با توجه به رویکرد هر چه مادیتر شدن جهانِ موجود، كسی كه منتظر تجلی کامل انوار غیب است حتماً به وضع موجود «نه» میگوید. انسانِ منتظر آنقدر بصیرت دارد که تكنیك و نظم و بهداشتِ فرهنگ غربی حجاب او نگردد و متوجه است رویکرد فرهنگ غربی به حجاببردن عالم غیب است و نتیجهی چنین فرهنگی آن است که باطنیترین حقیقتِ غیبی یعنی حضرت صاحب الأمر(عج) در غیبت میماند، چون قداستها از معنی فرو افتاده و این ظلمانیترین حادثهی تاریخ است که با شناخت آن، اولین قدمِ رجوع به امامت واقع خواهد شد. ولی اگر در عین رعایت آداب دینی نتوانیم به فرهنگ غربی «نه» بگوییم هرگز امکان رجوع به امامی که مقام او غیبیترین مقامها است، برایمان پیش نمیآید تا آنجا که ممکن است در اردوگاهی قرار بگیریم که آن اردوگاه مقابل حضرت صاحب الامر(عج) است، همچنان که بعضی از مقدس مآبها با حضرت روح الله(رض) به مقابله ایستادند و اصالت را به فرهنگ غربی دادند.(43) انسان منتظر از یک طرف باید معنی ظهور حضرت بقیة الله(عج) در آخر الزمان را بشناسد و بفهمد در آن شرایط چه چیزی ظهور میکند و چگونه زمانه امکان ارتباط با باطنیترین بُعد هستی را پیدا مینماید و از طرف دیگر بفهمد ظلمات آخرالزمان چگونه و با چه هویتی میتواند انسان را از ارتباط با آن حقیقتِ غیبی محروم و به خود مشغول کند. به عبارت دیگر انسان منتظر باید وضع موجود و وضع مطلوب را عمیقاً بشناسد تا بتواند درست عمل کند و دنیای مدرن را با نگاه عبرت بنگرد و نه با نگاه حسرت. باید روشن شود چون ما از حضور در محضر حقایق غیبی چشم برداشتیم مظهر عمیقترین ابعاد غیبی، غیبت خود را ادامه میدهد و تا چشمها و نگاهها و قلبها خود را در محضر عالم غیب نبرد حضرت صاحب الامر(عج) به ظهور نمیآیند. بسیار ضرورت دارد تا حضرت با آن شخصیت قدسی در عالَم ظهور کنند و لذا باید عالَم خود را به مرتبهای سیر دهیم که امکان ظهور آن حقیقت غیبی فراهم شود، زیرا بنا نیست با ظهور آن حضرت دوباره همان شرایطی تکرار شود که پدران او با آن روبهرو بودند.
دنیایی که غیب را نمیشناسد هرگز جایگاه قداستها را نخواهد شناخت تا روبه سوی آن عالم کند و شخصیت علمی حضرت امام خمینی(رض) را زمینهساز ظهور ولایت حضرت صاحب الزمان(عج) بیابد، آنقدر گرفتار حجاب ظلمات دوران و غلبهی آن بر امور میباشد که منتظر است حضرت روح الله(رض) به موزهی تاریخ سپرده شود. اینها گرفتار روح شیطانیِ دجّالی هستند كه با یك چشم همهچیز را میبیند، همانطور که دجّال یك چشم دارد و بدون توجه به ابعاد غیبی عالم، یك بُعد از ابعاد عالم را مینگرد.(44) مسلّم كسی كه کاستیها و نقصهای دجّال را نشناسد گرفتار او میشود و از شرایط ظهور غیب چیزی درک نمی کند و در این زمان، اصالت را به فرهنگ غرب میدهد، غافل از اینکه نور غیبیِ ولایتِ تامّه در حال ظهور است تا همهی غرب را به موزه بسپارد. این است تفاوت اساسی انسان منتظر با انسانی که از فرهنگ انتظار بیرون است و هرگز به انتظاری که به خودی خود فرج است دست نمییابد.