تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد7
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

روایات اسلامی پیرامون ظهور مهدی (علیه السلام )

گرچه کتابهای فراوانی به وسیله دانشمندان اهل سنت، و علمای شیعه پیرامون احادیث مربوط به قیام مهدی نوشته شده است، ولی به عقیده ما چیزی گویاتر و در عین حال فشرده تر از نامه ای که گروهی از دانشمندان ((حجاز)) در پاسخ یکی از سؤال کنندگان فرستاده اند نیست، لذا عین ترجمه آن را ذیلا از نظر

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 375@@@
خوانندگان محترم می گذرانیم .

اما قبلا یادآور می شویم که :

روایات مربوط به قیام مهدی (علیه السلام ) چنان است که هیچ محقق اسلامی پیرو هر یک از گروهها و مذاهب باشد نمی تواند ((تواتر)) آن را انکار کند.

تا کنون کتابهای زیادی در این زمینه نوشته شده و نویسندگان آنها متفقا صحت احادیث مربوط به مصلح جهانی یعنی ((مهدی (علیه السلام ) را پذیرفته اند تنها افراد بسیار معدودی مانند ((ابن خلدون )) و ((احمد امین مصری )) در صدور این اخبار از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) تردید کرده اند و قرائنی در دست داریم که انگیزه آنها در این کار ضعف اخبار نبوده بلکه فکر می کردند روایات مربوط به ((مهدی )) (علیه السلام ) مشتمل بر مسائلی است که به سادگی نمی توان آنها را باور کرد، یا بخاطر اینکه احادیث درست از نادرست را نتوانسته اند جدا کنند یا تفسیر آن را در نیافته اند.

در هر صورت لازم است قبل از هر چیز سؤال و جوابی را که اخیرا از طرف ((رابطة العالم الاسلامی )) که زیر نفوذ افراطی ترین جناحهای اسلامی ((یعنی وهابیان )) قرار دارد، نشر یافته، از نظر خوانندگان عزیز بگذرانیم، تا روشن شود مسئله ظهور مهدی (علیه السلام ) در میان مسلمانان قولی است که جملگی بر آنند و به عقیده ما مدارک لازم در این رساله کوتاه آنچنان جمع آوری شده که هیچ کسی را یارای انکار آن نیست، و اگر وهابیان سختگیر نیز در برابر آن تسلیم شده اند بهمین دلیل است .

در حدود یک سال قبل شخصی به نام ((ابو محمد)) از ((کنیا)) سوالی درباره ظهور ((مهدی منتظر (علیه السلام ) از ((رابطة العالم الاسلامی )) کرده دبیر کل ((رابطه )) یعنی ((محمد صالح القزاز)) در پاسخی که برای او فرستاده است ضمن تصریح به این که ((ابن تمیة )) موسس مذهب وهابیان نیز احادیث مربوط به ظهور مهدی (علیه السلام )

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 376@@@
را پذیرفته، متن رساله ای را که پنج تن از علمای معروف فعلی حجاز در این زمینه تهیه کرده اند برای او ارسال داشته است .

در این رساله پس از ذکر نام حضرت مهدی (علیه السلام ) و محل ظهور او یعنی مکه چنین می خوانیم :

((... به هنگام ظهور فساد در جهان و انتشار کفر و ستم، خداوند به وسیله او (مهدی (علیه السلام ) جهان را پر از عدل و داد می کند همانگونه که از ظلم و ستم پر شده است ...

او آخرین ((خلفای راشدین دوازده گانه )) است که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) خبر از آنها در کتب ((صحاح )) داده است .

احادیث مربوط به مهدی را بسیاری از صحابه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل کرده اند از جمله :

عثمان ابن عفان، علی ابن ابی طالب، طلحة ابن عبید اله، عبد الرحمن ابن عوف، قرة ابن اساس مزنی، عبد الله ابن حارث، ابو هریره، حذیفة ابن یمان، جابر ابن عبد الله، ابو امامه، جابر ابن ماجد، عبد الله ابن عمر، انس ‍ ابن مالک، عمران ابن حصین، و ام سلمه .

اینها بیست نفر از کسانی هستند که روایات مهدی را نقل کرده اند و غیر از آنها افراد زیاد دیگری نیز وجود دارند.

سخنان فراوانی نیز از خود صحابه نقل شده که در آن بحث از ظهور مهدی (علیه السلام ) به میان آمده که آنها را نیز می توان در ردیف روایات پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) قرار داد.

زیرا این مسئله از مسائلی نیست که با اجتهاد بتوان چیزی پیرامون آن گفت (بنابر این آنها نیز طبعا این مطلب را از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) شنیده اند).

سپس اضافه می کند:

هم احادیث بالا که از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده و هم شهادت و گواهی صحابه

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 377@@@
که در اینجا در حکم حدیث است در بسیاری از کتب معروف اسلامی و متون اصلی حدیث اعم از ((سنن )) و ((معاجم )) و ((مسانید)) آمده است . از جمله .

سنن ابو داود، سنن ترمذی، ابن ماجه، ابن عمرو الدانی، مسند احمد و ابن یعلی، و بزاز، و صحیح حاکم، و معاجم طبرانی (کبیر و متوسط) و رویانی، و دارقطنی، و ابو نعیم در ((اخبار المهدی )) و خطیب در تاریخ بغداد، و ابن عساکر در تاریخ دمشق، و غیر اینها.

بعد اضافه می کند:

بعضی از دانشمندان اسلامی در این زمینه کتابهای مخصوصی تالیف کرده اند از جمله :

((ابو نعیم )) در ((اخبار المهدی ))، ((ابن حجر هیثمی )) در ((القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر))، ((شوکانی )) در ((التوضیح فی تواتر ما جاء فی المنتظر و الدجال و المسیح ))، ((ادریس عراقی مغربی )) در کتاب ((المهدی ))، ((ابو العباس ‍ ابن عبد المؤمن المغربی )) در کتاب ((الوهم المکنون فی الرد علی ابن خلدون )).

و آخرین کسی که در این زمینه بحث مشروحی نگاشته مدیر دانشگاه اسلامی مدینه است که در چندین شماره در مجله دانشگاه مزبور بحث کرده است .

باز اضافه می کند:

عده ای از بزرگان و دانشمندان اسلام از قدیم و جدید نیز در نوشته های خود تصریح کرده اند که احادیث در زمینه مهدی در سر حد تواتر است (و به هیچ وجه قابل انکار نیست ) از جمله :

((السخاوی )) در کتاب ((فتح المغیث ))، ((محمد ابن احمد سفاوینی )) در ((شرح العقیدة ))، ((ابوالحسن الابری )) در ((مناقب الشافعی ))، ((ابن تیمیه )) در کتاب فتاوایش، ((سیوطی )) در ((الحاوی ))، ((ادریس عراقی )) در تاءلیفی که در زمینه

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 378@@@
مهدی دارد، ((شوکانی )) در کتاب ((التوضیح فی تواتر ما جاء فی المنتظر))... ((محمد جعفر کنانی )) در ((نظم التناثر))، ((ابو العباس ابن عبد المؤمن )) در ((الوهم المکنون ...))

در پایان بحث می گوید: (تنها) ابن خلدون است که خواسته احادیث مربوط به مهدی را با حدیث بی اساس و مجعولی که می گوید: ((لا مهدی الا عیسی )) ((مهدی جز عیسی نیست ))، مورد ایراد قرار دهد، ولی بزرگان پیشوایان و دانشمندان اسلام گفتار او را رد کرده اند، به خصوص ((ابن عبد المؤمن )) که در گفتار او کتاب ویژه ای نوشته است که سی سال قبل در شرق و غرب انتشار یافته .

حفاظ احادیث و بزرگان دانشمندان حدیث نیز تصریح کرده اند که احادیث مهدی (علیه السلام ) مشتمل بر احادیث ((صحیح )) و ((حسن )) است و مجموع آن متواتر می باشد.

بنابر این اعتقاد به ظهور مهدی (بر هر مسلمانی ) واجب است، و این جزء عقاید اهل سنت و جماعت محسوب می شود و جز افراد نادان و بیخبر یا بدعتگذار آن را انکار نمی کنند))!

مدیر اداره مجمع فقهی اسلامی

محمد منتصر کنانی