تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد7
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

باز هم حرکت به سوی میدان جهاد

همانگونه که در شاءن نزول گفتیم آیات فوق ناظر به جریان جنگ ((تبوک )) است .

((تبوک ))، منطقه ای است میان مدینه و شام که الان مرز کشور ((عربستان سعودی )) محسوب می شود، و در آن روز نزدیک سرزمین امپراطوری روم شرقی که بر شامات تسلط داشت محسوب می شد.**فاصله تبوک تا مدینه را 610 کیلومتر و تا شام 692 کیلومتر نوشته اند***

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 414@@@
این واقعه در سال نهم هجری یعنی حدود یک سال بعد از جریان فتح مکه روی داد، و از آنجا که درگیری و مقابله در این میدان با یکی از ابرقدرتهای جهان آن روز بود نه با یک گروه کوچک یا بزرگ عرب، جمعی از مسلمانان از حضور در این میدان وحشت داشتند، و لذا زمینه برای سمپاشی و وسوسه های منافقان کاملا آماده بود، آنها نیز برای تضعیف روحیه مؤمنان از هیچ چیز فروگذار نمی کردند.

فصل چیدن میوه ها و برداشت محصول فرا رسیده بود و برای مردمی که یک زندگی محدود کشاورزی و دامداری دارند این روزها ایام سرنوشت محسوب می شود چرا که رفاه یک سال آنها به آن بستگی دارد.

بعد مسافت، گرمی هوا نیز چنانکه گفتیم به این عوامل باز دارنده کمک می کرد.

در اینجا وحی آسمانی به یاری مردم شتافت و آیات قرآن پشت سر یکدیگر نازل شد و در برابر این عوامل منفی قرار گرفت .

در نخستین آیه مورد بحث قرآن با شدت هر چه تمامتر مردم را به جهاد دعوت می کند، گاهی به زبان تشویق، و گاهی به زبان ملامت و سرزنش، و گاهی به زبان تهدید، با آنها سخن می گوید و از هر دری برای آماده ساختن آنها وارد می شود.

نخست می گوید: ((ای کسانی که ایمان آورده اید چرا هنگامی که به شما گفته می شود در راه خدا و به سوی میدان جهاد حرکت کنید سستی و سنگینی به خرج می دهید))؟ (یا ایها الذین آمنوا ما لکم اذا قیل لکم انفروا فی سبیل الله اثاقلتم الی الارض ).

((اثاقلتم )) از ماده ((ثقل )) به معنی سنگینی است، و جمله ((اثاقلتم الی الارض )) کنایه از تمایل به ماندن در وطن و حرکت نکردن به سوی میدان جهاد است ،

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 415@@@
و یا کنایه از تمایل به جهان ماده و چسبیدن به زرق و برق دنیا است، و در هر صورت این وضع گروهی از مسلمانان ضعیف الایمان بود نه همه آنها و نه مسلمانان راستین و عاشقان جهاد در راه خدا.

سپس با سخن ملامت آمیزی می گوید: آیا به این زندگی دنیا، این زندگی پست و زودگذر و ناپایدار، بجای زندگی وسیع و جاویدان آخرت راضی شدید؟ (ا رضیتم بالحیوة الدنیا من الاخرة ).

((با این که فوائد و متاع زندگی دنیا در برابر زندگی آخرت یک امر ناچیز بیش نیست )) (فما متاع الحیوة الدنیا فی الاخرة الا قلیل ).

چگونه یک انسان عاقل تن به چنین مبادله زیانباری ممکن است بدهد؟ و چگونه متاع فوق العاده گرانبها را به خاطر دستیابی به یک متاع ناچیز و کم ارزش از دست می دهد؟

سپس مسئله را از لحن ملامت آمیز بالاتر برده و شکل یک تهدید جدی به خود می گیرد و می گوید: ((اگر شما به سوی میدان جنگ حرکت نکنید خداوند به عذاب دردناکی مجازاتتان خواهد کرد)) (الا تنفروا یعذبکم عذابا الیما).

و اگر گمان می کنید با کنار رفتن شما و پشت کردنتان به میدان جهاد چرخ پیشرفت اسلام از کار می افتد و فروغ آئین خدا به خاموشی می گراید سخت در اشتباهید زیرا: ((خداوند گروهی غیر از شما از افراد با ایمان و مصمم و مطیع فرمان خود را به جای شما قرار خواهد داد)) (و یستبدل قوما غیرکم )

گروهی که از هر نظر مغایر شما هستند نه تنها شخصیتشان بلکه ایمان و اراده و شهامت و فرمانبرداریشان غیر از شما است .

((و از این رهگذر هیچ گونه زیانی نمی توانید به خداوند و آئین پاک او وارد کنید)) (و لا تضروه شیئا).

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 416@@@
این یک واقعیت است، نه یک گفتگوی خیالی یا آرزوی دور و دراز، چرا که ((خداوند بر هر چیز توانا است )) و هر گاه اراده پیروزی آئین پاکش را کند بدون گفتگو جامه عمل به آن خواهد پوشید (و الله علی کل شی ء قدیر)

در اینجا به چند نکته باید توجه کرد

1 - در دو آیه فوق در حقیقت از هفت طریق روی مسئله جهاد تاءکید شده است، ((نخست )) از طریق خطاب به افراد با ایمان .((دوم )) از طریق امر به حرکت به میدان جهاد. ((سوم )) به وسیله تعبیر فی ((سبیل الله ))، ((چهارم )) استفهام انکاری درباره تبدیل دنیا به آخرت . ((پنجم )) تهدید به عذاب الیم . ((ششم )) تهدید به اینکه شما را از صحنه خارج می کند و دیگران را به جای شما می گذارد و ((هفتم )) از طریق توجه به قدرت بی پایان خدا و اینکه سستیهای شما هیچگونه زیانی به پیشرفت کارها نمی رساند بلکه هر زیانی باشد دامنگیر خود شما می شود.

2 - از آیات فوق به خوبی استفاده می شود که دلبستگی مجاهدان به زندگی دنیا آنها را در امر جهاد سست می کند. مجاهدان راستین باید مردمی پارسا و زاهد پیشه و بی اعتنا به زرق و برقها باشند، امام علی بن الحسین (علیهماالسلام ) در ضمن دعائی که برای مرزبانان کشورهای اسلامی می کند چنین می گوید: ((و انسهم عند لقائهم العدو ذکر دنیاهم الخداعة و امح عن قلوبهم خطرات المال الفتون )): ((بارالها! فکر این دنیای فریبنده را به هنگامی که آنها در برابر دشمنان قرار می گیرند از نظرشان دور فرما، و اهمیت اموال فتنه انگیز و دلربا را از صفحه قلوبشان محو نما)) (تا با دلی لبریز از عشق تو برای تو پیکار کنند).

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 417@@@
و براستی اگر شناخت درستی از وضع دنیا و آخرت و چگونگی این دو زندگی داشته باشیم می دانیم که این یکی در مقابل آن به قدری محدود و ناچیز است که به حساب نمی آید در حدیثی که از پیامبر در این زمینه نقل شده است می خوانیم : و الله ما الدنیا فی الاخرة الا لما یجعل احدکم اصبعه فی الیم ثم یرفعها فلینظر بم ترجع : ((به خدا سوگند دنیا در برابر آخرت مثل این است که یکی از شما انگشت خود را در دریا بزند و سپس ‍ بردارد و بنگرد چه مقدار از آب دریا را با آن برداشته است ))؟!

3 - در این که منظور از گروهی که خداوند در آیات فوق به آنها اشاره کرده چه اشخاصی هستند بعضی از مفسران گفته اند: ((ایرانیان )) و بعضی گفته اند منظور مردم یمن می باشند که هر کدام با شهامتهای فوق العاده خود در پیشرفت اسلام سهم بسیار بزرگی داشتند، و بعضی اشاره به کسانی می دانند که بعد از نزول این آیات اسلام را پذیرفتند و از جان و دل در راه آن فداکاری به خرج دادند.

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 418@@@