنین به اندازه کافی اسبهای ورزیده برای میدان جهاد فراهم سازید (و من رباط الخیل ).

رباط به معنی بستن و پیوند دادن است، و بیشتر به معنی بستن حیوان در نقطهای برای نگهداری و محافظت به کار رفته، سپس به همین تناسب به معنی محافظت و مراقبت به طور کلی آمده است، و مرابطه به معنی محافظت مرزها و همچنین به معنی مراقبت از هر چیز دیگر می آید، و به محل بستن و نگاهداری حیوانات رباط گفته می شود و بهمین تناسب کاروانسرا را عرب رباط می گوید.

در اینجا به چند نکته باید توجه داشت : 1 - در جمله کوتاه فوق یک اصل اساسی در زمینه جهاد اسلامی و حفظ

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 222@@@
موجودیت مسلمانان، و مجد و عظمت و افتخارات آنان بیان شده است، و تعبیر آیه به قدری وسیع است که بر هر عصر و زمان و مکانی کاملا تطبیق می کند.

کلمه قوة چه کلمه کوچک و پر معنائی است، نه تنها وسائل جنگی و سلاحهای مدرن هر عصری را در بر می گیرد، بلکه تمام نیروها و قدرتهائی را که به نوعی از انواع در پیروزی بر دشمن اثر دارد شامل می شود، اعم از نیروهای مادی و معنوی .

آنها که گمان می کنند راه پیروزی بر دشمن و حفظ موجودیت خویش تنها بستگی به کمیت سلاحهای جنگی دارد، سخت در اشتباهند، زیرا ما در همین میدانهای جنگ عصر خود ملتهائی را دیدیم که با نفرات و اسلحه کمتر در برابر ملتهای نیرومندتر و با سلاحی پیشرفتهتر پیروز شدند، مانند ملت مسلمان الجزائر در برابر دولت نیرومند فرانسه !.

بنابر این علاوه بر اینکه باید از پیشرفتهترین سلاحهای هر زمان - به عنوان یک وظیفه قطعی اسلامی - بهرهگیری کرد، باید به تقویت روحیه و ایمان سربازان که قوة و نیروی مهمتری است پرداخت .

از قدرتهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، که آنها نیز در مفهوم قوة مندرج هستند و نقش بسیار مؤثری در پیروزی بر دشمن دارد نیز نباید غفلت کرد.

جالب این است که در روایات اسلامی برای کلمه قوة تفسیرهای گوناگونی شده که از وسعت مفهوم این کلمه حکایت می کند، مثلا در بعضی از روایات می خوانیم که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود منظور از قوة تیر است .**تفسیر نورالثقلین جلد 2 صفحه 164 و 165***

و در روایت دیگری که در تفسیر علی بن ابراهیم آمده می خوانیم که منظور از آن هر گونه اسلحه است .**همان***

و باز در روایتی که در تفسیر عیاشی آمده می خوانیم که منظور از آن شمشیر و سپر است .**همان***

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 223@@@
و بالاخره در روایت دیگر که در کتاب من لا یحضر آمده می خوانیم : منه الخضاب السواد**تفسیر نور الثقلین جلد 2 صفحه 165***: یکی از مصداقهای قوة در آیه موهای سفید را به وسیله رنگ سیاه کردن است ! یعنی اسلام حتی رنگ موها را که به سرباز بزرگسال چهره جوانتری میدهد تا دشمن مرعوب گردد از نظر دور نداشته است، و این نشان میدهد که چه اندازه مفهوم قوة در آیه فوق وسیع است .

بنابر این آنها که تنها پارهای از روایات را دیده اند و کلمه قوة را به یک مصداق، محدود ساختهاند گرفتار اشتباه عجیبی شده اند .

ولی افسوس که مسلمانان با داشتن یک چنین دستور صریح و روشنی گویا همه چیز را به دست فراموشی سپرده اند، نه از فراهم ساختن نیروهای معنوی و روانی برای مقابله دشمن در میان آنها خبری هست، و نه از نیروهای اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و نظامی، و عجب این است که با این فراموشکاری بزرگ و پشت سر انداختن چنین دستور صریح باز خود را مسلمان میدانیم، و گناه عقب افتادگی خود را به گردن اسلام میافکنیم و می گوئیم اگر اسلام آئین پیشرفت و پیروزی است پس چرا ما مسلمانها عقب افتادهایم ؟!.

به عقیده ما اگر این دستور بزرگ اسلامی (و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة ) به عنوان یک شعار همگانی در همه جا تبلیغ شود و مسلمانان از کوچک و بزرگ، عالم و غیر عالم، نویسنده و گوینده، سرباز و افسر، کشاورز و بازرگان، در زندگی خود آن را بکار بندند، برای جبران عقبماندگیشان کافی است .

سیره عملی پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و پیشوایان بزرگ اسلام نیز نشان میدهد که آنها برای مقابله با دشمن از هیچ فرصتی غفلت نمی کردند، در تهیه سلاح و نفرات، تقویت روحیه سربازان، انتخاب محل اردوگاه، و انتخاب زمان مناسب برای حمله به دشمن و به کار بستن هر گونه تاکتیک جنگی، هیچ مطلب کوچک و بزرگی را از نظر دور نمیداشتند.

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 224@@@
معروف است که در ایام جنگ حنین به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) خبر دادند که سلاح تازه مؤثری در یمن اختراع شده است، پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فورا کسانی را به یمن فرستاد تا آن سلاح را برای ارتش اسلام تهیه کنند!.

در حوادث جنگ احد می خوانیم که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) در مقابل شعار بت پرستان اعل هبل، اعل هبل سربلند باد بت بزرگ هبل ..

. شعار کوبندهتر و نافذتری به مسلمانان تعلیم داد تا بگویند الله اعلی و اجل : خدا برتر و بالاتر از همه چیز است، و در برابر شعار ان لنا العزی و لا عزی لکم : بت بزرگ عزی برای ماست و شما عزی ندارید بگویند: الله مولانا و لا مولا لکم : خداوند ولی و سرپرست و تکیه گاه ماست و شما تکیه گاهی ندارید.

این نشان میدهد که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و مسلمانان حتی از تاثیر یک شعار قوی در برابر دشمن غافل نبودند، و بهترین آنرا برای خود انتخاب می کردند.

دستور مهم فقهی اسلام در زمینه مسابقه تیراندازی و اسب سواری که حتی برد و باخت مالی را در زمینه آن تجویز کرده، و مسلمانان را به این مسابقه دعوت نموده است، نمونه دیگری از بینش عمیق اسلام در زمینه آمادگی در برابر دشمن است .

2 - نکته مهم دیگری که از آیه فوق استفاده می شود رمز جهانی و جاویدانی بودن آئین اسلام است، زیرا مفاهیم و محتویات این آئین آن چنان گسترده است که با گذشت زمان به کهنگی و فرسودگی نمی گراید، جمله و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة هزار سال پیش مفهوم زندهای داشت، و امروز هم چنین است، و ده هزار سال دیگر هم مفهوم آن همچنان زنده باقی خواهد ماند، زیرا هر سلاح و قدرتی در آینده نیز پیدا شود در کلمه جامع قوة نهفته است چون جمله ما استطعتم عام و کلمه قوة که به صورت نکره آمده است عمومیت آنرا

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 225@@@
تقویت کرده و هر گونه نیروئی را شامل می شود.

3 - در اینجا یک سؤال پیش می آید و آن اینکه چرا بعد از ذکر کلمه قوة که مفهومی چنین گسترده دارد مسئله اسبهای ورزیده جنگی مطرح شده است ؟.

پاسخ این سؤال با یک جمله روشن می شود و آن اینکه آیه فوق در عین اینکه یک دستور وسیع برای همه قرون و اعصار بیان نموده، دستور خاصی هم برای عصر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم )، عصر نزول قرآن نیز بیان داشته است، در حقیقت این مفهوم کلی را با ذکر یک مثال روشن برای نیاز آن عصر و زمان پیاده کرده است، زیرا اسب اگر چه در میدانهای جنگ امروز با وجود تانکها و زرهپوشها و هواپیماها و هلیکوپترها نقش چندانی ندارد ولی در آن عصر برای رزمندگان شجاع و پیشرو وسیله چابک و سریعی محسوب می شد.