تربیت
Tarbiat.Org

گزینش تکنولوژی،از دریچه ی بینش توحیدی
اصغر طاهرزاده

خدایان دروغین

حضرت یوسف(ع) پس از تبیین پوچی زندگی وَهمی که ریشه آن شرک و غفلت از خدای هستی و بازیچه‌‌شدن در فرمان‌های وَهم است. در ادامه می‌فرمایند: «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ»؛ حکم و فرمان از آنِ خداست، اوست که فرمان می‌دهد و دعوت می‌کند به کجا باید نظر داشت و چه چیزی را باید دنبال کرد تا انسان به پوچی و بی‌ثمری گرفتار نشود، و مجبور نشود در هر مرحله‌ از زندگی از راه و مقصدی منصرف گردد و راه و مقصد دیگری را بر گزیند و باز پس از چندی متوجه شود آن راه دیگر هم مقصد و مقصود او نیست و هر چه جلوتر رود با بی‌محتوایی بیشتری در زندگی روبه‌رو گردد. می‌فرماید: «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ»؛ یک کس است که تعیین می‌کند چگونه عمل کن و به سوی چه مقصدی رهسپار باش، و آن «الله» است و هر مکتب و فردی ادعای جهت‌دهی به انسان داشته باشد آن مکتب یا شخص، مدعی دغلکاری است که جای خدا نشسته و می‌خواهد با نفی خدای واقعی خودش بر ما خدایی کند، حال چه به صورت بت‌پرستی دوران جاهلیت و چه به صورت بت‌پرستی مدرن.
هرچیزی که برای انسان مقصد شد - در حالی که خدا مقصد حقیقی انسان است- آن چیز جای خدا نشسته است، و امروزه با کمی دقت متوجه می‌شویم بشر مدرن مقصد خود را در داشتن مدرن‌ترین تکنولوژی جستجو می‌کند، درست است که در ابتدای امر می‌پنداریم تکنولوژی ابزاری است تا بشر به کمک آن کارهای خود را آسان‌تر انجام دهد ولی اگر جایگاه تکنولوژی را در روان انسانِ مدرن تجزیه و تحلیل نماییم متوجه می‌شویم چیزی ماوراء ابزار خواهد بود. چراکه اولاً: انسان غربی شخصیت خود را در ساختن بهترین ابزار جستجو می‌کند و نه ماوراء آن. ثانیاً: صِرف بهترین ابزار برای او مقصد شده است به طوری که اگر با ابزارهای در دست خود بتواند به حوائج خود برسد، باز نمی‌تواند به آن قانع باشد، زیرا روح انسان به دنبال کمال مطلق است، حال وقتی کمال را در داشتن ابزاری کامل‌تر جستجو کند پس کمال مطلق را در کامل‌ترین ابزار جستجو می‌کند و اینجاست که چه بداند و چه نداند جای خدا را با ابزارهای پیچیده جابجا کرده است. هرچند به خدای خالق معتقد باشد ولی مقصد را کامل‌ترین ابزار می‌داند و دل را به آن سپرده است، کاری که باید با خدا می‌کرد و او را معبود خود قرار می‌داد و دلداده او می‌شد.
وقتی خدا معبود بشر باشد و بشر دل را به خدایی که کمال مطلق است بسپارد به دنبال راهکاری است که عوامل این دلدادگی را فراهم آورد و موانع دل‌سپردن به خدا را بر طرف نماید. خداوند چنین نیازی را با ارسال پیامبران جواب داده است تا بشر در پرستش معبود حقیقی سر گردان نماند. آری وقتی مقصد انسان پرستش خدا باشد پیامبران ضروری‌ترین نیاز بشر خواهند بود تا این مقصد محقق شود. ولی وقتی مقصد بشر کامل‌ترین تکنولوژی باشد به اندازه پیامبران، کارشناسانی که او را به مدرن‌ترین تکنولوژی برسانند مورد احترام قرار می‌گیرند و عملاً کارشناسانِ دست‌یابی به کامل‌ترین تکنولوژی جای پیامبران را در زندگی بشر می‌گیرند تا آن‌ها را در رساندن به معبودشان یاری کنند، و درست به همان اندازه که اگر کامل‌ترین تکنولوژی را معبود خود بگیریم گرفتار وَهم شده‌ایم، اگر کارشناسان به جای انبیاء بنشینند جامعه را مشغول وَهمیات خواهند کرد و دیگر جایی برای رهنمودهای وحی الهی نخواهد ماند، هر چند ظاهر شریعت محفوظ مانده باشد.
حضرت یوسف(ع) پس از طرح آفات معبودهای وَهمی تأکید می‌فرمایند: «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ»؛ هیچ کس جز خدا را حُکْمی بر بشریت نیست و حکم خدا آن است که جز او پرستیده نشود. زیرا مقصد و مقصود حقیقی هر انسانی کمال مطلق است و از طریق اُنس قلبی با کمال مطلق- یعنی پرستیدن او - قلب به مقصد خود دست می‌یابد. حال اگر انسان مقصد خود را کامل‌ترین ابزار قرار داد جان خود را به مقصد حقیقی‌اش نرسانده، هر چند وَهم او احساس می‌کند به مطلوب خود دست یافته است. زیرا تکنولوژی و ابزارهای دنیای مدرن هر اندازه هم پیچیده و کامل باشد چیزی جز ابزار مادی برای آسان کردن زندگی دنیایی نیست و نمی‌تواند مقصد جان و قلب باشد.