تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد7
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

منتظر برابری قوا نباشید!

در این دو آیه نیز دستورات نظامی و احکام جهاد اسلامی تعقیب می شود.

در نخستین آیه به رسول اکرم دستور می دهد که ((ای پیامبر! مسلمانان را

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 236@@@
تحریص و تشویق به جهاد با دشمن کن )) (یا ایها النبی حرض المؤمنین علی القتال ).

جنگجویان و رزمندگان هر اندازه آمادگی داشته باشند باز قبل از شروع به جنگ باید آنها را از نظر روحی تقویت و به اصطلاح شارژ کرد، و این در برنامه تمام ارتش های آگاه جهان گنجانیده شده است که فرماندهان و افسران سپاه قبل از حرکت به سوی میدان جنگ و یا در میدان قبل از آغاز حمله با ذکر مطالب مناسبی روح جنگی آنان را تقویت می کنند و از خطر شکست بر حذر می دارند.

منتها دامنه این تشویق و تحریص در مکتب های مادی و مشابه آن محدود است، ولی در مکتبهای آسمانی بسیار گسترده تر است، توجه به فرمان پروردگار، و تاثیر ایمان به خدا، و یادآوری مقام شهدای راه حق، فضیلت و پاداش های بی حسابی که در انتظار آنها است و افتخارها و مواهب معنوی که در پیروزی بر دشمن در صحنه جهاد وجود دارد، بهترین وسیله برای تشویق و تحریک روح سلحشوری و استقامت و پایمردی در سربازان می باشد، در جنگهای اسلامی گاهی تلاوت چند آیه از قرآن مجید آنچنان سربازان مجاهد را آماده می ساخت که سر از پا نمی شناختند و یک پارچه عشق و شور و هیجان می شدند.

در هر حال این جمله از آیه اهمیت تبلیغ و تقویت هر چه بیشتر روحیه سربازان را به عنوان یک دستور اسلامی روشن می سازد.

و به دنبال آن دستور دومی می دهد و می گوید: ((اگر از شما بیست نفر سرباز با استقامت باشد بر دویست نفر غلبه خواهند کرد و اگر از شما صد نفر باشد بر هزار نفر از کافران غلبه می کند)) (ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا ماتین و ان یکن منکم ماة یغلبو الفا من الذین کفروا).

گر چه تعبیر آیه به صورت اخبار از غلبه یک نفر برده نفر است، ولی به قرینه آیه بعد که می گوید الان خفف الله عنکم : ((هم اکنون خدا این تکلیف را بر شما

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 237@@@
تخفیف داد))... ((روشن می شود که منظور از آن تعیین وظیفه و برنامه و دستور است نه تنها یک خبر ساده، و به این ترتیب مسلمانان نباید منتظر این باشند که از نظر نفرات جنگی با دشمن در یک سطح مساوی قرار گیرند بلکه حتی اگر عدد آنها یک دهم نفرات دشمن باشد باز وظیفه جهاد بر آنها فرض است .

سپس اشاره به علت این حکم کرده و می گوید ((این بخاطر آن است که دشمنان بی ایمان شما جمعیتی هستند که نمی فهمند)) (بانهم قوم لا یفقهون ).

این تعلیل در آغاز عجیب و شگفت آور به نظر می رسد که چه ارتباطی میان ((آگاهی )) و ((پیروزی )) یا ((عدم آگاهی )) و ((شکست )) وجود دارد؟ ولی در واقع رابطه میان این دو بسیار نزدیک و محکم است چه اینکه مؤمنان، راه خود را به خوبی می شناسند، هدف آفرینش و وجود خود را درک می کنند، و از نتائج مثبتی که در این جهان و پاداش های فراوانی که در جهان دیگر در انتظار مجاهدان است باخبرند آنها می دانند برای چه می جنگند؟ و برای ((که )) پیکار می کنند و در راه ((چه هدف مقدسی )) فداکاری می نمایند، و اگر در این راه قربانی و شهید شوند حسابشان با ((کیست ))؟.

این مسیر روشن و این آگاهی، به آنان صبر و استقامت و پایمردی می بخشد.

اما افراد بی ایمان و یا بت پرستان، درست نمی دانند برای چه می جنگند؟ و برای چه کسی مبارزه می کنند؟ و اگر در این راه کشته شدند خون آنها را چه کسی جبران خواهد کرد؟ تنها روی یک عادت و تقلید کورکورانه و یا تعصب خشک و بی منطق به دنبال این مکتب افتاده اند و این تاریکی راه و نا آگاهی از هدف و ندانستن پایان کار و نتیجه مبارزه، اعصاب آنها را سست می کند، و توان و استقامتشان را می گیرد، و از آنها موجودی ضعیف می سازد.

اما به دنبال دستور سنگین فوق، خداوند آن را چند درجه تخفیف می دهد

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 238@@@
و می گوید هم اکنون خداوند به شما تخفیف داد و دانست در میان شما افرادی ضعیف و سست هستند)) (الان خفف الله عنکم و علم ان فیکم ضعفا).

سپس می گوید: ((در این حال اگر از شما صد نفر سرباز با استقامت باشند، بر دویست نفر غلبه می کنند و اگر هزار نفر باشند بر دو هزار نفر به فرمان خدا پیروز می شوند)) (فان یکن منکم ماة صابرة یغلبوا ماتین و ان یکن منکم الف یغلبوا الفین باذن الله ).

ولی در هر حال فراموش نکنید که ((خداوند با صابران است )) (و الله مع الصابرین ).

نکته ها