انسان مؤمن پس از عبور از صراط و طی آن و تحمل سختیها و قطع تعلقات، وارد بهشت میشود که آن از آثار لقای خداوند با اسماء رحمت و رضوان اوست و خداوند در مورد آن فرمود:
«وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَمَسَاكِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»(242)
خداوند به زنان و مردان مؤمن بهشتهایی را وعده داده که از زیر آن نهرها جاری است، در آن جاودانه خواهند بود و مسکنهای طیب در بهشتهای قابلِ ماندن، و رضوان الهی، بزرگتر است، این است آن رستگاری عظیم.
باز در وصف بهشت میفرماید:
«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمَانِهِمْ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ * دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلاَمٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»(243)
حقیقت آن است که آنهایی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پروردگارشان به پاس ایمانشان آنها را هدایت میکند به بهشتهای نعمت که نهرها در زیر آن روان است، نیایش آنها در آنجا عبارت است از «خدایا تو منزهی» و برخوردشان در آنجا «سلام» است و انتهای نیایششان عبارت است از الحمدلله ربِ العالمین.
این آیه علاوه بر اینکه به این حقیقت اشاره دارد که مؤمنان پس از گذر از مواقف به بهشتها هدایت میشوند، بیانگر این نکتة ظریف نیز هست که وقتی مؤمنان در بهشت که اصل آن دیدن خدا و نظر به وجه کریم اوست، وارد گشتند و جمال مطلق او را دیدند، به معرفت حقیقی آن کمال مطلق نایل گشته و در نتیجه، شعلة محبت و عشق به خداوند در جان آنها زبانه میکشد و در این زیباترین حالت ممکن بر اساس آن عشق، سخنها خواهند داشت و لذا همهچیز را فراموش میکنند، به طوری که نعمتهای بهشتی زبان به گلایه میگشایند. و در این محو جمال حقشدن همچنان که آخر آیة مذکور میفرماید؛ دائماً در حال تسبیح و حمد خواهند بود و چون در منظرشان کمال بینهایت یعنی خداوند قرار دارد، هرچه مینگرند بیشتر مشتاق میشوند و لذا میفرماید: «...دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»(244)
و نیز میفرماید:
«جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَآؤُونَ كَذَلِكَ یَجْزِی اللّهُ الْمُتَّقِینَ»(245)
بهشتهای قابل ماندن که متقین در آن وارد میشوند، در زیر آن نهرها روان است، و هرچه آنها بخواهند برای آنها هست، اینچنین خداوند پاداش متقین را میدهد.
این آیه و امثال آن نشان میدهد که مشیت و ارادة انسانِ متقی در بهشت، نافذ است و هرچه اراده کند محقق میشود، چون در دنیا خواست و ارادة خدا را بر خواست و ارادة خود حاکم کرد و لذا در بهشت دارای خلاقیتی خواهد شد که همهچیز تحت اوامر او قرار خواهند گرفت.
بنا به فرمایش امام خمینی(ره):
«جنّات به تقسیم كلّی، سه جنّت است؛ یكی «جنّت ذات» است كه غایت علم بالله و معارف الهیه است و حاصل آن بهشت لقاء است و دیگر «جنّت صفات» كه نتیجه تهذیب نفس است و حاصل آن بهشت اسماء است و سوم «جنّت اعمال» كه صورت قیام به عبودیت و نتیجه آن است و این جنّات در ابتدا آبادان نیستند، ولی چنانچه مقام غیب نفس، تعمیر به معارف الهیه و جذبات غیبیه ذاتیه نشود، بهشت ذات و جنّت لقاء از برای انسان حاصل نشود، و اگر تهذیب باطن و تحلیه سرّ نگردد، و عزم و اراده انسان قوی نشود و قلب مجلای اسماء و صفات نگردد، بهشت اسماء و صفات كه جنّت متوسط است، برای انسان نباشد و اگر قیام به عبودیت نكند و اعمال و افعال او مطابق دستورات شرایع نباشد، بهشت اعمال كه «وَفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ»(246) از برای او حاصل نیست.»(247)