آیه و ترجمه :
وَ جَاءَت سیَّارَةٌ فَأَرْسلُوا وَارِدَهُمْ فَأَدْلی دَلْوَهُ قَالَ یَبُشرَی هَذَا غُلَمٌ وَ أَسرُّوهُ بِضعَةً وَ اللَّهُ عَلِیمُ بِمَا یَعْمَلُونَ(19)
وَ شرَوْهُ بِثَمَنِ بخْسٍ دَرَهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ کانُوا فِیهِ مِنَ الزَّهِدِینَ(20)
ترجمه :
19 - و کاروانی فرا رسید، ماءمور آب را (بسراغ آب ) فرستادند، او دلو خود را در چاه افکند، و صدا زد: مژده باد: این کودکی است (زیبا و دوست داشتنی ) و این امر را بعنوان یک سرمایه از دیگران مخفی داشتند و خداوند به آنچه آنها انجام می دادند آگاه است .
20 - و او را به بهای کمی - چند درهم - فروختند، و نسبت به (فروختن ) او بی اعتنا بودند (چرا که می ترسیدند رازشان فاش شود).
تفسیر :