امّا اعمال هر ماه نو چند چیز است اوّل خواندن دعاهای منقوله در وقت رؤیت هلال که بهترین آنها دعای چهل و سیّم صحیفه کامله است که در اوّل ماه رمضان ذکر شد دوّم خواندن هفت مرتبه سوره حمد برای دفع درد چشم سیّم اندکی پنیر خوردن روایتست که هرکس مقیّد کند خود را بخوردن آن در اوّل هر ماه امید است که حاجتش در آن ماه ردّ نشود چهارم در شب اوّل دو رکعت نماز کند در هر رکعت بعد از حمد سوره انعام بخواند و از حق تعالی سؤال کند که او را از هر ترسی و دردی ایمن گرداند و نبیند در آن ماه امری را که مکروه او باشد پنجم در روز اوّل دو رکعت نماز کند در رکعت اوّل بعد از حمد سی مرتبه قُلْ هُوَاللَّهُ و در رکعت دوّم بعد از حمد سی مرتبه اِنَّا اَنْزَلْناهُ بخواند و بعد از نماز تصدّقی کند چون چنین کند سلامتی خود را در آن ماه از حق تعالی بخرد و از بعضی روایات نقل است که بعد از نماز بخواند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ به نام خدای بخشایندهالرَّحیمِ وَما مِنْ دابَّةٍ فِی الْأَرْضِ الاَّ عَلَی اللَّهِ رِزْقُها وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهامهربان و نیست جنبدهای در زمین جز آنکه روزی وی به عهده خدا است و میداند قرارگاه وَمُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی کِتابٍ مُبینٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَاِنْ و امانگاهش را همه آنها در مکتوبی روشن است به نام خدای بخشاینده مهربان و اگریَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ اِلاَّ هُوَ وَاِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلا رادَّخدا محنت و رنجی به تو رساند هیچکس برطرف کردن آن نتواند جز او و اگر برای تو نیکی خواهد فضل او رالِفَضْلِهِ یُصیبُ بِهِ مَنْ یَشآءُ مِنْ عِبادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ بِسْمِبازگردانندهای نیست که برساند آن را به هر کس خواهد از بندگانش و او است آمرزنده مهربان به ناماللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً ما شآءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ اِلاَّخدای بخشاینده مهربان بزودی خدا پس از دشواری آسانی قرار دهد آنچه خدا خواهد نیروئی نیست جزبِاللَّهِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکیلُ وَاُفَوِّضُ اَمْری اِلَی اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ بَصیرٌبه خدا بس است ما را خدا و نیکو و کیلی است و واگذارم کارم را به خدا که براستی خدا بینا استبِالْعِبادِ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنْ الظَّالِمینَ رَبِّ اِنّی لِمابه بندگان معبودی جز تو نیست منزهی تو براستی من از ستمکارانم پروردگارا من بدانچه بسویم اَنْزَلْتَ اِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقیرٌ رَبِّ لا تَذَرْنی فَرْداً وَاَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ از خیر فرستادهای نیازمندم پروردگارا مرا تنها مگذار و تو بهترین ارث برندگان (و بازماندگان) هستی و اما اعمال عید نوروز پس چنان است که حضرت صادقعلیه السلام به مُعَلَّی بن خنیس تعلیم فرموده که چون روز نوروز شود غسل کن و پاکیزهترین جامههای خود را بپوش و به بهترین بوهای خوش خود را خوشبو گردان و در آن روز روزه بدار پس چون از نماز پیشین و پسین و نافلههای آن فارغ شوی چهار رکعت نماز بگذار یعنی هر دو رکعت به یک سلام و در رکعت اوّل بعد از حمد ده مرتبه سوره اِنَّا اَنْزَلْناهُ بخوان و در رکعت دوّم بعد از حمد ده مرتبه سوره قُلْ یا اَیُّها الْکافِروُنَ و در رکعت سیّم بعد از حمد ده مرتبه سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ و در رکعت چهارم بعد از حمد ده مرتبه قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ و قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و این دعا را بخوان:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِیآءِ الْمَرْضِیِّینَخدایا درود فرست بر محمد و آل محمد آن اوصیاء پسندیده وَعَلی جَمِیعِ اَنْبِیآئِکَ وَرُسُلِکَ بِاَفْضَلِ صَلَواتِکَ وَبارِکْ و بر همه پیمبران و رسولانت به بهترین درودها و برکت دهعَلَیْهِمْ بِاَفْضَلِ بَرَکاتِکَ وَصَلِّ عَلی اَرْواحِهِمْ وَاَجْسادِهِمْ اَللّهُمَبر ایشان به بهترین برکتهایت و درود فرست بر ارواح و اجسادشان خدایابارِکْ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَبارِکْ لَنا فی یَوْمِنا هذَا الَّذی فَضَّلْتَهُبرکت ده بر محمد و آل محمد و برکت ده به ما در این روز که آن را برتری دادهوَکَرَّمْتَهُ وَشَرَّفْتَهُ وَعَظَّمْتَ خَطَرَهُ اَللّهُمَّ بارِکْ لی فیما اَنْعَمْتَ بِهِو گرامیش کرده و شرافتش دادی و مقامش را بزرگ کردی خدایا برکت ده به من در آنچه به من تفضل کردهایعَلَیَّ حَتَّی لا اَشْکُرَ اَحَداً غَیْرَکَ وَوَسِّعْ عَلَیَّ فی رِزْقِی یا ذَا الْجَلالِبدانسان که هیچکس را جز تو سپاس نگذارم و روزیم را وسیع گردان ای صاحب جلالتوَالْأِکْرامِ اَللّهُمَّ ما غابَ عَنّی فَلا یَغیبَنَّ عَنّی عَوْنُکَ وَحِفْظُکَ وَماو بزرگواری خدایا هر چه از من پنهان شده مبادا کمک و نگهداری تو از من پنهان شود و هر چه فَقَدْتُ مِنْ شَیْءٍ فَلا تُفْقِدْنِی عَوْنَکَ عَلَیْهِ حَتَّی لا اَتَکَلَّفَ ما لا را گم کردهام مبادا یاری خویش را بر آن از من گم کنی تا خود را به زحمت نیندازم دربارهاَحْتاجُ اِلَیْهِ یا ذَا الْجَلالِ وَالْأِکْرامِ چون چنین کنی گناهان پنجاه ساله توآنچه را بدان نیازمند نیستم ای صاحب جلالت و بزرگواری آمرزیده شود و بسیار بگو یا ذَا الْجَلالِ والْإِکْرامِ امّا اعمال ماههای رومی پس ما در اینجا اکتفا میکنیم به آنچه که در زادالمعاد است سیّد جلیل علیّ بن طاوسرحمه الله روایت کرده است که روزی جمعی از اصحاب نشسته بودند حضرت رسالت پناهصلی الله علیه وآله داخل شد و بر ایشان سلام فرمود و ایشان جواب سلام گفتند پس حضرت فرمود که میخواهید تعلیم نمایم شما را دوائی که جبرئیل مرا تعلیم کرده است که محتاج به دوای اطبّا نبوده باشم پس حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام و سلمان و دیگران سؤال نمودند که آن دوا چیست حضرت رسولصلی الله علیه وآله به حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام خطاب نمود و فرمود که در ماه نیسان رومی آب باران میگیری و سوره فاتحة الکتاب و آیةالکرسی و قل هُوَاللَّه و قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ و قُلْ اَعُوذُ بِرَبِ
النَّاسِ و قُلْ یا اَیُّهَا الْکافِروُنَ هر یک را هفتاد بار میخوانی و به روایت دیگر سوره اِنَّا اَنْزَلناهُ را نیز هفتاد مرتبه میخوانی و هفتاد مرتبه اللَّهُ اَکْبَرُ و هفتاد مرتبه لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ میگوئی و هفتاد مرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد میفرستی و هفت روز در بامداد و پسین از آن آب میآشامی به حقّ آن خداوندی که مرا براستی بر خلق مبعوث گردانیده است سوگند یاد میکنم که جبرئیل گفت که حق تعالی بردارد از کسیکه این آب را میآشامد هر دردی را که در بدنش باشد و عافیت بخشد او را و بیرون کند دردها را از بدن او و استخوانهای او و اگر در لوح دردی برای او مقدّر شده باشد محو نماید و به حق پروردگاری که مرا به حقّ فرستاده اگر فرزند نداشته باشد و فرزند خواهد آب نیسان را به آن نیّت بیاشامد او را فرزند روزی گردد و اگر زن عقیم باشد وفرزند نیاورد واز این آب با نیّت بیاشامد فرزند از او بوجود آید و اگر مرد و زن پسر خواهند یا دختر از آن آب بیاشامندمقصودایشان بهعمل آید چنانچهحقتعالی میفرماید یَهَبُ لِمَنْ یَشآءُ اِناثاً وَیَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّکُورَ اَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْراناً وَاِناثاً وَیَجْعَلُ مَنْ یَشآءُ عَقیماً یعنی حق تعالی میبخشد هر که را خواهد دختران و هر که را خواهد پسران یا جُفت میگرداند برای ایشان پسران و دختران یعنی هر دو را به ایشان عطا میکند و هر که را خواهد عقیم و بیفرزند گرداند پس حضرت فرمود که اگر کسی درد سر داشته باشد و از این آب بیاشامد صُداع او ساکن گردد به قدرت الهی و اگر درد چشم داشته باشد و در چشمهای خود قطرهای از این آب بچکاند و بیاشامد و چشمهای خود را از آن آب بشوید به اذن خدای تعالی شفا یابد و آشامیدن از آن آب بُن دندانها را محکم گرداند و دهان را خوشبو کند و لعاب بُن دندانها را کم کُند و بلغم را کم کُند و تُخَمه و اِمْتِلا به سبب خوردن طعام و آشامیدن آب به هم نرساند و از بادهای قولنج و غیر آن متأذّی نگردد و درد پشت و درد شکم بهم نرساند و از زُکام آزار نکشد و درد دندان بهم نرساند و درد معده و کرم معده را زایل گرداند و محتاج به حجامت نگردد و از مرض بواسیر و خارش بدن و آبله و دیوانگی و خُوره و پیسی و رُعاف و قَیّ نجات یابد و کور و لال و کر و زمینگیر نشود و آب سیاه در دیدهاش نزول نکند و دردی که موجب افطار روزه و نقصان نماز او باشد او را عارض نگردد و از وسوسههای جنّیان و شیاطین متأذّی نگردد پس حضرت رسولصلی الله علیه وآله فرمود که جبرئیل گفت هر که از این آب بیاشامد و به جمیع دردهائی که در مردم میباشد مبتلا باشد موجب شفا از جمیع آنها گردد پس جبرئیل گفت به حقّ خداوندی که تو را به راستی فرستاده هر که این آیات را بر این آب بخواند و بیاشامد حقّ تعالی دلش را مملوّ گرداند از نور و روشنی و الهام خود را در دل او وارد سازد و حکمت بر زبان او جاری گرداند و پر کند دل او را از فهم و بینائی و به او عطا کند از کرامتها آنچه به احدی از عالمیان عطا نکرده باشد و هزار مغفرت و هزار رحمت بر او بفرستد و غش و خیانت و غیبت و حسد و بَغْی و کبر و بخل و حرص و غضب را از دل او بردارد و از عداوت و دشمنی مردم و بدگوئی ایشان نجات یابد و موجب شفاء جمیع امراض او گردد مؤلّف گوید که این روایت مشهور به عبداللَّه بن عمر منتهی میشود و به این سبب سندش ضعیف است و فقیر به خط شیخ شهید دیدم که این روایت را از حضرت امام جعفر صادقعلیه السلام روایت کرده بود با همین خواص و سورهها امّا آیات و اذکار را به این روش روایت کرده است که میخوانی بر آب نیسان فاتحة الکتاب و آیةالکرسی و قُلْ یا اَیُّهَا الْکافِروُنَ و سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلی و قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ وَ قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ و قُلْ هُوَاللَّهُ اَحَدٌ هر یک را هفتاد مرتبه و میگوئی هفتاد مرتبه لااِلهَ اِلاَّ اللَّهُ و هفتاد مرتبه اللَّهُ اَکْبَرُ و هفتاد مرتبه اَللّهُمَّ صَلّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ و هفتاد مرتبه سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ للَّهِِ وَلا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ اَکْبَرُ و در خواصّ آن مذکور است که اگر در زندان باشد و از آن آب بیاشامد از حبس نجات یابد و سردی بر طَبع او غالب نگردد و اکثر آن خواصّ که مذکور شد در این روایت نیز مذکور است و آب باران مطلقاً مبارک است و منفعت دارد خواه در نیسان ببارد و خواه در غیر آن چنانچه در حدیث معتبر از حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام منقول است که بیاشامید آب آسمان را که پاک کننده بدن شما است و دردها را دفع میکند چنانچه حق تعالی میفرماید وَیُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّمآءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَیُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطانِ وَلِیَرْبِطَ عَلی قُلُوبِکُمْ وَیُثَبِّتَ بِهِ الأقْدامَ یعنی میفرستد حقّ تعالی بر شما از آسمان آبی برای آنکه پاک گرداند شما را به آن و ببرد از شما وسوسه شیطان را و دلهای شما را محکم گرداند و ثابت گرداند به آن قدمهای شما را و در عمل نیسان بهتر آن است که اگر جمعی خوانند هر یک مجموع آن سورهها و اذکار را هفتاد مرتبه بخوانند و از برای آنها که میخوانند فایدهاش عظیمتر و ثوابش بیشتر است و در این سالها بعد از بیست و سه روز که از نوروز بگذرد تقریباً داخل نیسان ماه رومی میشوند و ماه نیسان سی روز است و از حضرت صادقعلیه السلام منقولست که در هفتم حزیران البته حجامت بکن و اگر میسّر نشود در چهاردهم بکن و اوّل حزیران تقریباً هشتاد و چهارم نوروز است و آن نیز سی روز است و حزیران ماه نحسی است چنانچه در حدیث معتبر منقولست که در خدمت حضرت صادقعلیه السلام ماه حزیران مذکور شد حضرت فرمود که این ماهی است که حضرت موسی در این ماه نفرین کرد بر بنیاسرائیل و در یک شب و یک روز سیصد هزار کس ایشان مردند و باز به سند معتبر از آن حضرت منقولست که حق تعالی اجلها را در ماه حزیران نزدیک میگرداند یعنی موت در آن بسیار میباشد و بدانکه ماههای رومی بنایش بر حرکت آفتابست و عدد آنها دوازده است بدین ترتیب، تشرین الاوّل، تشرین الأخر، کانون اوّل، کانون آخر، شباط، آذر، نیسان، ایار، حزیران، تموز، آب، ایلول و چهار ماه را سی میگیرند که آنها تشرین الاخر و نیسان و حزیران و ایلولند و هفت دیگر غیر شباط را سی و یک میگیرند و شباط را در سه سال متوالی بیست و هشت میگیرند و در سال چهارم که سال کبیسه ایشان است بیست و نه میگیرند و سال ایشان سیصد و شصت و پنج روز و ربعی است و تشرین الأوّل که اوّل سال ایشان است در این سالها موافق نوزده درجه میزان است و تفصیلش در کتاب بحارالانوار مذکور است و چون این ماهها در احادیث مذکور شده است مجملی در اینجا ایراد نمودیم. انتهی
باب سیّم در زیارات است
و مشتمل است بر یک مقدمه و چند فصل و یک خاتمه
مقدّمه
در آداب سفر است
چون اراده سفرکنی سزاوار آن است که روزه بداری روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را و اختیار نمائی روز شنبه را یا روز سه شنبه را یا روز پنجشنبه را و اجتناب کن از سفر کردن در روز دوشنبه و چهارشنبه و پیش از ظهر روز جمعه و از سفر کردن در این ایّام که در این نظم واقع شده:
هفت رُوزی نحس باشد در مَهیزان حذر کن تا نیابی هیچ رنجسه وپنج وسیزده با شانزدهبیست ویک با بیست وچهار وبیست وپنج در بعضی روایات نقل شده که بیست و یکم سفر کردن خوبست و در روز هشتم و بیست و سیّم خوب نیست. و سفر مکن در محاق شهر و در حالیکه قمر در برج عقرب باشد و اگر ضرورتی حاصل شود برای سفر کردن در این اوقات دعاهای سفر را بخوان و تصدّق کن و هر وقت که خواهی به سفر رو و روایت شده که مردی از اصحاب حضرت امام محمد باقرعلیه السلام اراده سفری کرد خدمت آن حضرت رسید تا وداع کند با آن جناب حضرت به او فرمود که پدرم علی بن الحسینعلیه السلام هرگاه اراده مینمود که بیرون رود بسوی بعض املاک خود میخرید سلامتی خود را از خدا به آنچه آسان بود برای او یعنی به دادن صدقه به هر چه که ممکن بود و این در وقتی بود که پای خود را در رکاب میگذاشت و چون به سلامت از سفر مراجعت میکرد شکر میکرد خدا را و تصدّق میداد به آنچه که ممکن بود آن مرد وداع کرد و رفت و بجا نیاورد آنچه را که آن حضرت فرموده بود پس هلاک شد در راه این خبر به امام محمد باقرعلیه السلام رسید فرمود این مرد پند داده شد اگر میپذیرفت و سزاوار است که پیش از متوجّه شدن غسل بکنی پس جمع میکنی اهل خود را نزد خود و دو رکعت نماز میگذاری و از خدا خیر خود را سؤال مینمائی و آیةالکرسی میخوانی و حمد و ثنای الهی بجا میآوری و صلوات بر حضرت رسول
و آل او صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ میفرستی و میگوئی: اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْتَوْدِعُکَ الْیَوْمَ خدایا به من بعنوان ودیعت به تو سپردم در این روزنَفْسِی وَاَهْلی وَمالی وَوُلْدی وَمَنْ کانَ مِنّی بِسَبیلٍ الشَّاهِدَ مِنْهُمْخودم و خاندانم و مال و فرزندانم و هر که را با من راهی دارد حاضرشانوَالْغآئِبَ اَللّهُمَّ احْفَظْنا بِحِفْظِ الْأِیْمانِ وَاحْفَظْ عَلَیْنا اَللّهُمَّ اجْعَلْناو غائبشان را خدایا حفظ کن ما را به حفظ ایمان و نگهبان بر ما باش خدایا ما رافی رَحْمَتِکَ وَلا تَسْلُبْنا فَضْلَکَ اِنَّا اِلَیْکَ راغِبُونَ اَللّهُمَّ اِنَّا نَعُوذُ بِکَدر کنف رحمت خویش قرار ده و فضلت را از ما سلب مفرما که ما به تو مشتاقیم خدایا به تو پناه بریممِنْ وَعْثآءِ السَّفَرِ وَکابَةِ الْمُنْقَلَبِ وَسُوءِ الْمَنْظَرِ فِی الْأَهْلِ وَالْمالِاز رنج سفر و اندوهناک برگشتن و بدی دیدار در خاندان و مالوَالْوَلَدِ فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ اَللّهُمَّ اِنّی اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ هذَا التَّوَجُّهَ طَلَباًو فرزند در دنیا و آخرت خدایا من بتو رو کنم در این رو کردن بخاطر اینکه جویایلِمَرْضاتِکَ وَتَقَرُّباً اِلَیْکَ [اَللَّهُمَ] فَبَلِّغْنی ما اُؤَمِّلُهُ وَاَرْجُوهُ فیکَ وَفیخوشنودی تو و تقرب جستن بدرگاهت هستم خدایا پس برسانم به آرزویم و آنچه از تو واَوْلِیآئِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ پس وداع کن اهل خود را و برخیز و بر در خانه بایست واولیائت امید دارم ای مهربانترین مهربانان تسبیح حضرت فاطمهعلیها السلام را بخوان و سوره حمد را از پیش رو و از جانب راست و از جانب چپ بخوان و همچنین آیة الکرسی را از سه جانب بخوان و بگو: اَللّهُمَّ اِلَیْکَ وَجَّهْتُ خدایا بسوی تو گرداندموَجْهی وَعَلَیْکَ خَلَّفْتُ اَهْلی وَمالی وَما خَوَّلْتَنی وَقَدْ وَثِقْتُ بِکَ فَلارویم را و به امید تو بجای گذاردم خانواده و مالم و آنچه را به من مرحمت فرمودی و به تو اطمینان کردم پستُخَیِّبْنی یا مَنْ لا یُخَیِّبُ مَنْ اَرادَهُ وَلا یُضَیِّعُ مَنْ حَفِظَهُ اَللّهُمَّ صَلِناامیدم مکن ای که نا امید نکند هر که را به او توجه کند و ضایع نکند هر که را او محافظتش کند خدایا درودعَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ وَاحْفَظْنی فیما غِبْتُ عَنْهُ وَلا تَکِلْنی اِلی نَفْسیفرست بر محمد و آلش و محافظت کن آنچه را مربوط به من است و من از آنها دورم و مرا بخودم وامگذاریا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَلدُّعاءَ پس بخوان سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ را یازده مرتبه و سوره اِنَّاای مهربانترین مهربانان اَنْزَلْناهُ و آیة الکرسی و سوره قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ و قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ پس دست بر جمیع بدن خود بمال و تصدّق کن به هر چه میسر باشد و بگو: اَللّهُمَّ اِنّی اشْتَرَیْتُ خدایا من خریدمبِهذِهِ الصَّدَقَةِ سَلامَتی وَسَلامَةَ سَفَری وَما مَعی اَللّهُمَّ احْفَظْنیبوسیله این صدقه سلامتی خود و سلامتی سفرم را و آنچه همراه من است خدایا حفظ کن مرا وَاحْفَظْ ما مَعِیَ وَسَلِّمْنی وَسَلِّمْ ما مَعِیَ وَبَلِّغْنی وَبَلِّغْ ما مَعِیَ و محافظت کن آنچه همراه دارم و به سلامت بدار مرا و آنچه را که همراه من است و برسان مرا و آنچهبِبَلاغِکَ الْحَسَنِ الْجَمیلِ و با خود برادر عصائی از چوب درخت بادام تلخ که روایتهمراه من است برساندن نیکو و زیبایت شده که هر که به سفری رود و با خود بردارد عصاء بادام تلخ و بخواند وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقآءَ مَدْیَنَ تا وَاللَّهُ عَلی ما نَقُولُ وَکیلٌ و این در سوره قصص است حق تعالی او را ایمن گرداند از هر سَبُع دَرّنده و از هر دزد ظلم کننده و از هر حیوان صاحب زهری تا به خانه خود برگردد و با او باشد هفتاد و هفت ملک که طلب آمرزش کند برای او تا برگردد و عصا را بگذارد و سُنّت است که با عمامه بیرون روی و سر عمامه در زیر حنک بگردانی تا اینکه به تو آسیبی نرسد از دزد و غرق شدن و سوختن و قدری از تربت امام حسینعلیه السلام با خود بَردار و در وقت برداشتن بگو:
اَللّهُمَّ هذِهِ طینَةُ قَبْرِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ وَلِیِّکَ وَابْنِ وَلِیِّکَخدایا این خاک قبر حسین علیهالسلام ولی تو و فرزندولی تو استاِتَّخَذْتُها حِرْزاً لِما اَخافُ وَما لا اَخافُ و با خود بردار انگشتر عقیق وکه آن را پناهگاه خود قرار دادم برای آنچه از آن ترسم و آنچه نترسم فیروزج و خصوص انگشتری که عقیق آن زرد باشد و بر یک طرفش نقش باشد ماشآءَاللّه لاقُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ اَسْتَغْفِرُاللَّهَ و برطرف دیگرش محمّد و علی، سیّد بن طاوس در امان الاخطار روایت کرده از ابومحمّد قاسم بن علا از صافی خادم امام علیّ النقیعلیه السلام که گفت رخصت طلبیدم از آن حضرت که به زیارت جدّش امام رضاعلیه السلام بروم فرمود که با خود انگشتری داشته باش که نگینش عقیق زرد باشد و نقش نگین ماشآءَاللَّهُ لاقُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ اَسْتَغْفِرُاللَّهَ باشد و بر روی دیگر نگین محمّد و علی نقش کرده باشند چون این انگشتر را با خود داری امان یابی از شرّ دزدان و راهزنان و برای سلامتی تو تمامتر است و دین ترا حفظ کنندهتر است خادم گوید بیرون آمدم و انگشتری که حضرت فرمود بهم رسانیدم و برگشتم که وداع کنم چون وداع آن حضرت کرده برگشتم و دور شدم فرمود که مرا برگردانند چون برگشتم فرمود ای صافی گفتم لَبَّیْکَ یا سَیّدِی فرمود که انگشتر فیروزه هم باید با خود داشته باشی بدرستیکه میان طوس و نیشابور شیری بر خواهد خورد به تو و قافله را منع خواهد کرد از رفتن تو پیش برو و این انگشتر را به شیر بنما و بگو مولای من میگوید که دور شو از راه و باید که بر یک طرف نگین فیروزه اَللَّهُ الْمَلِکُ نقش کنی و برطرف دیگر اَلْمُلْکُ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ زیرا که نقش انگشتر امیرالمؤمنینعلیه السلام اَللَّهُ الْمَلِکُ بود چون خلافت بر آن جناب برگشت اَلْمُلْکُ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ نقش کرد و نگینش فیروزه بود و چنین نگین امان میبخشد از حیوانات درنده و باعث ظفر و غلبه میشود در جنگها صافی گوید که رفتم به سفر و به خدا سوگند در همان مکان که حضرت فرموده بود شیر بر سر راه آمد و آنچه فرموده بود به عمل آوردم و شیر برگشت چون از زیارت برگشتم آنچه گذشته بود به خدمت آن جناب عرض کردم فرمود که یک چیز ماند نگفتی اگر خواهی من نقل کنم گفتم ای آقای من شاید فراموش کرده باشم فرمود که شبی در طوس نزدیک قبر شریف شب را بسر میبردی گروهی از جنّیان به زیارت قبر آن حضرت آمده بودند آن نگین را در دست تو دیدند و نقش آن را خواندند پس آن را از دست تو بدر آورده بردند به نزد بیماری که داشتند و آن انگشتر را در آبی شسته آب آن را به بیمار خود خورانیدند و بیمارشان صحّت یافت پس انگشتر را برگردانیدند و تو در دست راست کرده بودی ایشان در دست چپ تو کردند تو از این مطلب تعجّب بسیار کردی و سبب آن را ندانستی و نزدیک سَرِ خود یاقوتی یافته برداشتی و الحال همراه تو است ببر بازار و آن را به هشتاد اشرفی خواهی فروخت و این یاقوت هدیّه آن جِنّیانست که برای تو آورده بودند خادم گفت یاقوت را به بازار بردم و به هشتاد اشرفی فروختم همچنانکه سیّدم فرموده بود و از حضرت صادقعلیه السلام منقول است که کسی که بخواند آیةالکرسی را در سفر در هر شب سالم بماند و سالم بماند آنچه با اوست و بگوید:
اَللَّهُمَّ اجْعَلْ مَسیری عِبَراً وَ صَمْتی تَفَکُّراً وَ کَلامی ذِکْراًخدایا قرار ده مسیر مرا عبرت و خاموشیم را تفکر و سخنم را ذکرو از حضرت امام زینالعابدین علیه السلام مرویستکه فرمود من پروا نمیکنم هرگاه بگویم اینکلمات را اگر جمع شوند برای ضرر من جنّ و انس بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَمِنَ اللَّهِ وَاِلَی اللَّهِ به نام خدا و به خدا و از خدا و بسوی خدا وَفی سَبِیلِ اللَّهِ اَللّهُمَّ اِلَیْکَ اَسْلَمْتُ نَفْسی وَاِلَیْکَ وَجَّهْتُ وَجْهی و در راه خدا خدایا به تو تسلیم کردم خودم را و بدرگاه تو گرداندم رویم راوَاِلَیْکَ فَوَّضْتُ اَمْری فَاحْفَظْنی بِحِفْظِ الْأِیْمانِ مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ وَمِنْو به تو واگذاردم کارم را پس نگهداریم کن به نگهداری ایمان از پیش رویم و ازخَلْفی وَعَنْ یَمینی وَعَنْ شِمالی وَمِنْ فَوْقی وَمِنْ تَحْتی وَادْفَعْپشت سرم و از راستم و از چپم و از بالای سرم و از زیر پایم و پشتیبانی کنعَنّی بِحَوْلِکَ وَقُوَّتِکَ فَاِنَّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِاز من به قدرت و نیروی خودت زیرا که قدرت و نیروئی نیست جز به خدای والای بزرگ مؤلّف گوید ادعیه و آداب سفر بسیار است و ما در اینجا اقتصار میکنیم بذکر چند ادب اوّل آنکه سزاوار است برای شخص هرگاه سوار میشود بِسْمِاللَّه را ترک نکند دوّم آنکه نفقه خود را حفظ کند و در جای محکم بگذارد زیرا که روایت شده که از فِقْهِ مسافر است حفظ کردن نفقه خود سیّم آنکه در سفر اعانت رفقا کند و از خدمت و کار کردن در حوائج ایشان مضایقه نکند تا حق تعالی بَرْطرف کند از او هفتاد و سه اندوه و پناه دهد او را در دنیا از همّ و غمّ و برطرف کند از او اندوه بزرگ روز قیامت را و روایت است که حضرت امام زینالعابدینعلیه السلام سفر نمیکرد مگر با اشخاصی که نشناسند آن حضرت را برای آنکه در راه اعانت آنها نماید زیرا که هر گاه میشناختند آن جناب را نمیگذاشتند که آن حضرت کاری بکند و از اخلاق شریفه حضرت رسولصلی الله علیه وآله نقل شده که وقتی با اصحاب در سفر بود خواستند گوسفندی بکشند یکی گفت کشتن گوسفند با من دیگری گفت کندن پوست او با من و دیگری گفت پختن او با من حضرت فرمود جمع کردن هیزمش با من گفتند یا رسول اللّه این کا را ما خواهیم کرد شما زحمت نکشید فرمود میدانم شما این کار را خواهید کرد لکن من خوشم نمیآید که از شما امتیازی پیدا کنم زیرا که حقتعالی کراهت دارد که ببیند بنده خود را که فضیلت داده خودش را به رفقایش وبدانکه ثقیلترین مردم درسفر نزد رفقا آن کسیاست که با آنکه اعضایش صحیح و سالمست تنبلی میکند و مشغول کاری نمیشود و منتظر است که رفقای او کارهای او را بکنند چهارم آنکه مسافر مصاحبت کند با کسیکه نظیر او باشد در انفاق کردن پنجم آنکه نیاشامد از آب هر منزلی مگر بعد از آنکه ممزوج کند او را به آب منزل قبل و شایسته و لازم است برای مسافر که با خود بردارد از خاک بلد خویش و از طینتی که تربیت بر آن شده است و هر منزلی که وارد میشود مقداری از آن خاک بریزد در ظرف آب خود و آن را حرکت دهد پس بگذارد تا آب صاف شود آن وقت بنوشد ششم آنکه اخلاق خود را نیکو کند و حلم را زینت خود کند و بیاید در آداب زیارت حضرت امام حسینعلیه السلام آنچه مناسب اینجا است هفتم آنکه توشه از برای سفر خود بردارد و از شَرف آدمی است که توشه خود را نیکو گرداند بخصوص در سفر مکه بلی در سفر زیارت امام حسینعلیه السلام توشه را از چیزهای لذیذ قرار دادن مانند بریانی و حلواها وغیره محبوب نیست چنانکه بیاید این مطلب در باب زیارت آن حضرت. و ابن اعسم گفته:
مِنْ شَرَفِ الْأِنْسانِ فِی الْأَسْفارِتَطْییبُهُ الزَّادَ مَعَ الْإِکْثارِاز شرافت انسان در سفرهاتوشه خوب و فراوان برداشتن استوَلْیُحْسِنِ الْأِنْسانُ فِی حالِالسَّفَرِاَخْلاقَهُ زِیادَةً عَلَی الْحَضَرِانسان باید در حال سفربیش از وقتی که در خانه است اخلاقش را نیکو کندوَلْیَدْعُ عِنْدَ الْوَضْعِ لِلْخِوانِمَنْ کانَ حاضِراً مِنَ الْأِخْوانِو هنگامی که سفره را بگستراند بخواند بر سر آنهر که از برادران دینیش که حاضرندوَلْیُکْثِرِ الْمَزْحَ مَعَ الصَّحْبِ اِذالَمْ یُسْخِطِ اللَّهَ وَلَمْ یَجْلِبْ اَذیو باید با همراهان شوخی زیاد کند در صورتیکهموجب خشم خدا نشود و تولید ناراحتی نکندمَنْ جآءَ بَلْدَةً فَذا ضَیْفٌ عَلیاِخْوانِهِ فیها اِلی اَنْ یَرْحَلاکسی که به شهری درآید میهمان برادران دینی آنشهر است تا وقتی که از آنجا کوچ کندیُبَرُّ لَیْلَتَیْنِ ثُمَّ لْیَأْکُلِمِنْ اَکْلِ اَهْلِ الْبَیْتِ فی الْمُسْتَقْبَلِتا دو شب بخوبی پذیرائی شود سپس بخورداز خوراک معمولی اهل آن خانه تا در آنجا است هشتم آنچه خیلی مهم است در سفر مراعات آن محافظت بر نمازهای فریضه است که بجا آورده شود با شرایط و حدود در اوایل اوقات چه آنکه بسیار مشاهده شده از حجّاج و زوّار که در طریق مسافرت ضایع کردند نمازهای فریضه خود را به جهت آنکه در وقت بجا نیاوردند یا بجاآوردند سواره و در محمل یا با تیمم یا با نجاست بدن یا جامه و امثال اینها که تمام از بی مبالاتی و استخفافشان به شأن نماز بوده و حال آنکه در روایت است از حضرت صادقعلیه السلام که فرمود نمازِ فریضه بهتر است از بیست حج و یک حجّ بهتر است از خانهای که پر از طلا باشد و آن طلاها را تصدّق دهند تا تمام شود و ترک مکن بعد از نمازهای مقصوره گفتن سی مرتبه سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ للَّهِِ وَلا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ اَکْبَرُ را که تأکید در آن وارد شده است