تربیت
Tarbiat.Org

منازل الآخرة (حکایات و روایات مرگ و عالم پس از مرگ)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

فصل هشتم: تحویل نامه‏های اعمال‏

چنانچه حق تعالی در اوصاف قیامت فرموده: و اذا الصحف نشرت یعنی وقتی که صحیفه‏ها منتشر و پهن می‏شود؛ علی بن ابراهیم (قمی) گفته که مراد صحیفه‏های اعمال مردم است. و نیز حق تعالی در سوره انشقاق می‏فرماید: فأما من اوتی کتابه بیمینه فسوف یحاسب حساباً یسیراً یعنی آنکه نامه او به دست راستش داده شود پس به زودی از او حساب گرفته می‏شود و اما آنکه نامه را از پشت سر به او می‏دهند بزودی هلاک می‏شود و در آتش افروخته می‏سوزد.
عیاشی از حضرت صادق (ع) روایت کرده است که چون روز قیامت شود نامه او را به هر کس بدهند و گویند: بخوان پس حق تعالی هم کارهای او از سخن گفتن و نگاه کردن و غیر را به خاطر او می‏آورد به نحوی که گویا الآن گناهان را انجام داده و از قلم نینداخته است. پس می‏گوید: ای وای بر ما، چه می‏شود این نامه را که ترک نکرده است صغیره را و نه کبیره را مگر آنکه احصا کرده است.
ابن قولویه از حضرت صادق (ع) روایت کرده که هر کس قبر امام حسین (ع) را در ماه رمضان زیارت کند و در راه زیارت بمیرد، برای او حسابی نخواهد بود و به او می‏گویند که بدون خوف و بیم داخل بهشت شو.
علامه مجلسی (رحمه الله علیه) در تحفه فرموده، به دو سند معتبر منقول است که حضرت امام رضا (ع) فرمود: هر کس مرا زیارت کند با آن دوری قبر من، من در سه موطن روز قیامت به نزد او بیایم و او را از اهوال قیات آزاد کنم:
1- وقتی که نامه‏های نیکوکاران را به دست راست ایشان و نامه‏های بدکاران را به دست چپ ایشان می‏دهند.
2- نزد صراط،
3- نزد ترازوی اعمال.
و در حق الیقین فرموده که حسین بن سعید در کتاب زهد از حضرت صادق (ع) روایت کرده است که چون حق تعالی بخواهد مؤمن را حساب کند نامه او را به دست راست او می‏دهد و میان خود و او حساب کند که دیگری مطلع نشود و گویند: ای بنده من فلان کار و فلان کار کردی، گوید: ای پروردگار آری من کرده‏ام، پس خداوند کریم فرماید آنها را از تو آمرزیدم و آنها را به حسنات بدل کردم. پس مردم گویند: سبحان الله! این بنده حتی یک گناه نداشته است؛ و این است معنی قول حق تعالی: هر که نامه به دست راستش داده شود پس بعد از این حسابش آسان خواهد شد و به سوی اهل خود مسرور و خوشحال بر می‏گردد راوی پرسید: کدام اهل؟ فرمود: اهلی که در دنیا داشته و اگر مؤمن باشد در بهشت خواهد بود. پس فرمود: اگر نسبت به بنده اراده بدی داشته باشد بطور آشکار در حضور مردم از او حساب می‏گیرد و حجت را بر او تمام می‏کند و نامه را به دست چپش می‏دهند؛ چنانچه حق تعالی فرموده است: و اما آنکه نامه او را از پشت سر به او می‏دهند پس وا ثبورا خواهد گفت و آتش افروز جهنم خواهد گردید؛ به درستی که در اهل خود شاد بود؛ یعنی در دنیا و گمان می‏کرد که به آخرت بر نخواهد گشت. و این اشاره است به آنکه دستهای منافقان و کافران را غل می‏کنند و نامه ایشان را از پشت سر به دست چپ ایشان می‏دهند. و به این دو حال اشاره شده است در دعاهای وضو در هنگام شستن دستها که خداوندا بده نامه مرا به دست راست من و نامه مخلد بودن مرا در بهشت به دست چپ من و حساب کن مرا حسابی آسان. و خداوندا مده نامه مرا به دست چپ من و نه از پشت سر من و مگردان دستهای مرا غل کرده در گردن من.(28)
مؤلف گوید که در این مقام مناسب دیدم تبرک جویم به ذکر یک روایت:
سید بن طاووس - رضوان الله علیه - خبری نقل کرده که حاصلش این است که چون ماه رمضان داخل می‏شد حضرت امام زین العابدین (ع) غلام و کنیز خود را نمی‏زد و هر کدام که تقصیری در خدمت می‏کردند در کتابی اسم آن غلام یا کنیز و نوع تقصیر او را در آن روز معین می‏نوشت بدون آنکه او را تأدیب و شکنجه کند و این تقصیرات جمع می‏شد تا شب آخر ماه رمضان، آن شب آنها را می‏طلبید و به دور خود جمعشان می‏کرد آنگاه نوشته را بیرون می‏آورد و می‏فرمود: ای فلان، آیا به یاد می‏آوری در فلان روز فلان تقصیر را بجا آوردی و من تو را مجازات نکردم؟ عرض می‏کند بلی یابن رسول الله. پس به دیگری این را می‏فرماید و همچنین یک به یک خطاهاشان را به یادشان می‏آورد و از آنها اقرار می‏گیرد آنگاه در وسط ایشان می‏ایستد و می‏فرماید: صداهای خود را بلند کنید و بگوئید: ای علی بن الحسین، پروردگار تو هم هر چه کرده‏ای عمل ترا شمرده و ضبط کرده همچنانکه تو ضبط کرده‏ای و بر ما بر شمردی و نزد خدا کتابی است که به حق نطق می‏کند و عمل کوچک و بزرگ تو را از یاد نمی‏برد و هر چه را که کرده‏ای ضبط کرده و در آن حاضر می‏بینی پس ما را ببخش همانطور که خود امیدواری خداوند تو را ببخشد زیرا که خودش فرمود: ولیعفو ولیصفحوا الا تحبون ان یغفر الله لکم باید جرمی را که از گناهکاران صادر شده عفو کنند و از انتقام بگذرند و چشم پوشی کنند، آیا دوست ندارید که خدا شما را بیامرزد؟
و حضرت به آنها تلقین می‏فرمود به این نحو کلمات و ایشان این کلمات را به حضرت می‏گفتند و آن جناب در بین ایشان ایستاده بود و گریه می‏کرد و می‏گفت: پروردگارا تو به ما امر فرمودی آن کسی را که به ما ظلم کرده ببخشیم، پس ما عفو کردیم، پس تو هم ما را عفو کن چون تو به عفو کردن از ما سزاوارتر هستی، و به ما فرمان دادی که سائل را از در خانه رد نکنیم. پروردگارا ما از روی سؤال و مسکنت به درگاه تو آمده‏ایم و امید به احسان تو داریم پس بر ما منت گذار و ما را نومید بر مگردان و از این نوع کلمات می‏گفت.
آنگاه رو می‏کرد به غلامان و کنیزان خود و می‏فرمود من شما را بخشیدم، آیا شما هم مرا می‏بخشید من مالک شما و مملوک خداوند کریم و عادل هستم. غلامان و کنیزان عرض می‏کردند: ای آقای ما تو را بخشیدیم، تو به ما بدی نکردی، می‏فرمود: بگویید: خدایا علی بن الحسین را ببخش همچنانکه از ما گذشت و او را از آتش آزاد کن همچنانکه ما را از قید بندگی آزاد کرد. آنها این کلمات را می‏گفتند و آن حضرت می‏گفت: اللهم آمین رب العالمین اذهبوا فقد عفوت عنکم و اعتقت رقابکم رجاء للعفو عنی و عتق رقبتی. پس چون روز عید می‏شد، به ایشان به مقداری که آنها را حفظ کند و بی‏نیاز گرداند جایزه می‏داد و هیچ سالی نبود مگر آنکه در شب آخر ماه رمضان بیست نفر یا چیزی کمتر یا زیادتر از ایشان آزاد می‏کرد و می‏گفت: حق تعالی در هر شب ماه رمضان وقت افطار هفتاد هزار هزار نفر از آتش جهنم آزاد می‏کند کسانی که مستوجب آتش باشند و چون شب آخر شود به مقداری که در جمیع ماه رمضان آزاد کرده آزاد می‏فرماید و من دوست دارم که خدا مرا ببیند که من بندگان خود را در دنیا به امید آنکه مرا از آتش جهنم آزاد گرداند آزاد کردم.