تربیت
Tarbiat.Org

عالم انسان دینی
اصغر طاهرزاده

عبادات؛ عامل ورود به عالَم وحدت

انجام عبادات و تکرار آن‌ها باعث می‌شود که نظر انسان از عالم کثرت عبور کند و وارد عالَم وحدت شود، در این حالت است که می‌یابد به واقع ورود به عالَم دینی معجزه می‌کند چون در مقابل خود با حقیقت روبه‌رو می‌گردد، و جایگاه «لَیسَ کَمِثْلِهِ شَیئ» ظاهر می‌شود. شما ناخودآگاه همین که با نیت «عبادت» به نماز ایستادید به راحتی با همان نیت نماز می‌خوانید، اما نزدیک به محال است بتوانید به همان صورتی که از طریق نماز وارد عالَم دینی می‌شوید، وارد بازی فوتبال شوید. در نمازی که به نیت عبادت انجام می‌دهید چون جنبه‌ی وحدت خود را به صحنه آورده‌اید و به جنبه‌ی وحدت هستی نظر می‌کنید می‌توانید به معنی خاصِ حضور قلب، حضور قلب داشته باشید. هر وقت هم که حضور قلبتان کم باشد به عنوان یک نقص، خلأ آن را احساس می‌کنید و غصه می‌خورید، وجود این غصه، احساس دوری از عالَمی است که آن را می‌شناسید و الآن احساس می‌کنید مقداری از آن را از دست داده‌اید.
با مقدماتی که عرض شد می‌فهمید چرا عالَم دینی یک عالَم حقیقی است و باید تلاش کرد به آن عالَم وارد شد و خود را در آن مستحکم کرد، تا کم‌کم با سیر از کثرت به وحدت، جنبه‌ی وحدت ما تقویت شود و کثرت‌ها و وسوسه‌ها و غفلت‌ها، قدرت خود را از دست بدهند و بتوان همواره به آن عالَم «توجه» و «نظر» داشت.
جنس روح مجرد است و موجود مجرد جا و مکان ندارد. اما به آنچه تعلق قلبی دارد، «توجه» می‌کند و خود را در آن‌جا احساس می‌کند. در حالت خواب یا هنگامی که هیپنوتیزم می‌شوید به هرجا که توجه کنید همان‌جا می‌روید، و به عبارت دقیق‌تر خود را در آن‌جا می‌یابید. روح انسان وسعت بی‌نهایت دارد و محدود به جای خاصی نیست، ولی هر جا که نظر کند خود را همان‌جا می‌یابد. به یک اعتبار جای نفسِ انسان همان جایی است که آن‌جا نظر می‌کند. نفس انسان سیر مکانی ندارد، سیر آن همان نظر و توجه است. شما اگر خداوند را بشناسید در همان حد که به خداوند توجه و نظر بکنید، سیر کرده‌اید و در روح خود به خداوند نزدیک شده‌اید.
این نکته یکی از رازهای نفس ناطقه‌ی انسان است که به هرچه نظر کند خود را در آن‌جا حاضر می‌یابد. کسی که به تن خود نظر کرد خود را در تن و محدود به تن احساس می‌کند. در حالی که در ذات خود، خودش، خودش است و محدود به تن هم نیست ولی چون نظر به تن کرده است خود را محدود به تن می‌یابد. چون نفس انسان مجرد است در همین رابطه برای این‌که به عالَم وحدت و عالَم غیب سیر کند کافی است با انصراف از کثرات، به آن عالَم توجه و نظر کند. عمده، توجه و سیر ممتد به عالم غیب است که قرار در آن عالَم را برای نفس پایدار می‌کند. تکرارِ عقاید الهی، با عبادات ممتد و مستمر، موجب سیر می‌‌شود، و حضور در عالَم ایمانی را شدت می‌بخشد. وقتی انسان می‌گوید «یا نورُ یا قُدُّوس» به شرط این‌که انسان به این اسماء الهی معرفت داشته باشد، با تکرار این اسماء و نظر به آن‌ها روح سیر می‌کند. سیر روح یکی از توانایی‌های مهم آن است. این‌که می‌گویند بعضی از اذکار را تکرار کنید، به معنای درجا زدن نیست، در حقیقت با تکرار اسماء الهی سیر روح شدت می‌گیرد و قربش به خداوند شدیدتر می‌شود. چون جنس روح، جنس «وجود» است و وجود شدت و ضعف دارد، پس روح انسان هم شدت و ضعف دارد، با توجه به چنین استعدادی است که اگر انسان در عالَم دینی مستقر باشد تکرار اسماء الهی غوغا می‌کند، به شرطی که آن عالَم را و جایگاه آن اسماء را درست بشناسیم.