تربیت
Tarbiat.Org

عالم انسان دینی
اصغر طاهرزاده

طبیعت؛ منظر جمال الهی

زیبایی طبیعت در بالاترین مرتبه‌اش، در عین عامل پایداری در «عالَم دینی»، روان انسان را سرمست معنویات می‌کند، وجود باطنی انسان را حیات تازه می‌بخشد و به قدسی شدن او مدد می‌رساند. حال بنگرید که مدرنیته اگر چیزی به ما داد چه چیزهایی را از ما گرفت.
زیبایی طبیعت در منظر انسانِ دینی بازتاب مستقیم جمال الهی است و به همین جهت عامل ایجاد زیبایی‌های درونی ‌و باطنی است. برخورد با طبیعت با چنین منظری نه‌تنها عامل تفرقه بین ما و خدایمان نیست، بلکه انسان را به مرکز مطلق که در آن جمال وصف‌ناپذیر ذات یگانه قرار دارد، باز می‌گرداند.
صورت‌های گوناگون طبیعت برای انسان‌های مستقَر در «عالَم دینی» حروف و کلمات زبان مقدسی هستند که نیروی خلاّق الهی بر لوح وجود هستی نوشته است. خواندن این کتاب، نیاز به نوع خاصی از سواد دارد که بسیار متفاوت از آن سوادی است که از طریق تعلیم و تربیت جدید آموخته می‌شود، سوادی که می‌گوید «هر چه محاسبه‌پذیر نباشد و در «کمّیات» قرار نگیرد قابل اعتنا نیست» هرگز معانی را نمی‌تواند بخواند. سواد کمّیت‌شناس عامل بی‌اعتنائی بسیاری از افراد نسبت به اهمیت معنوی طبیعت می‌شود، و به واقع شخص با چنین شناختی نسبت به پیام ازلی الهی که بر جبین کوه‌های شکوه‌مند و برگ‌های زرد پائیزی و تلألؤ موج‌های دریا نوشته شده، بی‌سواد است و خواندن آن را نمی‌داند، زیرا لازمه‌ی خواندن آن پیام، علم مقدسی است که فقط انسانِ مستقر در «عالَم دینی» آن را می‌شناسد. آن حروف و کلمات مقدس، واقعیاتی است که بی‌توجهی فرهنگ مدرنیته موجب عدم واقعیت آن نمی‌شود، همان‌گونه که نمی‌توان گفت؛ چون بوی خوش گل محمدی در تحلیل بیوشیمیایی سلول‌های آن گل در آزمایشگاه به دست نمی‌آید، پس وجود بوی گل واقعیتی ندارد.(18)
با این‌که جواب سؤالتان طولانی شد ولی خواستم در این جواب طولانی این نکته را عرض کنم که انسان با تأثیرگرفتن از فرهنگ غربی و خروج‌ از عالَم دینی، در ارتباط با عالم معنی محرومیت‌های بزرگی برای خود پدید آورد.