تربیت
Tarbiat.Org

زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین(ع)
اصغر طاهرزاده

مدیریت حُبّ و بغض

حال که در مقابل خوشحالی آن‌ها به جهت شهادت حضرت سیدالشهداء(ع) از خداوند برای آن‌ها تقاضای لعنت نمودید در ادامه اظهار می‌دارید:
(اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْكَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ فِی مَوْقِفِی هَذَا وَ أَیَّامِ حَیَاتِی بِالْبَرَائَةِ مِنْهُمْ وَ اللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوَالاةِ لِنَبِیِّكَ وَ آلِ نَبِیِّكَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ‌ السَّلامُ(
خدایا! من به سوی تو در این روز و در این موقف و شرایط، از طریق دوری و برائت و لعنت بر قاتلان حسین(ع) و از طریق محبت به پیامبر و آل او(ع)، تقرب می‌جویم.
در این فراز، برائت و لعنت بر قاتلان حسین(ع) را از یک طرف و محبّت و مودّت بر پیامبر و آل او را از طرف دیگر، وسیله‌ی تقرّب خود به خدا قرار می‌دهید. چون از طریق چنین برائت‌ها و مودت‌ها شخصیت خود را به تعادل می‌رسانید تا معلوم شود محبت خود را در کجا قرار دهید و غضب خود را به کدام طرف هدایت کنید، زیرا که دینداری کامل در مدیریت حبّ و بغض حاصل می‌شود. چنانچه حضرت باقر فرمودند: «هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ»؛(58) آیا دین و دینداری جز حُبّ و بغض است؟ وقتی این نکته به خوبی روشن شد معنی و مقصدِ صد لعن و صد سلام روشن می‌شود و إن‌شاءالله با انجام آن لعنت‌ها و سلام‌ها بهره، بلکه بهره‌ها به دست می‌آورید و از تکرار آن خسته نمی‌شوید. زیرا از آن طریق دینداری خود را در تعادل قرار داده‌اید و سیرِ لازم را در خود محقق نموده‌اید، کسی خسته می‌شود که این امور را تکراری ببیند، ولی اگر هر بار با لعنت به دشمنان بهترین انسان‌ها و یا با سلام بر آن انسان‌های بزرگ، خود را در حال و احوال جدیدی قرار دادید دیگر خستگی به سراغ شما نمی‌آید، زیرا:
ملالی نیست ماهی را ز دریا

که بی‌دریا خود او خرّم نباشد

پس صد مرتبه می گویی:
(اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِی جَاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شَایَعَتْ وَ بَایَعَتْ وَ تَابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعا(
خدایا! لعنت کن و از رحمت خودت دور گردان اولین متجاوز به حقِّ محمّد و آل او را و آخرین کسی که متابعت کرده اولین ظالم را بر ظلم. خدایا! لعنت کن طایفه‌ای را که با حسین(ع) به سر جنگ برآمدند و همراهی و بیعت و متابعت بر قتل او کردند. خدایا! بر همه‌ی این جبهه لعنت بفرست.
به حضرت صادق(ع)گفته شد؛ «إِنَّ فُلَاناً یُوَالِیكُمْ إِلَّا أَنَّهُ یَضْعُفُ عَنِ الْبَرَاءَةِ مِنْ عَدُوِّكُمْ فَقَالَ هَیْهَاتَ كَذَبَ مَنِ ادَّعَى مَحَبَّتَنَا وَ لَمْ یَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّنَاّ »؛(59) فلان‌کس به شما ارادت و محبّت دارد ولی نسبت به برائت از دشمنان شما ضعف از خود نشان می‌دهد. حضرت فرمودند: هیهات! دروغ می‌گوید کسی که ادعای محبّت ما را داشته باشد و از دشمنان ما تبرّی نجوید.
ملاحظه فرمائید که در «صد لعن و صد سلام» ابتدا لعنت قرار دارد. زیرا تا قلب از توجّه به غیر، پاک نگردد جای توجّه و محبّت به معصوم نخواهد شد. عمده آن است که روشن شود این «صد لعن و صد سلام» یک نوع ریاضت بزرگ قلبی است و قلب را به مراتب عالی می‌رساند. باید قلب را روی آن متمرکز کنیم و آن را متوجه تنفّر به سوی اولین جبهه‌ی ظلمی بنماییم که نگذاشت فرهنگ اهل‌بیت(ع) در زندگی مردم جاری شود، و مردم از طریق انسان‌هایی که واسطه‌ی فیض بین خدا و خلق بودند به زندگی معنوی کاملی دست یابند. شرط رجوع به حق کناره‌گیری از باطل است، در این فراز، قلب در بغض بر عصبیتی قرار می‌گیرد که مقابل امام حسین(ع) با آن همه صفا و ایمان و آزاد منشی ایستاد و بر آن عصبیتی که شرایط قتل حسین(ع) را فراهم کرد لعنت می‌کنی و با تمام وجود از آن‌ها متنفّر می‌گردی. و در آخر همه‌ی اراده ها را یک اراده کرده و از عمق جان می‌گویی: «اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعا»؛ خدایا! بر همه‌ی ابعاد جبهه‌ی مقابل حسین(ع) لعنت فرست، چه آن‌هایی که به طور مستقیم به خاندان پیامبرت ظلم کردند و مردم را از فرهنگ زلال اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) محروم نمودند، و چه آن گروه‌هایی که تحمل حاکمیت امامان معصوم(ع) را بر جامعه نداشتند.