و آن بسیار است و در اینجا به چند چیز اکتفا میشود اوّل غسل پیش از بیرون رفتن برای سفر زیارت دوّم ترک کلام بیهوده و لغو و مخاصمه و مجادله در راه سیّم غسل برای زیارت هر امامی و آنکه بخواند دعای وارده آن را و بیاید آن در اوّل زیارت وارث چهارم طهارت از حدث کبری و صُغری پنجم پوشیدن جامههای پاک و پاکیزه و نو و نیکو است سفید بودن رنگ آن ششم در وقت رفتن به روضه مقدسه گامها را کوتاه برداشتن و به آرامی و وقار سیر نمودن و خاضع و خاشع بودن و سر به زیر انداختن و به بالا و اطراف خود التفات ننمودن هفتم خوشبو نمودن خود را در غیر زیارت امام حسینعلیه السلام هشتم در وقت رفتن به حرم مطهّر زبان را به ذکر تکبیر و تحمید و تسبیح و تهلیل و تمجید مشغول کردن و به صلوات فرستادن بر محمّد و آل محمّدعلیهم السلام دهان را معطّر نمودن نهمّ بر در حرم شریف ایستادن و اذن دخول طلبیدن و سعی در تحصیل رقّت قلب و خضوع و شکستگی خاطر نمودن به تصوّر و فکر در عظمت و جلالت قدر صاحب آن مرقد منوّر و اینکه میبیند ایستادن او را و میشنود کلام او را و جواب میدهد سلام او را چنانچه به همه اینها شهادت میدهد در وقت خواندن اذن دخول وتدبّر در محبّت و لطفیکه به شیعیان و زائران خود دارند و تأمّل در خرابیهای حال خود و خلافها که به آن بزرگواران کرده و فرمودههای بیحدّ که از ایشان نشنیده و آزارها و اذیّتها که از او به ایشان یا به خاصّان و دوستان ایشان رسیده که برگشتن آن به آزردن ایشان است و اگر براستی در خود نگرد قدمهایش از رفتن باز ایستد و قلبش هراسان و چشمش گریان شود و این روح تمام آداب است و شایسته است در اینجا ذکر کنیم اشعار سخاوی و روایتی را که علامه مجلسیرحمه الله در بحار از کتاب عیون المعجزات نقل فرموده امّا اشعار سخاوی که شایسته است در آن حال تمثّل به آنها این است:
قالُوا غَداً نَاْتی دِیارَ الْحِمیوَیَنْزِلُ الرَّکْبُ بِمَغْناهُمُگفتند فردا میرسیم به سرزمینهای قرقگاهو کاروان فرود آید به دولتسرای آنهافَکُلُّ مَنْ کانَ مُطیعاً لَهُمْاَصْبَحَ مَسْرُوراً بِلُقْیاهُمُپس هر که پیرو ایشان باشدبه دیدارشان خوشنود گرددقُلْتُ فَلی ذَنْبٌ فَما حیلَتیبِاَیِّ وَجْهٍ اَتَلَقَّاهُمُگفتم پس منی که گنهکارم چه چاره کنمو به چه رو ایشان را دیدار کنمقالُوا اَلَیْسَ الْعَفْوُ مِنْ شَاْنِهِمْلا سِیَّما عَمَّنْ تَرَجَّاهُمُگفتند مگر شیوه آنها گذشت نیستخصوصاً از کسیکه امیدی به آنها داردفَجِئْتُهُمْ اَسْعی اِلی بابِهِمْاَرْجُوهُمُ طَوْراً وَاَخْشاهُمُمن هم شتافتم بسوی درگاهشانگاهی به حال امیدواری و گاهی به حال بیمناکی و امّا آن روایت شریف چنین است که وقتی ابراهیم جمّال که یکی از شیعیان بوده خواست خدمت علیّ بن یقطینرضی الله عنه برسد چون ابراهیم ساربان بود و علیّ بن یقطین وزیر هارون رشید بود و به حسب ظاهر شأن ابراهیم نبود که در مجلس علیّ وارد شود لهذا او را راه نداد اتّفاقاً در همان سال علیّ بن یقطین به حجّ مشرف شد در مدینه خواست خدمت حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام مشرف شود حضرت او را راه نداد روز دوّم در بیرون خانه علیّ آن حضرت را ملاقات نمود عرضه داشت که ای سیّد من تقصیر من چه بوده که مرا راه ندادید فرمود به جهت آنکه راه ندادی برادرت ابراهیم جمّال را و حق تعالی اِبا فرموده از آنکه سعی تو را قبول فرماید مگر بعد از آنکه ابراهیم تو را عفو نماید علی گفت گفتم ای سیّد و مولای من ابراهیم را من در این وقت کجا ملاقات کنم من در مدینهام و او در کوفه است فرمود هرگاه شب داخل شود تنها برو به بقیع بدون آنکه کسی از اصحاب و غلامان تو بفهمد در آنجا شتری زین کرده خواهی دید آن شتر را سوار میشوی و به کوفه میروی علیّ بن یقطین شب به بقیع رفت و همان شتر را سوار شد به اندک زمانی در خانه ابراهیم جمال رسید شتر را خوابانید و در را کوبید ابراهیم گفت کیست گفت علیّ بن یقطینم ابراهیم گفت علیّ بن یقطین بر دَرِ خانه من چه میکند فرمود بیرون بیا که امر من عظیم است و قسم داد که او را اذن دخول دهد چون داخل شد گفت ای ابراهیم آقا و مولی اِبا فرمود که عمل مرا قبول نماید مگرآنکه تو از من بگذری گفت غَفَرَاللَّهُ لَکَ پس علیّ بن یقطین صورت خود را بر خاک گذاشت و ابراهیم را قسم داد که پا روی صورت من گذار و صورت مرا زیر پای خود بمال ابراهیم امتناع نمود علیّ او را قسم داد که چنین کند پس ابراهیم پا بصورت علیّ بن یقطین گذاشت و رُخِ او را زیر پای خود بِمالید و علی میگفت اَللَّهُمَّ اشْهَدْ بار الها تو شاهد باش پس بیرون آمد و سوار شد و همان شب به مدینه برگشت و شتر را بر دَرِ خانه حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام خوابانید آن وقت حضرت او را اذن داد بر آن جناب وارد شد و حضرت از او قبول فرمود از ملاحظه این خبر معلوم میشود که حقوق اخوان به چه اندازه است دهم بوسیدن عتبه عالیه و آستانه مبارکه است و شیخ شهیدرحمه الله فرموده که اگر زیارت کننده سجده کند و نیّت کند که از برای خدا سجده میکنم به شکر اینکه مرا به این مکان رسانیده بهتر خواهد بود یازدهم مقدّم داشتن پای راست در وقت داخل شدن و مقدّم داشتن پای چپ در وقت بیرون آمدن مانند مساجد دوازدهم رفتن به نزد ضریح مطهّر بنحویکه بتواند خود را به آن بچسباند و توهّم آنکه دورایستادن ادبست وَهْم است زیرا که وارد شده تکیه کردن بر ضریح و بوسیدن آن سیزدهم در وقت زیارت پشت به قبله و رو به قبر منوّر ایستادن و ظاهراً این ادب مختص به معصوم است و چون از خواندن زیارت فارغ شد گونه راست را به ضریح بگذارد و به حال تضرّع دعا کند پس گونه چپ را بگذارد و بخواند خدا را به حقّ صاحب قبر که او را از اهل شفاعت آن بزرگوار
قرار دهد و مبالغه کند در دعا و الحال پس برود به سمت سَرِ مطهّر و رُو به قبله بأیستد و دعا کند چهاردهم ایستادن در وقت خواندن زیارت اگر عذری ندارد از ضعف و درد کمر و درد پا و غیرها پانزدهم گفتن تکبیر در نزد دیدن قبر مطهّر پیش از شروع در خواندن زیارت و در خبریست که هر که تکبیر بگوید پیش روی امامعلیه السلام و بگوید لااِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ نوشته شود برای او رَضْوانُ اللَّهِ الْأَکْبَر شانزدهم خواندن زیارات مَأثُوره وارده از سادات اَنامعلیهم السلام و ترک خواندن زیارتهای مخترعه که بعض بیخردان از عوام آنها را با بعضی از زیارات تلفیق کرده و نادانان را به آن مشغول ساخته شیخ کلینیرحمه الله روایت کرده از عبدالرحیم قصیر که گفت وارد شدم بر حضرت صادقعلیه السلام و گفتم فدایت شوم از پیش خود دعائی اختراع کردم فرمود واگذار مرا از اختراع خود هرگاه تو را حاجتی روی دهد پناه بر به حضرت رسولصلی الله علیه وآله و دو رکعت نماز کن و هدیّه کن آن را بسوی آن حضرت الخ هفدهم بجا آوردن نماز زیارت و اَقَلِّ آن دو رکعتست شیخ شهید فرموده که اگر زیارت برای پیغمبر است نماز را در روضه مطَهَّره بجا آورد و اگر در حَرَم یکی از ائمّه است در بالای سر بجا آورد و اگر بجا آوردآن دو رکعت را در مسجد مکان یعنی مسجد حرم جایز است و علامه مجلسیرحمه الله فرموده که نماز زیارت و غیر آن را به گمان فقیر در پشت سر و بالای سر کردن بهتر است و علامه بحرالعلوم نیز در دُرّه فرموده:
وَمِنْ حَدیثِ کَرْبَلا وَالْکَعْبَةِلِکَرْبَلا بانَ عُلُوُّ الرُّتْبَةِو از داستان کربلا و کعبه آن استکه کربلا را برتری رتبه عیان گردیدهوَغَیْرُها مِنْ سائِرِ الْمَشاهِدِاَمْثالُها بِالنَّقْلِ ذِی الشّواهِدِو غیر آن از سایر مشاهد نیزمانند آن است به موجب نقلی که شواهدی هم داردوَراعِ فیهِنَّ اقْتِرابَ الرَّمْسِوَ اثِرِ الصَّلوةَ عِنْدَ الرَّاْسِو مراعات کن در آنها نزدیک شدن به قبر راو انتخاب کن برای خواندن نماز نزدیک سر راوَصَلِّ خَلْفَ الْقَبْرِ فَالصَّحیحُکَغَیْرِهِ فی نَدْبِها صَریحٌو در پشت سر نماز بخوان زیرا صحیح وغیر صحیح تصریح به استحباب آن کردهاندوَالْفَرْقُ بَیْنَ هذِهِ الْقُبُورِوَغَیْرِها کَالنُّورِ فَوْقَ الطُّورِو فرق میان این قبرهای محترمو غیر آنها مانند نور بالای طور استفَالسَّعْیُ لِلصَّلوةِ عِنْدَها نُدِبَوَقُرْبُها بَلِ اللُّصُوقُ قَدْ طُلِبَپس مستحباست سعی کنی برای نماز درکنارآن قبورونزدیکشدن بهآنها بلکهجسبیدن بهآنهامطلوباست هیجدهم خواندن سوره یس در رکعت اوّل و سوره الرَّحْمن در رکعت دوّم اگر برای آن زیارتی که نماز آن میخواند کیفیّت مخصوصی ذکر نفرموده باشند و آنکه دعا کند بعد از نماز به آنچه وارد شده یا به آنچه در خاطر او میرسد برای دین و دنیای خود و تعمیم دهد در دعا زیرا که آن به إجابت نزدیکتر است نوزدهم شیخ شهیدرحمه الله فرموده که کسی که داخل حرم مطهّر شود و ببیند که نماز جماعت منعقد شده است ابتدا به نماز کند پیش از آنکه زیارت کند و همچنین ترک کند زیارت را و داخل نماز شود اگر وقت نماز شده و اگر نه ابتدا کردن به زیارت اولی است چه آن غایت مق4صد او است و اگر در بین زیارت نماز بپا شد مستحب است از برای زائران که زیارت را قطع کنند و روی آورند به نماز و کراهت دارد ترک آن و بر ناظر حَرَم است که مردم را امر کند به نماز بیستم شیخ شهیدرحمه الله از جمله آداب زیارت شمرده تلاوت کردن قرآن نزد ضَرایح مطهّره و هدیّه کردن آنرا به روح مقدّس مَزُور و نفع آن به زیارت کننده عاید میشود و متضمّن تعظیم مَزُور است بیست و یکم ترک نمودن سخنان ناشایسته و کلمات لغو و بیهوده و اشتغال به صحبتهای دنیویّه که همیشه در هر جا مذموم و قبیح و مانع رزق و جالب قساوت قلب است خصوص در این بقاع مُطهّره و قُباب سامِیَه که خدای تعالی خبر میدهد از بزرگی و جَلالَت آنها در سوره نُور «فی بُیُوتٍ اَذِنَ اللَّهُ اَنْ تُرْفَعَ» الأیة بیست و دویّم بلند نکردن صدای خود در وقت زیارت چنانچه در هدیّة الزّائرین ذکر کردم بیست و سیّم وداع کردن امامعلیه السلام را در وقت بیرون رفتن از بلد آن حضرت به مأثور یا به غیر آن بیست و چهارم توبه و استغفار نمودن به جهت گناهان و بهتر کردن حال و کردار و گفتار خود را بعد از فراغ از زیارت از آنچه دارا بود پیش از زیارت بیست و پنجم انفاق کردن به قدر میسور بر خادمان آستانه شریفه و سزاوار است که خدّام آن محل شریف از اهل خیر و صَلاح و صاحب دین و مروّت باشند و تحمّل نمایند آنچه از زائرین میبینند و خشم خود را بر آنها فرو نشانند و غلظت و دُرُشتی بر آنها ننمایند و بر قضاء حوائج محتاجین اقدام کنند و غُرَبا را راهنمائی و دلالت کنند اگر راه مقصد را گم نمایند و بالجمله بایست خدّام را که به حقیقت و راستی مشغول شوند در خدمات لازمه از تنظیف و حراست و محافظت زائران و غیره بیست و ششم انفاق و احسان بر فقراء مجاورین و مساکین متَعَفّفین بلد امامعلیه السلام خصوصاً سادات و اهل علم و مُنْقَطِعین که به مرارت غربت و تنگدستی مبتلا و همواره عَلَمِ تعظیم شعائراللَّه را برپا نموده و دارا هستند جهاتی را که ملاحظه هر یک از آنها کافی است در لزوم اعانت و رعایت بیست و هفتم شیخ شهید فرموده که از جمله آداب تعجیل کردن در بیرون رفتن است در وقتی که دَرْک کرد حَظّ خود را از زیارت برای مزید تعظیم و احترام و شدّت شوق به رجوع و نیز فرموده که در وقتی که زنها میخواهند زیارت کنند بایست که خود را جدا کنند از مردان و تنها زیارت کنند و اگر در شب زیارت کنند اَوْلی است و باید که تغییر وضع کنند یعنی لباس خوب و عالی را به لباس پَسْت بدل کنند که شناخته نشوند و مخفی و پنهان بیرون آیند که کسی کمتر ایشان را بیند و شناسد و اگر با مردان زیارت کنند نیز جایز است اگر چه مکروه است مؤلّف گوید از این کلمات معلوم شد کثرت قبح و شناعت آنچه متعارف شده فعلاً که زنها به اسم تشرّف به زیارت خود را آرایش نموده با لباسهای نفیس از خانهها بیرون میآیند و در حرمهای مطهّره مزاحمت با نامحرمان نموده و فشار به بدنهای ایشان داده یا خود را متصل به ضرایح مطهّره نموده یا در قبله مردمان نشسته مشغول به زیارت خواندن شده و حواسّ مردم را پریشان نموده عُبَّادان محل را از زائرین و نماز گذارندگان و مُتَضَرِّعین و گریه کنندگان از کار خود بازداشته و داخل در زمره صآدّین عَنْ سَبیلِ اللَّهِ شده الی غیر ذلک و فی الحقیقة بایست این زیارت از آن زنها از منکرات شرع شمرده شود نه عبادات و داخل در مُوبِقات شود نه قُرُبات از حضرت صادقعلیه السلام منقولست که حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام به اهل عراق فرمود «یا اَهْلَ الْعِراقِ نُبِّئْتُ اَنَّ نِسآئَکُمْ یُوافینَ الرِّجالَ فِی الطَّریقِ اَما تَسْتَحْیُونَ» (ای اهل عراق به من خبر رسیده که زنهای شما میرسند به مردها در راه یعنی برمیخورند به
نامحرمان در کوچه وبازارآیا حیا نمیکنید شماها) وَقالَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ لا یُغارُ وَفِی و فرمود خدا لعنت کند کسی را که غیرت ندارد و درالْفَقیهِ رَوَی الْأَصْبَغُ بْنُ نَباتَة عَنْ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلَیْهِالسَّلامُ قالَکتاب فقیه اصبغ بن نباته روایت کرده از امیر مؤمنان علیهالسلام و گوید:سَمِعْتُهُ یَقُولُ یَظْهَرُ فی اخِرِ الزَّمانِ وَاقْتِرابِ السَّاعَةِ وَهُوَ شَرُّشنیدم از آن حضرت که میفرمود: بیرون آیند در آخرالزّمان و نزدیک شدن قیامت که بدترینالْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ کاشِفاتٌ عارِیاتٌ مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدّینِ داخِلاتٌ فِیزمانها است زنانی که برهنه و عریانند و خود را آراستهاند و از دین بیرون رفته و درالْفِتَنِ مائِلاتٌ اِلَی الشَّهَواتِ مُسْرِعاتٌ اِلَی اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلاَّتُفتنهها داخل گشته و بسوی شهوات مایل گشته و شتابانند بسوی لذتها و حرامها(ی خدا) را الْمُحَرَّماتِ فی جَهَنَّمَ خالِداتٌ بیست و هشتم سزاوار است وقتی که زُوّارحلال شمرند و اینان همیشه در جهنم خواهند ماند بسیار است کسانیکه سبقت به ضریح گرفتهاند تخفیف دهند زیارت را و بیرون روند تا دیگران نیز مثل آنها به قرب ضریح فائز گردند مؤلّف گوید که ما در مقام زیارت امام حسینعلیه السلام نقل خواهیم کرد آدابیکه زائرین آن جناب باید مراعات آنها را نمایند.