تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد9
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

پیوند مکتبی

جالب اینکه در روایات اسلامی می خوانیم آنکس که ناقه را از پای در آورد یک نفر بیش نبود، ولی با این حال قرآن این کار را به تمام جمعیت مخالفان صالح نسبت می دهد و به صورت صیغه جمع می گوید فعقروها.

این به خاطر آن است که اسلام رضایت باطنی به یک امر و پیوند مکتبی با آن را به منزله شرکت در آن می داند، در واقع توطئه این کار جنبه فردی نداشت، و حتی کسی که اقدام به این عمل کرد، تنها متکی به نیروی خویش ‍ نبود بلکه به نیروی جمع و پشتیبانی آنها دلگرم بود و مسلما چنین کاری را نمی توان یک کار فردی محسوب داشت بلکه یک کار گروهی و جمعی محسوب می شود.

امیر مؤمنان علی (علیه السلام ) می فرماید: و انما عقر ناقة ثمود رجل واحد فعمهم الله بالعذاب لما عموه بالرضا: ناقه ثمود را یک نفر از پای در آورد، اما خداوند همه آن قوم سرکش را مجازات کرد چرا که همه به آن راضی بودند**نهج البلاغه کلام 201*** روایات متعدد دیگری به همین مضمون و یا مانند آن از پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و ائمه اهلبیت (علیهم السلام ) نقل شده که اهمیت فوق العاده اسلام را به پیوند مکتبی و برنامه های هماهنگ فکری روشن می سازد، که به عنوان نمونه چند قسمت از آن را ذیلا می خوانیم :

قال رسول الله (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) من شهد امرا فکرهه کان کمن غاب عنه، و من
@@تفسیر نمونه جلد 9 صفحه 159@@@
غاب عن امر فرضیه کان کمن شهده : کسی که شاهد و ناظر کاری باشد اما از آن متنفر باشد همانند کسی است که از آن غائب بوده و در آن شرکت نداشته است، و کسی که در برنامه ای غائب بوده اما قلبا به آن رضایت داشته، همانند کسی است که حاضر و شریک بوده .**وسائل الشیعه جلد 11 صفحه 409***

اما علی بن موسی الرضا (علیهم االسلام ) می فرماید: لو ان رجلا قتل فی المشرق فرضی بقتله رجل بالمغرب لکان الراضی عند الله عزوجل شریک القاتل : هر گاه کسی در مشرق کشته شود و دیگری در مغرب راضی به قتل او باشد، او در پیشگاه خدا شریک قاتل است .**وسائل الشیعه جلد 11 صفحه 410***

و نیز از علی (علیه السلام ) نقل شده که فرمود: الراض بفعل قوم کالداخل معهم فیه و علی کل داخل فی باطل اثمان اثم العمل به و اثم الرضا به : کسی که به کار گروهی راضی باشد همچون کسی است که با آنها در آن کار شرکت کرده است، اما کسی که عملا شرکت کرده دو گناه دارد گناه عمل و گناه رضایت (و آن کس که فقط راضی بوده یک گناه دارد).**وسائل الشیعه جلد 11 صفحه 411***

برای اینکه عمق و وسعت پیوند فکری و مکتبی را در اسلام بدانیم که هیچ حد و مرزی از نظر زمان و مکان نمی شناسد کافی است، این گفتار پر معنی و تکان دهنده علی (علیه السلام ) را در نهج البلاغه مورد توجه قرار دهیم :

هنگامی که در میدان جنگ جمل بر یاغیان آتش افروز پیروز شد، و یاران علی (علیه السلام ) از این پیروزی که پیروزی اسلام بر شرک و جاهلیت بود خوشحال شدند، یکی از آنها عرض کرد: چقدر دوست داشتم که برادرم در این میدان حاضر بود تا پیروزی شما را بر دشمن با چشم خود ببیند امام رو به او کرد و فرمود:
@@تفسیر نمونه جلد 9 صفحه 160@@@
اهوی اخیک معنا: بگو ببینم قلب برادر تو با ما بود؟!.

فقال نعم : در پاسخ گفت آری .

امام فرمود: فقد شهدنا (غم مخور) او هم با مادر این میدان شرکت داشت .

سپس اضافه فرمود: و لقد شهدنا فی عسکر نا هذا اقوام فی اصلاب الرجال و ارحام النساء سیرعف بهم الزمان و یقوی بهم الایمان : از این بالاتر به تو بگویم : امروز گروه هائی در لشگر ما شرکت کردند که هنوز در صلب پدران و رحم مادرانند (و به دنیا گام ننهاده اند!) اما بزودی گذشت زمان آنها را به دنیا خواهد فرستاد و قدرت ایمان با نیروی آنها افزایش می یابد.**نهج البلاغه کلام 12***

بدون شک آنها که در برنامه ای شرکت دارند و تمام مشکلات و زحمات آن را تحمل می کنند دارای امتیاز خاصی هستند، اما این به آن معنی نیست که سایرین مطلقا در آن شرکت نداشته باشند، بلکه چه در آن زمان و چه در قرون و اعصار آینده تمام کسانی که از نظر فکر و مکتب، پیوندی با آن برنامه دارند به نوعی در آن شریکند.

این مساله که شاید در هیچیک از مکاتب جهان نظیر و مانند نداشته باشد بر اساس یک واقعیت مهم اجتماعی استوار است و آن اینکه کسانی که در طرز فکر با دیگری شبیهند هر چند در برنامه معینی که او انجام داده شرکت نداشته باشند اما به طور قطع وارد برنامه های مشابه آن در محیط و زمان خود خواهند شد، زیرا اعمال انسان همیشه پرتوی از افکار او است و ممکن نیست انسان به مکتبی پای بند باشد و در عمل او آشکار نشود.

اسلام از گام اول، اصلاحات را در منطقه روح و جان انسان پیاده می کند، تا مرحله عمل، خود به خود اصلاح گردد، طبق، این دستور که در بالا خواندیم
@@تفسیر نمونه جلد 9 صفحه 161@@@
یک فرد مسلمان هر گاه خبری به او برسد که فلان کار نیک باید انجام شود، فورا سعی می کند در برابر آن موضع گیری صحیح کند و دل و جان و خود را با نیکیها هماهنگ سازد و از بدی تنفر جوید، این تلاش و کوشش درونی بدون شک در اعمال او اثر خواهد گذاشت، و پیوند فکریش به پیوند عملی خواهد انجامید.

در پایان آیه می خوانیم : صالح پس از سرکشی و عصیان قوم و از میان بردن ناقه به آنها اخطار کرد و گفت : سه روز تمام در خانه های خود از هر نعمتی می خواهید متلذذ و بهره مند شوید و بدانید پس از این سه روز عذاب و مجازات الهی فرا خواهد رسید (فقال تمتعوا فی دار کم ثلاثة ایام ).

این را جدی بگیرید، دروغ نمی گویم، این یک وعده راست و حقیقی است (ذلک وعد غیر مکذوب ).