تربیت
Tarbiat.Org

مبانی نظری نبوت و امامت
اصغر طاهرزاده

وساطت در فیض رسانی یا كامل‌ترین حدِّ ولایت تكوینی

از آن‌جایی که هستی دارای مراتب و درجات است، مرتبه‌ی ناقصِ وجود، شعاعی از مرتبه‌ی عالی‌ترِ وجود بوده و مرتبه‌ی نازله‌ی وجود عین ربط و تعلق به مرتبه‌ی عالیه آن است و تمام مراتب وجود به واجب‌الوجود منتهی می‌شوند. هنگامی كه فیض هستی از خدای‌تعالی صادر می‌گردد، ابتدا موجوداتی كه از حیث مرتبه به ذات الهی نزدیك‌ترند آن فیض را دریافت می‌كنند و بعد به واسطه‌ی آن‌ها به دیگران می‌رسد و مرتبه‌ی بالاتر وجود، واسطه می‌باشد جهت به‌وجودآمدن سایر موجودات. طبق روایات، پیامبر و ائمه(ع) بالاترین درجه‌ی قرب به خدا را در مراتب هستی دارا هستند و در نتیجه عالی‌ترین درجه‌ی قابلیت فیضِ وجود را دارند، به این معنا که موقعیت آن‌ها، مرز بین وجوب و امكان است.
پیامبر خدا(ص) و ائمه‌ی هدی(ع) علاوه بر دارابودن مقام نفس ناطقه كه جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء است و از طریق نطفه در رحم مادر حادث می‌شوند، دارای حقیقت معنویِ برتری هستند به نام «مقام نورانیت» كه در رابطه با آن مقام، پیامبر(ص) فرمودند: «اَوَّلُ ما خَلَقَ اللهُ نُوری»(147) اولین چیزی كه خدا خلق فرمود نور من بود. همچنان که امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «اوّلُ ما خَلَقَ اللهُ عزّ و جلّ اَرْواحُنا»(148) اولین چیزی که خداوند خلق کرد، روح‌های ما بود. یا امام صادق(ع) می‌فرمایند: «اِنَّ اللهَ خَلَقَنا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ»(149) خداوند ما را از نور عظمتش خلق كرد.
مقام نورانی پیامبر و ائمه(ع) - که در آن مقام همه نور واحدی هستند- فوق جهان ماده است و ربطی به تولد آن‌ها در كالبد مادی‌شان ندارد. مقامِ نورانیت ، همان مقام ولایت تكوینی است كه واسطه‌ی فیض‌بودن آنها را نسبت به جمیع مخلوقات روشن می‌كند، و چون مردم عادی برای انسان حقیقتی جز بدن و نفس ناطقه درك نمی‌كنند، ائمه اِبا دارند این وجه از مقامشان برای مردم عادی مطرح شود و اساساً این حد از ولایت تكوینی شأن نفس و روحِ متحد با بدن نیست.
آنچه فرشته‌ی مرگ قبض می‌كند و یا فرشته‌ی وحی به آن وحی می‌فرستد، همان نفس ناطقه‌ی متحد با بدن است، در حالی‌كه مقام نورانیت، فوق فرشته‌ی مرگ و فرشته‌ی وَحی است تا این‌كه با قبض آن فرشته ، بمیرد و یا با وَحیِ این فرشته ، حقایق را بگیرد. بنابراین واسطه‌ی فیض‌بودن ائمه(ع) مربوط به جنبه‌های بشری و نفس انسانی آن‌ها نمی‌گردد، بلكه مقامی است بالاتر و امام مظهر آن مقام است. در رابطه با همین معرفت است که در زیارت جامعه‌ی کبیره اظهار می‌دارید: «خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَارا فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِینَ حَتَّى مَنَّ عَلَیْنَا بِكُمْ فَجَعَلَكُمْ فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْكَرَ فِیهَا اسْمُهُ» خداوند شما را نورهایی قرار داد، پس شما را نسبت به عرش خود محیط گردانید تا آن‌جا که بر ما منت گذاشت و آن نور را نازل کرد پس شما را در خانه‌هایی قرار داد و اراده فرموده به برافراشتگی آن خانه‌ها و اراده کرده تا نام او در آن خانه‌ها یاد شود، چون امامان مظهر انوار عرش الهی‌اند که محل تجلّی اسماء حسنای اوست.