از نکات مهمی که در نظام سیاسی اسلام مورد توجه است وظیفهی متقابلی است که امام و امت نسبت به یکدیگر دارند به این معنا که امام وظیفهای نسبت به امت دارد که خداوند به عهدهی او گذارده و نمیتواند از آن وظایف شانه خالی کند و امت نیز وظایفی نسبت به امام دارند که موظفاند آن وظایف را به عهده گیرند که در ادامه به هر کدام از آن وظایف میپردازیم.
1- وظیفهی امام نسبت به امت
الف: وظیفهی امام پذیرفتن حكومت است برای ایفاء نقش حاكمیتِ عدالت و بیتفاوتنبودن در مقابل سیری ظالم و گرسنـگی مظلوم.(182) حضرت علی(ع) وقتی با اصرار مسلمانان خلافت را بعد از عثمان قبول کردند، فرمودند: «أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا»(183) سوگند به خدایى كه دانه را شكافت و جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعتكنندگان نبود و یاران حجّت را بر من تمام نمىكردند و اگر خداوند از علماء عهد و پیمان نگرفته بود كه در برابر شكمبارگىِ ستمگران و گرسنگى مظلومان، سكوت نكنند، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته، رهایش مىساختم.
ب: پیادهكردن دین خدا در اجتماع از طریق پذیرفتن مسئولیت، یعنی اقامهی حق و دفع ظلم .
ج: امام علی(ع) در ذى الحجّهی سال 23 هجرى پس از قتل عمر، در روز شورا که عثمان را انتخاب کردند، فرمودند: «لَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنِّی أَحَقُّ النَّاسِ بِهَا مِنْ غَیْرِی وَ وَ اللَّهِ لَأُسْلِمَنَّ مَا سَلِمَتْ أُمُورُ الْمُسْلِمِینَ وَ لَمْ یَكُنْ فِیهَا جَوْرٌ إِلَّا عَلَیَّ خَاصَّةً الْتِمَاساً لِأَجْرِ ذَلِكَ وَ فَضْلِهِ وَ زُهْداً فِیمَا تَنَافَسْتُمُوهُ مِنْ زُخْرُفِهِ وَ زِبْرِجِه»(184) مىدانید كه من سزاوارتر از دیگران به خلافت هستم. سوگند به خدا! به آنچه انجام دادهاید گردن مىنهم، تا هنگامى كه اوضاع مسلمین رو براه باشد، و از هم نپاشد و جز من به دیگرى ستم نشود، و پاداش این گذشت و سكوت و فضیلت را از خدا انتظار دارم و از آن همه زر و زیورى كه به دنبال آن حركت مىكنید، پرهیز مىكنم. حضرت میفرمایند: مادام كه امور مسلمین به سلامت بگذرد، من نیز حاضرم خلافت را رها كنم . پس هدف اصلی امام، حاكمیت حكم خدا در تمام ابعاد سیاسی ، اقتصادی و فردیِ بشر است.
د: زمامداری برمردم از نظرامام یك امانت است و هرگز پیروزی خود را با اِعمال ظلم نمیطلبند و از سیرهی مساوات عدول نمیكنند. علی(ع) در خطبهی 126 میفرمایند: «أَ تَأْمُرُونِّی أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ» آیا مرا فرمان میدهید تا پیروزی را به قیمت ظلم بر دیگران طلب کنم؟
ه: امام حكومت را به دست میگیرد تا سرنوشت امت به دست ابلهان نیفتد و آنها مال خدا را دست به دست بگردانند و بندگان خدا را برده كنند و با شایستگان بجنگند و گنهكاران را جزء حزب خویش قرار دهند. میفرمایند: «وَ لَكِنَّنِی آسَى أَنْ یَلِیَ هَذِهِ الْأُمَّةَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَیَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِینَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِینَ حِزْبا»(185) ولكن از این اندوهناكم كه بىخردان، و تبهكارانِ این امّت، حكومت را بهدست آورند، آنگاه مال خدا را دست به دست بگردانند، و بندگان او را به بردگى كشند، با نیكوكاران بجنگند و با فاسقان همراه باشند.
و: امام طوری حكومت را در دست دارد كه از همهی مردم در دستوری كه میدهد تسلیمتر است، چون او حکم خدا را میشناسد و در صدد اجرای آن است. امام علی(ع) در این رابطه میفرمایند: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّكُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُكُمْ إِلَیْهَا وَ لَا أَنهاكُمْ عَنْ مَعْصِیَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَكُمْ عَنها»(186) اى مردم! سوگند به خدا من شما را به هیچ طاعتى وادار نمىكنم مگر آنكه پیش از آن خود، عمل كردهام، و از معصیتى شما را باز نمىدارم جز آنكه پیش از آن، ترك گفتهام.
ز: امام(ع) نمایش یك زندگی صحیح است، حال چه در حاكمیت جامعه و چه در زندگی معمولی. امام علی(ع) در نامهای که به عثمان بن حُنیف انصاری مینویسند، میفرمایند: «أَ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِی بِأَنْ یُقَالَ هَذَا أَمیر الْمُؤْمِنِینَ وَ لَاأُشَارِكُهُمْ فِی مَكَارِهِ الدَّهْرِ أَوْ أَكُونَ أُسْوَةً لَهُمْ فِی جُشُوبَةِ الْعَیْش»(187) آیا خود را به این قانع کنم که بگویند این امیرالمؤمنین است، ولی با مردم در سختیها و رنجهای زمان سهیم نباشم؟ یا باید برای آنها نمونهای در زندگی سخت و ناگوار و پر مرارت باشم؟
ح: ایجاد یك زندگی و حكومتی كه مردم نسبت به آن در اعتماد باشند ، چون حق مردم است كه از حكومت خود مطمئن باشند. به همین جهت حاکمان در نظام اسلامی وظیفه دارند زندگی خود را با حفظ شرایطی که مسئولیت آنها به عهدهشان میگذارد، با مردم ضعیف هماهنگ کنند. علی(ع) میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ الْعَدْلِ أَنْ یُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ كَیْلَا یَتَبَیَّغَ بِالْفَقِیرِ فَقْرُه»(188) خداوند بر پیشوایان حق واجب كرده كه خود را با مردمِ ناتوان همسو كنند، تا فقر و ندارى، تنگدست را به هیجان نیاورد، و به طغیان نكشاند.
ط: حضرت علی(ع) مسئولیت امام مسلمین را به عنوان حقوق امت معرفی میکنند و میفرمایند: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِی عَلَیْكُمْ حَقّاً وَ لَكُمْ عَلَیَّ حَقٌّ فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَیَّ فَالنَّصِیحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفِیرُ فَیْئِكُمْ عَلَیْكُمْ وَ تَعْلِیمُكُمْ كَیْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِیبُكُمْ كَیْمَا تَعْلَمُوا وَ أَمَّا حَقِّی عَلَیْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَیْعَةِ وَ النَّصِیحَةُ فِی الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِیبِ وَ الْإِجَابَةُ حِینَ أَدْعُوكُمْ وَ الطَّاعَةُ حِینَ آمُرُكُم»(189) اى مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقّى واجب شده است، حق شما بر من، آنكه از خیرخواهى شما دریغ نورزم و بیت المال را میان شما عادلانه تقسیم كنم، و شما را آموزش دهم تا نادان نباشید، و شما را تربیت كنم تا راه و رسم زندگى را بدانید. و اما حق من بر شما این است كه به بیعت با من وفادار باشید، و در آشكار و نهان برایم خیرخواهى كنید، هرگاه شما را فرا خواندم اجابت نمایید و هرگاه فرمان دادم اطاعت كنید.
2- وظیفهی امت نسبت به امام:
با توجه به اینکه حاکمیت الهی از طریق امام معصوم یا فرهنگی که ائمه(ع) آن را پایهگذاری کردند، بزرگترین نعمت الهی است، حفظ آن نعمت با اطاعتِ خالصانه ممکن است و حضرت علی(ع) وظایف عمدهی امت را چنین برمیشمارند: «أَمَّا حَقِّی عَلَیْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَیْعَةِ وَ النَّصِیحَةُ فِی الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِیبِ وَ الْإِجَابَةُ حِینَ أَدْعُوكُمْ وَ الطَّاعَةُ حِینَ آمُرُكُم»(190) اما حق من بر شما این است كه به بیعت با من وفادار باشید و در آشكار و نهان برایم خیرخواهى كنید، هرگاه شما را فرا خواندم اجابت نمایید و هرگاه فرمان دادم اطاعت كنید.
وظیفهی امت است که نسبت به بیعتی كه با امام بستند ملتزم باشند و تا آخر بر آن بیعت وفادار بمانند تا امام به پشتیبانی آن بیعت برنامهریزی كند و این یکی از حقوقی است که امام مسلمین نسبت به مردم دارد همچنانکه حق اوست که در انجام مسئولیتها خیرخواه او باشیم، چه در حضور امام و چه در غیاب او و نباید اجازه داد بدخواهانِ امام و دشمنان نظام اسلامی او را تضعیف كنند.
با توجه به این که امام مسلمین سخن خدا را به مردم گوشزد میکند، هیچکس نباید از دعوت امام سرپیچی کند بلکه همه وظیفه دارند همواره خود را آمادهی دستورات او نگه داشته و از انجام مسئولیتهای خود شانه خالی نكنند و در هر جا هستند آنچه را وظیفهی خود میدانند بهخوبی انجام دهند در عین آن که از دادن نظرات خود به امام كوتاهی نكنند و نسبت به سرنوشت جامعه بیتفاوت نباشند.
از دیگر وظایف مسلمانان شناخت امام و اعتقاد به حقانیت او در راستای اطاعت از او است تا قلباً به این آگاهی برسند كه در واقع اطاعت از امام، اطاعت از خدا است، همچنانکه بزرگداشت امامت به عنوان یك نعمت و اطاعت از او یکی از وظایف اصلی مسلمانان است تا امام در رأیش استوار باشد. زیرا بنا به فرمایش مولیالموحدین(ع): «الإمامةُ نظاماً لِلْاُمة و الطاعةُ تعظیماً لِلْإمامة»(191) خداوند نعمت امامت را برای سازماندادن به حیات امت قرار داد و اطاعت از او را وسیلهی بزرگداشت این نعمت بزرگ مقدر کرد. حضرت علی(ع) در رابطه با مشورتدادن به امام در عین اطاعت از او به ابن عباس که پیشنهادی به امام داده بود فرمودند: «لَكَ أَنْ تُشِیرَ عَلَیَّ وَ أَرَى فَإِنْ [فَإِذَا] عَصَیْتُكَ فَأَطِعْنِی»(192) بر تو است كه رأى خود را به من بگویى و من باید پیرامون آن بیندیشم، آنگاه اگر خلاف نظر تو فرمان دادم باید اطاعت كنى.