از آنجایی که نظر امام متن واقع و نفسالامر است، میتوان میزان عمل صالح را از غیر صالح همان امضاء و عدم امضاء امام دانست، از طرفی حیاتِ دل، با علم و معرفتِ حضوری به خدا پدید میآید و همان نهرهای علم و معرفتی كه در دنیا در قلوب مؤمنین جاری میگردد در بهشت به صورت نهرهای زلال و غیر متغیر ظاهر خواهد شد. آن نهرها متعفن نخواهد شد چون در دنیا به وَهمیات و عادات باطل آلوده نبوده است. این نهرها اختصاص به افرادی دارد كه در راه خدا به مقام قلب رسیده و از علوم حقّ الهی بدون دخالت نفس امّاره بهرهمند شدهاند و به این مقام نمیتوان رسید مگر با اتصال به انسانهای معصوم که در علم و عمل هیچ نقصی ندارند و جانشان متصل به حقیقت قرآن است.
اینكه در مورد امامان میفرماید:« «وَ اَوْحَیْنا اِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیرات» به آنها فعل خیر را وَحی کردیم، مثل این است كه میفرماید: «وَ اَوْحی رَبُّكَ اِلَی النَّحْلِ اَنِ اتَّخِذی مِنَ الْجِبالِ بیوتاً» و وحی كرد پروردگار تو به زنبور عسل كه از كوهها برای خود خانهای انتخاب كند. فعل زنبور، وحی الهی است. به همین شکل ملكوت ائمه(ع) در دست خداوند است و اعمال آنها بدون دخالت هیچ فكر نفسانی از آنها سرمیزند، ارادهی آنها ارادهی خدا و فعل آنها از ضمیر پاك آنها سر میزند. یعنی فعل خدا در آینهی وجود آنها جاری میشود، پس نفسِ فعل آنها، وحی خداست مثل اینكه در حدیث قدسی میفرماید: «لَا یَزَالُ عَبْدِی یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بِالنَّوَافِلِ مُخْلِصاً لِی حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا»(161) بندهی من از طریق نوافل خالصاً همواره به من نزدیک میشود تا آنجایی که محبوب من میگردد و چون او را دوست داشتم، من گوش او میشوم که با آن بشنود و چشم او میشوم تا به آن ببیند و دست او میشوم که با آن بگیرد. یا مثل اینكه خداوند در قرآن به پیامبر(ص) میفرماید: «ما رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَلكِنَّ اللهُ رَمی»(162) تو نیستی كه نیزه پرتاب میكنی، بلكه خدا است كه چنین میكند. در این آیه تمام وجود پیامبر خدا(ص) در احاطهی حضرت حق قرار میگیرد.
امام از مراتب نفس عبور كرده و به توحید حقیقی رسیده و چنین كسی قابلیت امامت را به اذن خدا دارد و قلبش ظرف ارادهی خداوند شده است. در همین رابطه از حضرت صاحبالأمر(عج) داریم که فرمودند: «قُلُوبُنَا أَوْعِیَةٌ لِمَشِیَّةِ اللَّهِ فَإِذَا شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى شِئْنَا»(163) قلوب ما ظرف خواست و ارادهی خداوند است، آنگاه که خداوند تعالی چیزی را اراده کند ما همان را میخواهیم و اراده میکنیم.