تربیت
Tarbiat.Org

گزینش تکنولوژی،از دریچه ی بینش توحیدی
اصغر طاهرزاده

حضور همه‌جانبه‌ی خداوند و غفلت بشر جدید از آن

وقتی تصور ما نسبت به چگونگی رابطه‌ی خدا با مخلوقاتش اصلاح شد، می‌فهمیم بی‌نتیجه شدن برنامه‌هایی که به قاعده بالا پشت کرده، چگونه واقع می‌شود. از آن‌جایی که مخلوق عین ربط به خالق است، بنابراین عالم و آدم همواره در قبضه‌ی خداوند هستند، رابطه خدا با مخلوقاتش مثل رابطه ما با صُوَر ذهنیه‌مان است که آن صُور تماماً در قبضه اراده ما می‌باشند. خلقت خداوند مثل کار بنّا نسبت به ساختمان نیست که آجر و شن و سیمان را جمع می‌کند و شکل می‌دهد، بلکه خداوند وجود مخلوق را به مخلوق می‌دهد، مثل همان صُور ذهنیه که ما با یک اراده آن را در ذهن خود ایجاد می‌کنیم، این‌طور نیست که اجزاء آن را جمع کنیم، به همین جهت هم با اراده‌ای دیگر آن صُور را می‌توانیم تغییر دهیم. حضور و تصرف خدا در عالم حضوری لطیف است، چون عالم در عرض خدا نیست، همان‌طور که صُوَر ذهنیه شما در عرض شما نیست، و لذا تغییر صور ذهنی، مثل تغییری نیست که شما در پدیده‌های بیرون از ذهنِ خود ایجاد می‌کنید که در موقع تغییر آن‌ها باید در عرض آن‌ها قرار گیرید و در آن‌ها تصرف کنید، در مورد تغییر صور ذهنی، به صورتی خیلی لطیف فقط کافی است اراده کنید تا آن صور تغییر کند، اراده شما برای تغییر همان، و تغییر همان.
اگر عقیده و عمل ما مطابق حق نباشد خداوند ما را به دست خودمان می‌گیرد. فرعون تصور می‌کرد در حال تعقیب قوم حضرت موسی(ع) است، خوشحال هم بود که آن‌ها به طرف رودخانه نیل حرکت می‌کنند که هیچ راه گریزی ندارند، غافل از این‌که او با آن‌ همه شتاب، به سوی محل غرق‌شدن خود و لشگریانش حرکت می‌کند. خداوند در آیة‌الکرسی می‌فرماید: «اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ، مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ»؛(63) یعنی خداوند آن حقیقت یگانه‌ای است که در حیات مطلق و قیام مطلق است به طوری که هیچ سستی و چُرت و خوابی او را نمی‌گیرد، چنین خدایی آسمان و زمین در قبضه وجود اوست، بدون آن که آن‌ها از خود وجودی استقلالی داشته باشند. حال با توجه به چنین حضوری برای خداوند در عالم، چه کسی می‌تواند نقشی داشته باشد مگر آن که خودِ خدا اجازه آن نقش را به او داده باشد، خدایی که آینده و گذشته همه مخلوقات را می‌داند و هیچ کس به علم او احاطه ندارد مگر به آنچه خود او بخواهد که بندگانش بدانند، کرسی و قدرت و احاطه او آسمان‌ها و زمین را در بر گرفته و در حفظ و مدیریت بر آن‌ها هیچ سختی برای او نیست، و او «علی و عظیم» است.
اگر به روح توحیدی آیه فوق توجه شود می‌فهمیم حضور خداوند در عالم، چگونه است و چگونه همه عالم در قبضه اوست و چرا باید به اذن خداوند در عالم عمل و تصرف کرد تا نسبت به نتایج کارمان ناکام نشویم.
بشرِ امروز با غفلت از حضور همه جانبه‌ی خدا، از حقیقت بزرگی محروم است و لذا از ارتباط با معنویات که دریچه‌های ارتباط با خدا است محروم مانده. بشری که معنویت و قیامت را فراموش کرد مهم‌ترین بُعد زندگی، یعنی حضور در ابدیت را فراموش می‌کند، چنین بشری زندگی را کوچه‌های بن‌بستی می‌داند که از هر راهی برود به بن‌بست بر‌خورد می‌کند. چنین بشری مجبور است دلخوشی‌های دروغین برای خود بسازد تا از سردی زندگی خود که خود برای خود پدید آورده بکاهد. این‌همه سرگرمی که بشر جدید برای خود فراهم کرده آیا انعکاس محرومیت‌های معنوی نیست که می‌خواهد آن‌ها را نادیده بگیرد؟ و آیا تکنولوژی مدرن را مطلوب مطلق قرار دادن یک نحوه از عکس‌العمل محرومیت از عالم قدس نیست؟ بشر جدید تاوانِ پشت‌کردن به ساحت قدس را می‌دهد، چه سود دارد اگر همه زمین برای ملتی گشوده شود ولی عالم قدس به روی او بسته گردد؟