تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر سوره لقمان
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 31. لقمان آیه 18

آیه
وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ
ترجمه
و روی خود را از مردم (به تکبّر) بر مگردان، و در زمین مغرورانه راه مرو، زیرا خداوند هیچ متکبّر فخر فروشی را دوست ندارد.
نکته ها
«تَصعیر»، نوعی بیماری است که شتر به آن گرفتار می‏شود و گردنش کج می‏شود. لقمان به فرزندش می‏گوید: تو بر اساس تکبّر مثل شترِ بیمار، گردنت را با مردم کج نکن.
«مَرَح»، به معنای شادی زیاد است که در اثر مال و مقام به دست می‏آید.
«مُختال» به کسی گویند که بر اساس خیال و توهّم خود را برتر می‏داند، و «فَخور» به معنای فخرفروش است.
تکبّر، هم توهین به مردم است، هم زمینه ساز رشد کدورت‏های جدید و هم تحریک کننده‏ی کینه‏های درونی قدیم.
در حدیث می‏خوانیم: هر کس با تکبّر در زمین راه رود، زمین و هر موجودی که زیر و روی آن است، او را لعنت می‏کنند.**تفسیر نورالثقلین.***
پیام ها
1- با مردم، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، با خوشرویی رفتار کنیم. «لاتصعّر خدّک للنّاس»
2- تکبّر ممنوع است، حتّی در راه رفتن. «لاتمش فی الارض مرحا»
3- از عامل خشنودی خداوند برای تشویق و از ناخشنودی او برای ترک زشتی‏ها و گناهان استفاده کنیم. «انّ اللّه لایحبّ»
4- به موهومات، خیالات و بلندپروازی‏ها خود را گرفتار نسازیم. «مُختال»
5 - بر مردم فخر فروشی نکنیم. «انّ اللّه لایحبّ کلّ مُختال فَخور»
تواضع‏
در این آیه لقمان به فرزندش می‏گوید: در زمین متکبرانه راه نرو «لاتمش فی الارض مرحاً» و در سوره‏ی فرقان، اوّلین نشانه‏ی بندگان خوب خدا، حرکت متواضعانه‏ی آنهاست.«و عباد الرّحمن الّذین یمشون علی الارض هَونا»**فرقان، 63.***
یکی از اسرار نماز که در سجده‏ی آن بلندترین نقطه بدن را (حداقل در هر شبانه روز 34 مرتبه در هفده رکعت نماز واجب) روی خاک می‏گزاریم، دوری از تکبّر، غرور و تواضع در برابر خداوند است.
گرچه تواضع در برابر تمام انسان‏ها لازم است؛ امّا در برابر والدین، استاد و مؤمنان لازم‏تر است. تواضع در برابر مؤمنان، از نشانه‏های برجسته‏ی اهل ایمان است. «اذّلة علی المؤمنین»**مائده، 54.***
بر خلاف تقاضای متکبّران که پیشنهاد دور کردن فقرا را از انبیا داشتند، آن بزرگواران می‏فرمودند: ما هرگز آنان را طرد نمی‏کنیم. «و ما انا بطارد الّذین آمنوا»**هود، 29.***
انسانِ ضعیف و ناتوانی که از خاک و نطفه آفریده شده، و در آینده نیز مرداری بیش نخواهد بود، چرا تکبّر می‏کند؟!
مگر علم محدود او با فراموشی آسیب‏پذیر نیست؟!
مگر زیبایی، قدرت، شهرت و ثروت او، زوال‏پذیر نیست؟!
مگر بیماری، فقر و مرگ را در جامعه ندیده است؟!
مگر توانایی‏های او نابود شدنی نیست؟!
پس برای چه تکبّر می‏کند؟! قرآن می‏فرماید: متکبّرانه راه نروید که زمین سوارخ نمی‏شود، گردن‏کشی نکنید که از کوه‏ها بلندتر نمی‏شوید. «ولاتَمشِ‏فی الارض مَرحاً اِنّک لن تَخرق الارض و لن تَبلغ الجبال طولا»**اسراء، 37.***
نمونه‏هایی از تواضع اولیای الهی‏
1. شخص اوّل آفرینش که پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله است، آنگونه می‏نشست که هیچ امتیازی بر دیگران نداشت و افرادی که وارد مجلس می‏شدند و حضرت را نمی‏شناختند، می‏پرسیدند: کدام یک از شما پیامبر است؟ «ایّکم رسول اللّه»**بحار، ج‏47، ص 47.***
2. در سفری که برای تهیه غذا هر کس کاری را به عهده گرفت، پیامبر نیز کاری را به عهده گرفت و فرمود: «جمع کردن هیزم با من».**بحار، ج‏47، سیره پیامبر.***
3. همین که پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله دیدند برای نشستنِ بعضی فرش نیست، عبای خود را دادند تا چند نفری روی عبای حضرت بنشینند.**بحار، ج 16، ص 155***
پوشیدن لباس ساده، سوار شدن بر الاغ برهنه، شیر دوشیدن، هم‏نشینی با بردگان، سلام کردن به اطفال، وصله کردن کفش و لباس، پذیرفتن دعوت مردم، جارو کردن منزل، دست دادن به تمام افراد و سبک نشمردن غذا از سیره‏های حضرت بود.**بحار، ج 16، ص 235***
4. برخی شیعیان خواستند به احترام امام صادق‏علیه السلام حمّام را خلوت و به اصطلاح قُرق کنند، حضرت اجازه نداد و فرمود: «لا حاجة لی فی ذلک المؤمن اَخفّ من ذلک» نیازی به این کار نیست، زندگی مؤمن ساده‏تر از این تشریفات است.** بحار، ج 47، ص 47.***
5. هر چه اصرار کردند که سفره‏ی امام رضاعلیه السلام از سفره غلامان جدا باشد، آن حضرت نپذیرفت.**کودک، فلسفی، ج 2، ص 457.***
6. شخصی در حمّام، امام رضاعلیه السلام را نشناخت و از او خواست تا او را کیسه بکشد، حضرت بدون معرّفی خود و با کمال وقار تقاضای او را قبول کرد. همین که آن شخص حضرت را شناخت، شروع به عذرخواهی کرد، حضرت او را دلداری دادند.**بحار، ج 49، ص 99.***
از نشانه‏های تواضع، پذیرفتن پیشنهاد و انتقاد دیگران و نشستن در پایین‏تر از جایی است که در شأن اوست.