روشن است بهترین فرد برای اجرای احکام و قوانین اسلام کسی است که در هر سه مورد ایدهال باشد؛ یعنی بهترین قانونشناس، بهترین مفسر و بهترین مجری باشد، که هیچانگیزهای برای تخلّف نداشته باشد و هیچ اشتباهی در فهم و تفسیر و اجرای قانون برای او پیش نیاید. در فرهنگ ما، چنین خصوصیتی «عصمت» نام دارد، و با وجود معصوم، او بر تمام افراد دیگر - به حکم عقل - برای اجرای قانون اولویت دارد. در جوامع بزرگ که یک شخص نمیتواند اداره تمام امور را به عهده بگیرد، چنین فردی باید در رأس هِرَم قدرت باشد و تمامی مدیران باید با نظارت و ولایت او امور را به عهده گیرند و به انجام رسانند. برترین مصداق معصوم، رسول اکرم صلی الله علیه و آله است که در عالیترین مراحل اخلاقی قرار دارد و به اجماع و اتّفاق نظر همه فرقههای اسلامی معصوم است. به عقیده ما شیعیان، پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امامان معصوم علیهم السلام قرار دارند که دارای ویژگی عصمتاند. پس تا امامان معصوم باشند این ایدهآل وجود دارد و نوبت به غیر آنان نمیرسد، امّا در زمان غیبت که عملاً چنین ایدهآلی در میان ما نیست و نمیتوانیم با او مرتبط باشیم تا از حکومتش بهرهمند گردیم، باید چه کنیم؟
در این زمینه آیات و روایاتی وجود دارد که تکلیف ما را روشن میکند، ولی چون ما درصدد بیان دلیل سادهای هستیم، فقط از خِرَد خوانندگان محترم کمک میگیریم و میپرسیم چه باید کرد؟ بدون تردید اگر ایدهآل را معصومان علیهم السلام بدانیم، عقل میگوید: در عصر غیبت کسی باید در رأس هرم قدرت باشد کهاز هر جهت به امام معصوم شبیهتر است؛ یعنی در دینشناسی، تقوا و صلاحیت برای اجرای احکام و قوانین اسلام، بهترین باشد. وقتی که جامعه نمیتواند بدون حکومت باشد و ما دسترسی به امام معصوم نداریم، باید به سراغ کسی برویم که کمترین فاصله را با او دارد؛ کسی که شناختش از اسلام، از دیگران بیشتر و عدالت و تقوایش از همه بالاتر و برای اجرای احکام و قوانین اسلام، مناسبترین فرد باشد، این صفات در ولی فقیه تجلّی میکند. در امور دیگر نیز روش عموم مردم همین است که ابتداء نزد بهترین متخصص میروند لیکن اگر دسترسی به بهترین ممکن نبود، به کسانی رجوع میکنند که در تخصص و ویژگیها به فرد ایدهآل نزدیکتر باشند. ولایت فقیه معنایی جز رجوع به اسلامشناس عادلی که از دیگران به امام معصوم نزدیکتر است، ندارد.
6- آیا اختیارات و وظائف ولی فقیه منحصر به اموری است که در قانون اساسی آمده یا اینکه موارد مذکور صرفاً نمونههایی از اختیارات رهبر است؟