این دانشگاهها باید یک دانشگاههائی باشد که ما دیگر احتیاج به خارج پیدا نکنیم که دستمان در آنوقتی که میخواهند یک کسی را معالجه کنند به دیگران دراز کنیم که بروید آنجا معالجه کنید، باید دانشگاههای ما و همه قشرها کاری بکنند که لااقل ما محتاج به غیر نباشیم، اینطور نباشد که اگر یکی مریض بشود، بگویند اینجا نمیشود معالجهاش کرد، اینطور نباشد که اگر یک گرفتاری بشود، بگوید نه، شود دیگر درستش کرد، خودمان سر پای خودمان بایستیم، شرق باید سرپای خودش بایستد، اگر شرق بخواهد باز وابستگی فکری داشته باشد به آنها و گمان کند که همه چیز از آنجا باید بیاید، باید تا آخر وابسته باشد شرق یک فرهنگ اسلامی دارد که بلندترین، مترقی ترین فرهنگ است، با این فرهنگ اسلامی باید تمام احتیاجاتش را اصلاح کند و دستش را پیش غرب دراز نکند، پیش این غرب و از غرب بخواهد، خودش باید درست بکند، سابق اینطور بوده است که کتب طبی شرق در اروپا رفته است، اروپا را طبیب کرده و آن طبیبهای بزرگ را درست کرده، کتب شرق بوده است، کتاب شیخ الرئیس بوده، کتب رازی بوده است و اینها کار کردند، حالا چه شده است که ما حالا باید بعد از اینکه تمدن از شرق طرف غرب رفته است شرق تمدن را صادر کرده به غرب، حالا ما به واسطه یک کارهای ناشایسته ای باید عقب افتاده باشیم و دستمان را طرف غرب دراز کنیم باید شرق سرپای خودش بایستد و خودش را بیابد، تبلیغات زیاد اسباب این شده است که شرق خودش را گم کرده، خودمان را گم کردیم.(120)