تربیت
Tarbiat.Org

معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی
اصغر طاهرزاده

تمثّل عقایدِ حق و عقاید باطل

عقاید حق و عقاید باطل نیز صورت برزخی و صورت قیامتی مخصوص به خود را دارند كه توجه به روایت زیر نكات دقیقی را روشن می‌كند:
قال الامام الصادق(ع): «ما مِنْ قَبْرٍ اِلاّ وَ هُوَ ینْطِقُ کُلَّ یوْمٍ ثَلاثَ مَرّات: اَنَا بَیتُ التُراب، اَنَا بَیتُ الْبَلاء، اَنَا بَیتُ الدّود».(119)
هیچ قبری نیست مگر اینكه هر روز سه بار می‌گوید: من خانه خاكی و خانه گرفتاری‌ها و خانة مؤذّیات زمینی هستم.
یعنی قبر یا عالم برزخ که عالَمی است دارای حیات و شعور، از حقیقت خود خبر می‌دهد که هرکس در دنیا گرفتار دوستی دنیا بود، در عالم برزخ گرفتار قبری است همراه با صورت برزخی همان گرفتاری‌های دنیا و همان افکار آزاردهندة دنیایی و هرچه از زمین و زندگی زمینی برده است در عالم برزخ با خود و در پیش خود دارد. و معلوم است که جنس این قبر، جنس مادة بی‌جان نیست، بلکه جنس مجردات مثل جنس نفس انسان است و در واقع عالمی است که همة اطراف آن دارای شعور است.
سپس امام(ع) فرمودند: وقتی بنده مؤمنی به قبر وارد شود، قبر به او می‌گوید: خوش آمدی، قسم به خدای متعال من تو را آن وقت كه برروی زمین راه می‌رفتی دوست می‌داشتم، حال كه به درون من راه یافته‌ای بیش از پیش تو را دوست می‌دارم و به زودی خواهی دید برای تو چه چیزی در این‌جا هست. پس عالَم او به اندازه‌ای كه چشم او كار می‌كند وسعت یافته و بابی به روی او باز می‌شود كه جایگاه خود را در بهشت مشاهده می‌كند. از همان دری كه به روی او باز شده، شخصی بیرون می‌آید كه چشمان وی هرگز چیزی زیباتر از آن ندیده است. به آن شخص بسیار زیبا می‌گوید: ای بنده خدا، من چیزی زیباتر از تو ندیدم. آن صورت زیبا گوید: من عقیده تو هستم كه داشتی «اَنَا رَأْیُكَ الْحَسَنُ الَّذی كُنْتَ عَلَیْه» و عمل صالحی كه انجام می‌دادی، هستم «وَ عَمَلُکَ الصّالِحُ الَّذی کُنْتَ تَعْمَلُه». سپس روحِ بندة مؤمن اخذ گردیده و در بهشت، در همان جایگاه خویش كه مشاهده كرده بود، قرار داده می‌شود. و بعد به او گفته می‌شود با تمام آرامش و روشنیِ چشم، آرام باش. پس به طور مرتب نسیمی از بهشت به جسم او می‌رسد كه لذت و خوبی آن را تا روزی كه مبعوث می‌شود، می‌یابد.
امام(ع) در ادامه فرمودند: و وقتی كافر به قبر وارد شود، قبر به او می‌گوید: خوش مباد بر تو، قسم به خدای متعال كه من تو را آن وقت كه بر روی زمین راه می‌رفتی، مبغوض می‌داشتم، حال كه به درون من راه یافته‌ای چگونه خواهد بود و به زودی این امر را خواهی دید. پس او را فشاری می‌دهد و به صورت ذرّات ریز متلاشی می‌كند و باز به همان حالی كه داشت، برگردانیده می‌شود و بابی به سوی آتش به روی او باز می‌گردد و جایگاه خود را در آن می‌بیند. سپس از همان دری كه باز شد، شخصی بیرون می‌آید كه هرگز كسی زشت‌تر از آن دیده نشده است. به آن صورت زشت می‌گوید: ای بندة خدا، تو كیستی؟ من چیزی زشت‌تر از تو ندیده‌ام ! در جواب می‌گوید: من عمل بد تو هستم كه انجام می‌دادی و عقیده و رأی ناپاك تو هستم.
امام(ع) فرمود: سپس روح وی اخذ شده و در همان جایگاه خود كه در آتش دیده بود، قرار داده می‌شود. پس به طور مدام سوزی به جسم او می‌رسد كه درد و سوزش آن را تا روز قیامت در جسم خود می‌یابد و خدای متعال مسلط می‌گرداند بر روح او 99 مار بزرگ كه به او نیش می‌زنند، كه اگر یكی از آن مارها بر زمین بدمد، امكان ندارد دیگر زمین چیزی برویاند».(120)
روایت بسیار عمیق مذکور، ما را متوجه می‌كند همان‌طور كه در زندگی دنیوی وقتی باب ایمان یا باب عقاید حق به روی قلب انسان باز شود، در حقیقت باب بهشت به روی انسان باز شده است، همین حالت درونی در برزخ صورت خاص خود را می‌یابد و باب بهشت بر جان انسان گشوده می‌شود و باز شدن بابی از جهنم، تمثّل برزخی همان عقاید باطل دنیوی است.
باز باید فراموش نكنید این‌كه ملاحظه می‌فرمایید‌ قبر یا برزخ سخن می‌گوید، به جهت آن است كه جنس آن از عالَم مجردات است و لذا علاوه بر این‌كه فهم و شعور دارد و شخصی كه وارد آن می‌شود را می‌شناسد، قدرت تكلم نیز دارد. همچنان‌كه خود ما بعضاً با خودمان از طریق نفسِ مجردمان سخن می‌گوییم.