در این پنجاه سال ما را از اینکه بفهمیم گرفتاری ما چیست اغفال کرده بودند ما آن میکروبهای فاسد را و مفسد را برای خودمان درمان میدانستیم ما آنهایی که ما را به تباهی میکشیدند برای خودمان معالج میدانستیم ما را اینطور درست کرده بودند، این تبلیغات دامنه دارشان به ما اینطور حالی کرده بودند که شما باید هر چه که میخواهید، هر تمدنی که میخواهید، هر فرهنگی میخواهید، از غرب باید، به دست خودتان
ندارید به این افکار پوسیده ای که اینها تزریق کردند به وسیله قلمهای فاسد و به وسیله گفتارهای منحرف کننده و اینها ما را همچو بار آوردند و جوان ما را همچو بار آوردند که آنکه زهر مهلک برای جامعه ما بود، خیال کند دوای دردش است الان هم همین فاسدها بعضی از همین فاسدها در جامعه ما هستند، در همه جا هستند، در دانشگاه هم هست، در همه جای مملکت ما هست و توقع این را نداشته باشید که یک درد پنجاه و چند ساله، یک چند روزه و چند ساعت و چند وقت و چند ماه و چند سال معالجه بشود.(47)