تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد7
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

3 - اقتباس این خرافات از دیگران

قرآن مجید در آیه فوق می گوید آنها در این انحرافات شبیه بت پرستان پیشین هستند.

اشاره به اینکه از آنها تقلید کرده اند که بعضی از خدایان را خدای پدر و بعضی را خدای پسر و حتی بعضی را خدای مادر و یا همسر می دانستند. در ریشه عقائد بت پرستان ((هند)) و ((چین )) و ((مصر)) قدیم اینگونه افکار دیده می شود که بعدها به میان یهود و نصاری رخنه کرده است .

در عصر حاضر گروهی از محققان به فکر افتاده اند که مندرجات ((عهدین )) (تورات و انجیل و کتب وابسته به آنها) را با عقائد ((بودائیان )) و ((برهمائیان )) مقایسه کرده، ریشه های محتویات این کتب را در میان عقائد آنان جستجو کنند، و قابل ملاحظه این است که بسیاری از معارف ((انجیل )) و ((تورات )) با خرافات بودائیان و برهمائیان تطبیق می کند حتی بسیاری از داستانها و حکایاتی که در انجیل موجود است عین همان است که در آن دو کیش دیده می شود.

اگر امروز محققان به این فکر افتاده اند قرآن این حقیقت را در چهارده قرن پیش در آیه بالا به طور اشاره بیان کرده است .

4 - جمله ((قاتلهم الله )) گر چه در اصل به معنی این است که خدا با آنها مبارزه کند و یا آنها را بکشد، ولی به طوری که ((طبرسی )) در ((مجمع البیان )) از ((ابن عباس )) نقل کرده این جمله کنایه از لعنت است، یعنی خداوند آنها را از رحمت خود به دور دارد.

در آیه بعد به شرک عملی آنان (در مقابل شرک اعتقادی ) و یا به تعبیر دیگر شرک در عبادت اشاره کرده، می گوید: ((یهود و نصاری دانشمندان و راهبان

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 365@@@
خود را، خدایان خود، در برابر پروردگار قرار دادند)) (اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله ).

و نیز ((مسیح فرزند مریم را به الوهیت پذیرفتند)) (و المسیح ابن مریم ).

((احبار)) جمع ((حبر)) به معنی دانشمند و عالم و ((رهبان )) جمع ((راهب )) به افرادی گفته می شود که به عنوان ترک دنیا در دیرها سکونت اختیار کرده و به عبادت می پرداختند.

شک نیست که یهود و نصاری در برابر علماء و راهبان خود سجده نمی کردند و برای آنها نماز و روزه و یا سائر عبادتها را انجام نمی دادند، ولی از آنجا که خود را بدون قید و شرط در اطاعت آنان قرار داده بودند و حتی احکامی را که بر خلاف حکم خدا می گفتند واجب الاجرا می شمردند قرآن از این پیروی کورکورانه و غیر منطقی تعبیر به عبادت کرده است .

این معنی در روایتی که از امام باقر و امام صادق (علیه السلام ) نقل شده، آمده است که فرمودند: ((اما و الله ما صاموا لهم و لا صلوا و لکنهم احلوا لهم حراما و حرموا علیهم حلالا فاتبعوهم و عبدوهم من حیث لا یشعرون )):

((به خدا سوگند آنان (یهود و نصاری ) برای پیشوایان خود روزه و نماز بجا نیاوردند ولی پیشوایانشان حرامی را برای آنان حلال، و حلالی را حرام کردند و آنها پذیرفتند و پیروی کردند و بدون توجه آنان را پرستش ‍ نمودند)).

در حدیث دیگری چنین آمده است که عدی ابن حاتم می گوید: خدمت رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) آمدم در حالی که صلیبی از طلا در گردن من بود، به من فرمود: ای ((عدی ))! این بت را از گردنت بیفکن ! من چنین کردم، سپس نزدیکتر رفتم شنیدم این آیه را می خواند ((اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا...)) هنگامی که آیه را تمام کرد گفتم : ما هیچگاه پیشوایان خود را نمی پرستیم ! فرمود: آیا

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 366@@@
چنین نیست که آنها حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال می کنند و شما از آنها پیروی می کنید؟ گفتم : آری چنین است، فرمود: همین عبادت و پرستش آنها است )).**مجمع البیان ذیل آیه***

دلیل این موضوع روشن است زیرا قانونگزاری مخصوص خدا است، و هیچ کس جز او حق ندارد چیزی را برای مردم حلال و یا حرام کند و قانونی بگزارد، تنها کاری که انسانها می توانند انجام دهند کشف قانونهای پروردگار و تطبیق آن بر مصادیق مورد نیاز است .

بنابر این اگر کسی اقدام به قانونگزاری بر ضد قوانین الهی کند، و کسی آن را به رسمیت بشناسد و بدون چون و چرا بپذیرد، مقام خدا را برای غیر خدا قائل شده است، و این یکنوع شرک عملی و بت پرستی و به تعبیر دیگر پرستش غیر خدا است .

از قرائن چنین بر می آید که : یهود و نصاری برای پیشوایان خود چنین اختیاری را قائل بودند که گاهی قوانین الهی را به صلاحدید خود تغییر دهند و هم اکنون مسئله گناه بخشی در میان مسیحیان رائج است که در برابر کشیش اعتراف به گناه می کنند و او می گوید: بخشیدم !.**در جلد دوم صفحه 484 تفسیر نمونه درباره بشر پرستی اهل کتاب نیز توضیحاتی داده ایم***

نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که : چون نوع پرستش و عبادت مسیحیان نسبت به ((عیسی )) با پرستش یهود نسبت به پیشوایشان تفاوت داشته یکی واقعا مسیح را پسر خدا می دانسته و دیگری به خاطر اطاعت بی قید و شرط به عنوان عبادت کردن پیشوایان معرفی شده اند لذا آیه فوق نیز میان آن دو تفاوت قائل شده و حسابشان را از هم جدا کرده است و می گوید: ((اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله )).

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 367@@@
سپس حضرت مسیح را جدا کرده می گوید: ((و المسیح ابن مریم )) و این نشان می دهد که در تعبیرات قرآن همه ریزه کاریها رعایت می شود.

در پایان آیه روی این مسئله تاءکید می کند که تمام این بشر پرستیها بدعت و از مسائل ساختگی است ((و هیچگاه به آنها دستوری داده نشده که خدایان متعدد برای خود انتخاب کنند بلکه به آنها دستور داده شده که تنها یک معبود را بپرستند)) (و ما امروا الا لیعبدوا الها واحدا).

((معبودی که هیچکس جز او شایسته پرستش نیست )) (لا اله الا هو).

((معبودی که منزه است از آنچه آنها شریک وی قرار می دهند)) (سبحانه عما یشرکون ).