تربیت
Tarbiat.Org

تأملی در نشانه های حتمی ظهور
نامشخص

1. خسف جابیه

جابیه در لغت به معنای حوضی است که آب در آن جمع می شود و شتران از آن می نوشند و مقصود از آن در این جا یکی از شهرهای شام است که در سمت غرب شام واقع شده و باب الجابیه یکی از دروازه های شهر شام از سمت شهر جابیه بوده و عمر در آن جا خطبه معروفی ایراد کرده که به خطبه جابیه معروف است.(323)
درباره خسف جابیه یک روایت وجود دارد که در چند منبع کهن ذکر شده است. کامل ترین شکل این روایت از نظر متن و سند که در کتاب الغیبه نعمانی آمده و سند معتبری دارد بدین صورت است:
امام باقر(ع) فرمودند:
یا جابر! الزم الارض و لا تحرک یدا و ال رجلا حتی تری علامات اذکرها لک ان ادرکتها: اولها اختلاف بنی العباس.....و یجیشکم الصوت من ناحیه دمشق بالفتح و تخسف قریه من قری الشام تسمی الجابیه...؛(324)
ای جابر! سر جایت بنشین و هیچ اقدامی نکن تا این مکه نشانه هایی را که برایت می گویم ببینی؛ البته اگر در آن زمان باشی. اولیای آن ها اختلاف بنی عباس است....و از سمت دمشق ندای پیروزی به گوشتان می رسد و آبادی از آبادی های شام که به آن جابیه گفته می شود در زمین فرو می رود و ....
این حدیث را شیخ مفید در الارشاد(325) و الاختصاص(326) و شیخ طوسی نیز آن را آورده است.(327)
در تفسیر عیاشی نیز حدیثی مرسل از جابر جعفی در این باره روایت شده که از خسف یکی از شهر های شام سخن گفته شده ولی در آن به جابیه تصریح نشده: «و تری منادیا ینادی بدمشق و خسف بقریه من قراها»(328) و از آنجا که این روایت در بسیاری از فقرات مشابه روایت نعمانی است و جابر جعفی نیز گزارش گر آن است به نظر همان روایت نعمانی است و نمی توان آن را روایت مستقلی محسوب کرد.
در میان رایات یاد شده روایت نعمانی از نظر سندی معتبر و قابل اطمینان است، همچنان که راویان روایت شیخ مفید و شیخ طوسی نیز همگی ثقه هستند، اما مشکل این راویت این است که طریق شیخ مفید به کتاب حسن بن محبوب و طریق شیخ طوسی به کتاب فضل بن شاذان روشن نیست. البته شیخ طوسی در الفهرست خود پس از اشاره به حدود سی کتاب از مصنفات فضل بن شاذان که یکی از آن ها اثبات الرجعه است و تذکر این نکته که فضل کتاب های دیگری هم دارد که اسم ان ها معلوم نیست برای خود دو طریق به کتاب های فضل بن شاذان ذکر می کند که یکی از ان ها بر اساس برخی از مبانی طریق معتبری است.(329) اگر بتوان این احتمال را تقویت کرد که راویت مورد نظر از کتاب اثبات الرجعه بوده می توان به اعتبار روایت شیخ طوسی نیز رای داد.(330)