1 - نهجالبلاغه، خطبه2.
2 - بحارالأنوار، ج 26، ص1.
3- سوره بینه، آیه 5.
4 - سوره بینه، آیه 5.
5 - سوره بقره، آیه 45.
6 - سوره حج، آیه 45.
7 - سوره بینه، آیه 5.
8 - سوره رعد، آیه 7.
9 - سوره رعد، آیات 8 تا 11.
10 - سوره مؤمن، آیه 15.
11 - سوره طلاق، آیات 10 و 11.
12 - سوره الرحمن، آیه 19 و 20.
13 - بحارالأنوار، ج26، ص7.
14 - آیتالله علامه سیدحسنمیرجهانی(ره)در رابطه با حدیث مورد بحث میفرمایند: «بدانکه بیشتر از جملهها و فقرات این حدیث شریف، یا تواتر لفظی دارد و یا تواتر معنوی و یا به سر حدّ استفاضه رسیده و جای اشکال و تردیدی در قبول آن نیست و ایجاد وحشتی برای خواننده و شنونده نمیکند إلاّ اینکه چند فقرهی کمی در آن بهچشم میخورد که در نظر اشخاصی که کوتهنظر و سطحی در درک آنها میباشند غریب به نظرهاشان میآید و به ردّ و انکار آن مبادرت میکنند و رایحهی غلوّ از آن اسشمام مینمایند و حال آنکه اگر به عقل سلیم و با نظر دقیق موازنه کنند و بسنجند هیچگونه غلوّی نیست بلکه عین حق و حقیقت است وقتی آنها را ردّ به محکمات آیات قرآنیه یا اخبار نبویّه و احادیث محکمهی ائمهی طاهرین(ع) کنیم، جای شبههای باقی نمیماند و بر فرض اگر در فهمیدن مفاد آنها دارای چنین ملکهای نباشند باید بگویند از متشابهات است و تأویل آنها با راسخین در علم است که آل محمّداند(ع) و ایشان به مقصود خود داناتر از دیگران میباشند پس باید در ردّ و قبول آن ساکت و متوقف باشند تا بیاید روزی که بر وفق مقتضی پرده از روی آن برداشته شود».(ولایت کلیه، سیدحسنمیرجهانی طباطبایی، انتشارات الهادی ،ص61-60).
15 - بحار الأنوار، ج26، ص 335.
16 - دیوان ابن فارض، ص 219، کتاب «روح مجرد»،آیتالله حسینی تهرانی، چ 5، ص 346.
17 - حضرت امام رضا(ع) میفرمایند: وقتی نوح(ع) مشرف به غرقشدن بود خدا را بهحق ما قسم داد، غرق از او برطرف شد، وقتی ابراهیم را به آتش افكندند خدا را بهحق ما قسم داد خداوند آتش را بر او سرد و سلامت قرار داد و حضرت موسى(ع) وقتى به دریا رهسپار شد، خدا را بهحق ما قسم داد آن را خشك كرد و هنگامى كه یهودیان تصمیم كشتن عیسى (ع) را گرفتند، خدا را بهحق ما قسم داد. از كشته شدن نجات یافت و خدا او را بهسوى خود برد.(بحارالأنوار، ج 26، ص 325).
18 - مقدمهی ترجمهی کتاب «امام علی» ج 1، از عبدالفتاح عبدالمقصود.
19 - آن قاعده میگوید: «کُلّ ما بِالْعَرَضَ لابُدَّ أنْ ینْتَهی إلی ما بِالذّات». (شرح منظومهی سبزواری، ج 4، ص 151).
20 - سورهی صافات، آیهی 164.
21 - به کتاب «از برهان تا عرفان» از همین مؤلف (ص 41، فرق جامع با مجموع) مراجعه فرمایید.
22 - سورهی بقره، آیهی 31.
23 - سورهی بقره، آیهی 33.
24 - موضوع حمل جامعیت اسماء الهی توسط مقام انسان کامل إنشاءالله در جلسات آینده تبیین میشود.
25 - سورهی انبیاء، آیهی 73.
26 - سورهی نحل ، آیهی 69و 68.
27 - کافی، ج 2، ص 233.
28 - عیون أخبار الرضا(ع)، ج1، ص 294.
29 - به عنوان نمونه خلیفه دوم در مورد علی(ع) میگوید: «لولا علی لهلك العمر» اگر علی نبود عمر هلاک میشد.(استیعاب، ج 3، ص 39 ). یا میگوید: «لا ابقانیالله لمعضلة لیس لها ابوالحسن» خدا مرا در مشکلی قرار ندهد که ابوالحسن در کنارم نباشد.(انسابالأشراف،ص100)
30 - كنز العمال، ج 6، ص 218.
31 - به کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل بیت(ع) از همین مؤلف رجوع شود.
32 - جُندب، نام اباذر بوده است.
33 - غایةالمرام، قسمت اول، ص 115- بحارالأنوار، ج 37، ص 271.
34 - اساساً هر موجودی که جنبهی تشکیکی داشته باشد و ما با ذات آن روبهرو شویم آنچنان است که نفس ناطقه اگر بتواند به آن نظر کند با وجود یا ذات آن روبهرو میشود، برعکس ماهیات که حدّ آنها برای حسّ یا عقل معلوم میگردد. برای نفس ناطقه رؤیت پدیدههای معنوی و حرکت و نور که مقول به تشکیک هستند از این نوع رؤیت است که به آنها نظر میکند و آنها را ادراک مینماید.
35 - بحار الأنوار، ج66، ص 135.
36 - الكافی، ج1، ص 91.
37 - سورهی بقره، آیهی 40.
38 - سورهی بقره، آیهی 152.
39 - الفین-ترجمه وجدانى، ص 736.
40 - کافی، ج 3، ص 91.
41 - کتاب چهل حدیث از امام خمینی(رض)، حدیث شمارهی 12، باب تفکر.
42 - توحید صدوق، ص 137.
43 - «فَقَالَ لَوْ زَادَ یَقِینُهُ لَمَشَى فِی الْهَوَاء» بحارالأنوار، ج67، ص 179.
44 - محیالدینبنعربی، فتوحات مکّیه(چهارجلدی)، ج 1، ص 189.
45 - سید حیدر آملی، جامع الأسرار، ص 205.
46 - علم الهدى خراسانى، نهج الخطابة- سخنان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع)، عربىج1، ص 400.
47 - سورهی بینه، آیهی 5 .
48 - سورهی انبیاء ، آیهی 73
49 - سورهی صافات، آیهی 164.
50 - سورهی بقره، آیهی 30.
51 - در روایت داریم که امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ عَرَضَ وَلَایَتِی عَلَى أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ أَقَرَّ بِهَا مَنْ أَقَرَّ وَ أَنْكَرَهَا مَنْ أَنْكَرَ أَنْكَرَهَا یُونُسُ فَحَبَسَهُ اللَّهُ فِی بَطْنِ الْحُوتِ حَتَّى أَقَرَّ بِهَا» (بحار الأنوار، ج26، ص: 282) خداوند ولایت مرا بر اهل آسمان ها و اهل زمین عرضه كرد بعضى اقرار و بعضى انكار كردند، یونس منكر شد پس خداوند او را در شكم ماهى زندانى كرد تا اقرار كرد.
52 - سورهی مائده ، آیهی 15.
53 - أمالی الصدوق، ص 73.
54 - أمالی الصدوق، ص 73.
55 - سورهی کهف، آیهی 110.
56 - همان.
57 - ارشادالقلوب، ج 1، ص 167.
58 - سورهی بینه، آیهی 5 .
59 - الكافی، ج1، ص 144.
60 - سورهی بقره، آیهی 30.
61 - سورهی بقره، آیهی 33.
62 - شهید اول، اربعون حدیثنا.
63 - على بن طیفور بسطامى، منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح، مقدمه2، ص 33.
64 - بحار الأنوار، ج1، ص 105.
65 - سورهی بقره، آیهی 45.
66 - فتال نیشابورى، روضة الواعظین و بصیرةالمتعظین، ج 2، ص 295.
67 - سورهی احزاب، آیهی 33.
68 - سورهی بقره، آیهی 45.
69 - غایة المرام، ص 335 ح 8 . کافى، ج 8 ، ص 57 ح 18.
70 - بحار الأنوار ، ج68، ص 323.
71 - صحیفهی امام خمینی(رض)، ج 21، ص 281.
72 - سورهی بقره، آیهی 45.
73 - احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج 1، ص 228.
74 - تاریخ طبری، ج4، ص53- عقدالفرید، ج2، ص254- ترجمهی الغدیر، ج 10، ص 245.
75 - سورهی حج، آیهی 45.
76 - به کتاب شریف «الغدیر»، جلد 1 رجوع شود.
77 - سورهی اعراف، آیهی 142.
78 - بحارالأنوار، ج 25، ص 363.
79 - سورهی حج، آیهی 45.
80 - قرآن در مورد قوم بنی اسرائیل که به فرامین حضرت موسی(ع) پشت کردند می فرماید: «یَتِیهُونَ فِی الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ» پیوسته در زمین سرگردان خواهند بود و در بارهی این جمعیّتِ گنهكار، غمگین مباش. (سورهی مائده، آیهی 26)
81 - سورهی بیّنه، آیهی 5.
82 - تفسیر قمی، ج 1، ص 281.
83 - «بحارالانوار»، ج26، ص307، روایت71.
84 - اسفار اربعه، ج 7، ص 33.
85 - سورهی بقره آیهی 253.
86 - بحار الأنوار ، ج43، ص 44.
87 - سورهی آل عمران، آیهی 61.
88 - سورهی بقره آیهی 285.
89 - کافی، ج 1، ص 90.
90 - مفاتیحالجنان، قسمت زیارت مطلقهی حضرت امام حسین(ع)، زیارت شمارهی یک.
91 - سورهی هود، آیهی 7.
92 - نهجالفصاحه، حدیث شماره 1690.
93 - سورهی مؤمنون، آیهی 70.
94 - سورهی اعراف، آیهی 157.
95 - سورهی نور، آیهی 35.
96 - ابن فناری، مصباح الانس، ص 272.
97 - سورهی قصص، آیهی 34.
98 - سورهی تحریم، آیهی 4.
99 - قطب راوندی، الجزائح و الجرائح، ج 2، ص 908.
100 - به الغدیر باب قضاوتهای علی(ع) و جوابهای ایشان به سؤالات گروههایی که از دیگر ادیان به خلفا رجوع میکردند، رجوع شود.
101 - سورهی رعد، آیهی 7.
102 - در مورد مرجعبودن اهلالبیت(ع) از نظر قرآن، به جلسهی اول از کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل بیت(ع)» از همین مؤلف رجوع شود.
103 - سورهی رعد، آیات 8 تا 11.
104 - الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 1، ص 33.
105 - حمیدرضا آژیر، کشفالیقین ص 15.
106 - سورهی نحل، آیهی 76.
107 - علامه حلی، نهجالحق و کشفالصدق، ص 206.
108- بحار الأنوار ج23 ص 101.
109 - صحیفة الرضا، ص 90.
110 - سورهی نمل، آیهی 18
111 - مرغی شبیه تَذَروْ (قرقاول).
112 - ابواسحاقثعلبی در كتاب العرائس، ص 232 تا 239 - ترجمهی الغدیر، ج 11، ص 309.
113 - سورهی عنکبوت، آیهی 69 .
114 - حاکم حکانی، شواهد التنزیل، ج 2، ص 418.
115 - سورهی مؤمن، آیهی 15.
116 - سورهی إسراء، آیهی 85 .
117 - سورهی یس، آیهی 82 .
118 - قالی به معنی دشمنی.
119 - آیتالله مشکینی، تحریر المواعظ العددیه، ص 222.
120 - غرر الحکم، ص 118.
121- فتال نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 2، ص 295.
122 - علامه امینی در الغدیر این جریان را مطابق کتب تاریخی اهل سنت آوردهاند.
123 - سورهی طلاق، آیات 10 و 11.
124 - بحارالانوار، ج 24، ص 88.
125 - سورهی طلاق، آیات 10 و 11.
126 - مسلّم رسول خدا(ص) از آنجایی که عامل نبوت و امامتاند صورت عینی حجت الهی نیز هستند، ولی از آنجایی که مردم بیشتر به جنبهی نبوت رسول خدا(ص) نظر دارند لازم آمده تا خداوند نور علی(ع) را جداگانه به عنوان حجت الهی به بشریت بنمایاند تا هدایت بشر راحتتر انجام گیرد و نبوت رسول خدا(ص) بهانه نشود که از اُسوهبودن آن حضرت غفلت شود و مردم بتوانند در جمال انسانی غیر از رسول خدا(ص) حجت الهی را بیابند.
127 - حتی قرآن وقتی میخواهد رزّاقبودن خدا را مطرح کند انسانها را متوجه «الله» میکند که او رزّاق است تا نظرها از «اسم الله» به اسم دیگری منصرف نشود و همهی اسماء را در نور جامع «اسم الله» بنگرند. میفرماید: «إنَّ اللهَ هُوَ الرّزاق» خدا است که فقط رزّاق است. (سورهی ذاریات، آیهی 58).
128 - سورهی هود، آیهی 41.
129 - بحارالانوار، ج 26، ص 325.
130 - سورهی بقره، آیهی 253.
131 - الكافی، ج1، ص 91.
132 - سورهی انبیاء، آیهی 87 .
133 - سورهی قلم، آیهی 48.
134 - بحارالانوار، ج 65، ص 27.
135 - بحارالانوار، ج 16، ص 403.
136 - این قاعده در اصطلاح فلاسفه به قاعدهی «النهایات ترجع الی البدایات» مشهور است یعنی آنچه در نهایت ظاهر میشود برگشت دارد به آنچه در ابتدا موجود بوده است.
137 - عوالی الّآلی، ج 4، ص 124.
138 - بحار الأنوار ، ج54، ص 197.
139 - بحارالانوار،ج54، ص 58.
140 - امام خمینی«رضواناللهعلیه»، مصباح الهدایه الی الخلافة و الولایه، ص 77.
141 - سورهی صافات، آیهی 147.
142 - «جنةالعاصمه»، ص168، به نقل از كشفاللئالی.
143 - مفاتیح الجنان، زیارت مطلقه امام حسین(ع)، زیارت اول.
144 - مصباح الشریعة- ترجمهی عبد الرزاق گیلانى، ص 108.
145 - سورهی شعرا، آیهی 189.
146 - سوره انفال، آیهی 25
147 - أمالی الصدوق، ص 97.
148 - سوره الرحمن، آیات 19 و 20.
149 - سورهی انعام، آیهی 59 .
150 - سورهی ق، آیهی 16.
151 - سورهی یوسف، آیهی 90.
152 -الکافی،ج3،ص128.
153 - سورهی کهف، آیهی 110.
154 - امیرالمؤمنین(ع) در مورد رؤیت خداوند میفرمایند: «لَمْ تَرَهُ الْعُیُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَكِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَانِ» چشمها با نگاه ظاهرى خدا را نمیبیند، بلكه او با دیدهی قلب به حقایق ایمان دیده میشود.( احمد بن على طبرسى، الإحتجاج على أهل اللجاج، ج2، ص 321)
155 - مناجات شعبانیه.
156 - إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 442.
157 - این نکته بحث دقیق و عمیقی است که بحمدالله در کتاب «جایگاه و معنی واسطهی فیض» از همین مؤلف بحث شده.
158 - مجمع الزوائد، ج 9 ، ص 131 - ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 18، ص 280.
159 - سورهی صافات، آیهی 164.
160 - در رابطه با معنی حضور کامل و تمام به کتاب «ده نکته از معرفت نفس»، نکتهی ششم و هفتم رجوع شود.
161 - سورهی ق، آیهی 16.
162 - سورهی واقعه، آیهی 11.
163 - سورهی واقعه، آیهی 14.
164 - سورهی کهف، آیهی 68.
165 - قتو در اینجا به معنی دنیا است. میگوید: دنیا پر است از دلهای فاقد معرفت.
166 - حضرت سجاد(ع) میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ مُحَمَّداً وَ اثْنَیْ عَشَرَ وَصِیّاً مِنْ نُورِ عَظَمَتِه» خداوند محمد و دوازده وصی او را از نور عظمتش آفرید.(بحارالأنوار، ج 25، ص 4)
167 - سورهی فرقان، آیهی 72.
168 - سورهی انبیاء، آیهی 73.
169 - بحارالأنوار، ج 26، ص 6.
170 - استاد سیدجلالالدین آشتیانی، شرح فصوص قیصری، ص 1058.
171 - الكافی، ج1، ص 144.
172 - سورهی بقره، آیهی 34.
173 - سورهی ص، آیهی 76.
174 - دعای عرفه امام سجاد(ع).
175 - قاضی قضائی، شهاب الاخبار، با ترجمه، ص 157.
176 - بحار الأنوار ، ج47، ص 58.
177 - جناب آقای شکیب ارسلان، ملقب به امیر البیان.
178 - سورهی بقره، آیهی 253.
179 - قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) صَلَاةٌ فِی مَسْجِدِی تَعْدِلُ أَلْفَ صَلَاةٍ فِی غَیْرِهِ وَ صَلَاةٌ فِی مَسْجِدِ الْحَرَامَ تَعْدِلُ أَلْفَ صَلَاةٍ فِی مَسْجِدِی (ابن قولویه،كامل الزیارات، ص 21) رسول خدا(ص) فرمودند: یك نماز در مسجد من معادل و مساوى با هزار نماز در غیر آن بوده و نماز در مسجد الحرام مساوى با هزار نماز در مسجد من مىباشد.
180 - شرح منظومهی سبزواری، ج 2، ص 364.
181 - بحار الأنوار ، ج67، ص 159.
182 - از شخصیتهای مشهوری که در مقام حبّ فیالله سرآمدِ عارفان تاریخ بهشمار میآید جناب عمربن علی حموی مصری مشهور به «ابنفارض»، عارف بزرگ قرن هفتم هجری است. وی در شرح احوالات خود میگوید:
ذَهَـبَ الْعُمْرُ ضِیاعاً وَانْقَضی باطِـلاً اِذْلَمْ اَفُزْ مِنْكُمْ بِشَیْء
غَیْرُ مَا اُولِیْتُ مِنْ عَقْدی وَ لاَ عِتْرَةِ الْمَبْعُوثِ حَقّاً مِنْ قُصَیّ
یعنی؛ عمر من ضایع و باطل گشت، چراكه به هیچوجه به حقیقت شما نرسیدم و كامیاب نشدم. غیر از عقد و گرهی ولایت عترتِ برانگیخته شدهی به حق از اولاد قُصَیّ (عترت و خاندان محمدبنعبدالله) كه آن به من رسیده است. یعنی؛ نتیجهی یك عمر سیر و سلوك الیالله، وصول به ولایتِ عترت طاهره است كه به صورت بخشش به من عطا شده و من از آن كامیاب و فائز گردیدهام. این نشان میدهد که اگر سیر و سلوک و حبّ فیالله از حبّ اهلالبیت(ع) هم شروع نشود چنانچه نیت سالک خالص باشد بالاخره به حبّ آن ذوات مقدس میانجامد تا سالک بتواند نتیجهی کار خود را بیابد.
183 - بحار الأنوار، ج2، ص 92.
184 - سورهی نمل، آیهی 40.
185 - سورهی رعد، آیهی 43.
186 - الكافی، ج1، ص 257.
187 - به کتاب «راز شادی امام حسین(ع) در قتلگاه» از همین مؤلف رجوع شود.
188 - بحار الانوار، ج 47، ص 58.
189 - مفاتیح الجنان، ادعیهی ماه رجب، توقیع شریف، حضرت صاحبالأمر(عج)
190 - سورهی بقره، آیهی 31.
191 - دعای روز عرفه امام سجاد(ع).
192 - علی کرمی، در سوگ امیر آزادى-گویاترین تاریخ كربلا ص 341.
193 - بحار الأنوار، ج 10، ص 445.
194 - صائن الدین على بن محمد تركه، شرح فصوص (ابن تركه)، جلد1، ص 149.
195 - عیون أخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 26.
196 - مصطفى بن محمد هادى خویى، شرح دعای صباح، ج 1، ص 11.
197 - سورهی بقره، آیهی 2.
198 - سورهی بقره، آیهی 259.
199 - سورهی بقره، آیهی 260.
200 - الفصول المختارة، ص 135.
201 - نهج البلاغه، خطبه 193.
202- بحار الأنوار ، ج24، ص 310.
203 - نهج البلاغه، ص 488.
204 - بحار الأنوار، ج26، ص 154.
205 - الكافی، ج 2، ص 55 .
206 - سورهی یوسف، آیهی 104.
207 - أمالی شیخ صدوق، ص 421.
208 - به کتاب «کیمیای وصال» بخش چهارم، «منزل مراقبه» از آیت الله محمد شجاعی رجوع شود.
209 - «محی الدین بن عربی»، الفتوحات (4 ج)، ج 1، ص 62.
210 - «محی الدین بن عربی»، فتوحات، (14 ج)، ج 10.
211 - الكافی، ج1، ص 144
212 - سورهی یوسف، آیهی 108.
213 - امام خمینی«رضواناللهعلیه»، آداب الصلوة، ص 47.
214 - بحار الأنوار، ج25، ص 385.
215 - بحارالأنوار، ج 25، ص 58.
216 - در مورد دستورات ائمه(ع) به جنیان به بحارالانوار، ج 60، صفحهی 102 رجوع شود.
217 - سورهی انفال، آیهی 42.
218 - رسول خدا(ص) میفرمایند: قدریه مجوس امت من هستند(بحارالأنوار، ج 5 ، ص 47).
219 - سورهی بقره، آیهی 264.
220 - حضرت علی(ع) میفرمایند: «إِنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) غَیْرَ أَرْبَعَة»(کتاب سلیمبن قیس، ص 598) مردم بعد از رحلت رسول خدا(ص) همگی مرتد شدند مگر چهار نفر. این روایت خبر از آن میدهد که باید با نگاهی خاص علی(ع) را میپذیرفتند وگرنه کسانی که به صورتهای عادی و سطحی حضرت را پذیرفته بودند بیش از چهار نفر بودند.
221 - بحارالأنوار، ج 26، ص 7.
222 - علامه حلّی، کشف الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین(ع)، ص 449.
223 - سورهی حدید، آیهی 3.
224 - سورهی حدید، آیهی 3.