تربیت
Tarbiat.Org

مبانی نظری نبوت و امامت
اصغر طاهرزاده

امام؛ عامل نجات جامعه از نفاق

«وَ غَیْظُ الْمُنَافِقِینَ»؛ امام موجب خشم منافقین است. منافقین با حضور فرهنگ امامت عرصه‌ی کار را بر خود تنگ می‌یابند. منافق به کسی می‌گویند که به ظاهر خیلی دیندار است ولی در باطن هیچ تعلقی به دین ندارد. چه فرهنگی می‌تواند فضا را بر این منافقان تنگ کند، جز کسی که با حرکات خود دینداری را طوری بنمایاند که قلب‌ها آن را همراهی کنند؟ هیچ جامعه‌ی دینی بدون منافق نیست و این در حالی است که منافقان بیشتر از مومنین واقعی قیافه‌ی دینداری به خود می‌گیرند، به همین جهت افراد مذهبیِ سطحی خیلی سریع فریب آن‌ها را می‌خورند، چون مؤمنین واقعی برای فرار از ریا دینداری خود را تا آن جا که ممکن است ظاهر نمی‌کنند ولی شخص منافق طوری عمل می‌کند که به ظاهر از ریا فرار می‌کند ولی در باطن می‌خواهد به شما بفهماند خیلی مسلمان است. طبیعی است شما که دوست‌دار ایمان هستید به او علاقه‌مند می‌شوید و تحت تأثیر او قرار می‌گیرید و به او میدان می‌دهید، و او هم ارزش‌های اشرافی خود را حاکم می‌کند. فقط در صورتی میدان برای چنین افرادی تنگ می‌شود که ملاک‌های معنوی در میان باشد و مثلاً بر روی عدالت و ساده‌زیستی تأکید شود. اگر انسانی با دین‌داری ناب و الهی به صحنه بیاید، میدان برای نفاق تنگ می‌شود چون در این صورت فرهنگ نفاق نمی‌تواند ارزش‌های خود را بر فرهنگ امام معصوم حاکم کند.
در ادامه می‌فرمایند «وَ بَوَارُ الْكَافِرِینَ»؛ امام عامل ریشه‌کن شدن کافران است. قدرت کافر در ازاء بی‌دینی ما است. هر اندازه ما دیندار بشویم کافر ریشه کن می‌شود. لازم هم نیست حتماً با جنگ و جدالِ طولانی این کار انجام شود، کُلاً جنسِ ضعفِ ایمانی ما است که به کافر قدرت می‌دهد. انصافاً اگر ما امروز تحت تأثیر تبلیغات و وسایل تجملی غرب نباشیم آیا غرب می‌تواند بر ما آقایی کند؟ غرب به شدت محتاج است که کالاهایش را بفروشد، اگر ما بر اساس قناعت و توجه به نیاز طبیعی با آن‌ها برخورد می‌کردیم آیا این همه محتاج غرب بودیم که بر ما آقایی کند و هر روز توان ساختن اسلحه‌های مدرن‌تر را پیدا کند؟ این همه پول از جیب چه کسانی خارج می‌شود که دنیای کفر را قدرتمند کرده است؟ اگر فرهنگ امام معصوم در مناسبات جوامع اسلامی حاکم بود آیا این‌همه ضعف از کشورهای اسلامی مشاهده می‌شد که موجب قدرت دنیای کفر شود؟ به گفته‌ی دانشمندان؛ «قدرت ابرقدرت‌ها از آن‌هایی است که مورد ظلم واقع می‌شوند ولی مدیحه‌سرای ظالم هستند».
امام ركن و ستون اسلام و واسطه‌ی هدایت الهی است، كامل‌ترین آیت و صاحب عالی‌ترین مرتبه‌ی ولایت الهی می‌باشد. لازمه‌ی آشنایی با مقام امام و حصول معرفت به او، برخورداری از صفا و پاكی و فضیلت و تقوی است، چرا كه گفت: «پاك شو اول و پس دیده بر آن پاك ا نداز» و در این حالت است كه می‌توان تا حدی به مقام ملكوتی امام پی برد و از سرچشمه‌ی ولایت او سیراب گشت. اما آگاهی به مقام امام، آن چنان‌كه شایسته‌ی مقام امامت است بر كسی ممكن نیست، زیرا كه او معدن اسرار الهی و مظهر تامّ صفات و اسماء خداوندی است.
آن‌جایی که قرآن می‌فرماید: از اولی الامر اطاعت كنید عملاً یك نحوه ولایت تشریعی را به عهده‌ی امام گذارده است كه این غیر از منصب تشریع است كه مختص خدا و رسول الله است، ولایت تشریعی امام به این معنی است كه امام برای اداره و نظم امور و اصلاح اجتماع واجد اختیاراتی است كه می‌تواند در همه‌ی شئون زندگی فردی، اجتماعی و معنوی مردم براساس حكم خدا و رسول خدا دخالت كند و بر همه نیز لازم است كه از وی اطاعت نموده و خواسته‌ی او را بر خواسته‌ی خود مقدم دارند. البته علاوه بر ولایت تشریعی، ولایت تكوینی نیز برای امام هست كه به طور مختصر به آن می‌پردازیم.