تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد4
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آیه 78-79

آیه و ترجمه

أَیْنَمَا تَکُونُوا یُدْرِککُّمُ الْمَوْت وَ لَوْ کُنتُمْ فی بُرُوجٍ مُّشیَّدَةٍ وَ إِن تُصِبْهُمْ حَسنَةٌ یَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَ إِن تُصِبْهُمْ سیِّئَةٌ یَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِندِک قُلْ کلُّ مِّنْ عِندِ اللَّهِ فَمَا لِ هَؤُلاءِ الْقَوْمِ لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثاً(78)

مَا أَصابَک مِنْ حَسنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ مَا أَصابَک مِن سیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِک وَ أَرْسلْنَک لِلنَّاسِ رَسولاً وَ کَفَی بِاللَّهِ شهِیداً(79)

ترجمه:

78 - هر کجا باشید مرگ شما را می گیرد اگر چه در برجهای محکم باشید، و اگر به آنها (منافقان) حسنة (و پیروزی) برسد می گویند از ناحیه خدا است و اگر سیئة (و شکستی) برسد می گویند از ناحیه تو است بگو همه اینها از ناحیه خدا است پس چرا این جمعیت حاضر نیستند حقایق را درک کنند.

79 - آنچه از نیکیها به تو می رسد از ناحیه خدا است و آنچه از بدی به تو میرسد از ناحیه خود تو است و ما تو را بعنوان رسول برای مردم فرستادیم و گواهی خدا در این باره کافی است.

تفسیر:

با توجه به آیات قبل و آیات بعد چنین استفاده می شود که این دو آیه نیز مربوط به جمعیتی از منافقان است که در صفوف مسلمانان جای گرفته بودند، همانطور که در آیات قبل خواندیم، آنها از شرکت در میدان جهاد وحشت داشتند و هنگامی که دستور جهاد صادر گردید ناراحت شدند،


@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 18@@@

به آنها در برابر این طرز تفکر دو پاسخ می گوید:

پاسخ اول همان بود که در آخر آیه قبل گذشت.

قل متاع الدنیا قلیل و الاخرة خیر لمن اتقی:

((بگو زندگی دنیا زودگذر است و پاداشهای جهان دیگر برای پرهیزکاران بهتر)).

پاسخ دوم همان است که در آیه مورد بحث می خوانیم و آن اینکه فرار از مرگ چه سودی می تواند برای شما داشته باشد، ((در حالی که در هر کجا باشید مرگ به دنبال شما می شتابد و بالاخره روزی شما را در کام خود فرو خواهد برد حتی اگر در برجهای محکم باشید)) پس چه بهتر که این مرگ حتمی و اجتناب ناپذیر در یک مسیر سازنده و صحیح همچون جهاد صورت گیرد، نه بیهوده و بی اثر.

(اینما تکونوا یدرککم الموت ولوکنتم فی بروج مشیدة)

جالب توجه اینکه در آیات متعددی از قرآن مجید همانند آیه 99 سوره حجر و آیه 48 مدثر از مرگ تعبیر به ((یقین)) شده است، اشاره به اینکه هر قوم و جمعیتی، هر عقیده ای داشته باشند و هر چیز را بتوانند انکار کنند، این واقعیت را نمی توانند منکر شوند که زندگی بالاخره پایانی دارد، و از آنجا که افراد انسان به خاطر عشق به حیات، و یا به گمان اینکه مرگ را با فنا و نابودی مطلق مساوی می دانند همواره از نام آن و مظاهر آن گریزانند این آیات هشداری به آنها می دهد و در آیه مورد بحث با تعبیر ((یدرککم)) به آنها گوشزد می کند که فرار کردن از این واقعیت قطعی عالم هستی بیهوده است، زیرا معنی ماده ((یدرککم)) این است که کسی از چیزی فرار کند و آن به دنبالش بدود.

در آیه 8 سوره جمعه نیز این حقیقت به صورت آشکارتری بیان شده:

قل ان الموت الذی تفرون منه فانه ملاقیکم:

@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 19@@@

((بگو مرگی که از آن فرار می کنید بالاخره به شما میرسد.))

آیا با توجه به این واقعیت عاقلانه است که انسان خود را از صحنه جهاد و نیل به افتخار شهادت کنار بکشد و در خانه در میان بستر بمیرد! به فرض که با عدم شرکت در جهاد چند روز بیشتری عمر کند و مکررات را تکرار نماید و از پاداشهای مجاهدان راه خدا بی بهره شود، به عقل و منطق نزدیک است؟! اصولا مرگ یک واقعیت بزرگ است و باید برای استقبال از مرگ توام با افتخار آماده شد.

نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که آیه فوق می گوید: هیچ چیز حتی برجهای محکم (بروج مشیدة)**(مشیده) در اصل از ماده (شید) (بر وزن شیر) به معنی گچ و مواد محکم دیگری است که برای استحکام بنا در آن به کار می برند، و از آنجا که در عصر و زمان معمولا محکمترین ماده برای استحکام بنا گچ بوده بیشتر به این ماده اطلاق می شده است، بنابراین (بروج مشیده به معنی قلعه های محکم است و اگر می بینیم مشیده به معنی مرتفع و طولانی آمده آن هم نیز به خاطر این است که بدون استفاده کردن از گچ و مانند آن هیچگاه نمی توانستند بناهای مرتفع و طولانی بسازند.*** نمی تواند جلو مرگ را بگیرد، سر آن نیز روشن است، زیرا مرگ بر خلاف آنچه تصور می کنند از بیرون وجود انسان نفوذ نمی کند بلکه معمولا از درون انسان سرچشمه می گیرد، چون استعدادهای دستگاههای مختلف بدن خواه و ناخواه محدود است، و روزی به پایان می رسد، البته مرگهای غیر طبیعی از بیرون به سراغ انسان می آیند، ولی مرگ طبیعی از درون، و لذا برجهای محکم و قلعه های استوار نیز نمی تواند اثری روی آن داشته باشد.

درست است که قلعه های محکم گاهی جلو مرگهای غیر طبیعی را می گیرند ولی بالاخره چه سود! مرگ را به طور کلی نمی توانند از بین ببرند، چند روز دیگر مرگ طبیعی به سراغ آدمی خواهد آمد.

@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 20@@@