حال در نظر بگیرید از تنگنای معاویه گذشتن نیاز به چه ابر مردهایی دارد و این که بنده عرض میکنم اگر بفهمید از طریق حضرت امام حسین(ع) در تاریخ چه اتفاقی افتاد میتوانید در تاریخ خود هزاران فتنه را که دشمنانتان بهوجود میآورند پشت سر بگذارید. در رابطه با عبوری که حضرت سید الشهداء(ع) از تنگناهای ظلمانی معاویه انجام دادند و ما را برای همیشه از یأس تاریخی رهانیدند روزهای پی در پی باید فکر کرد.
امام حسین(ع) و نماز، انسان را با ملکوت عالم آشنا میکند و در این حالت چهره ظلمات به هر شکل که خود را بیاراید، نازیبا جلوه میکند و دوران گذار را هموار مینماید. در همین رابطه به سخن خداوند نظر کنید که فرمود: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ»(22) چون وقتی انسان از طریق نماز با نور آشنا شد زشتی گناهان را احساس میکند و از آنها فاصله میگیرد، هرچند آن فحشاء و منکر در دوران مدرنیته خود را در لباسهای مختلف پنهان کرده باشد.
اصحاب امام حسین(ع) معنای نجات زمانه از ظلماتِ بنی امیه را فهمیدند و در عین آن که در زمانهی معاویه خون دل خوردند و اقدامی نکردند همواره روحیه اقدام به موقع را در خود زنده نگه داشتند تا وقتش رسید و در موقع معین دیگر هیچ مانعی حتی خفقان عبیدالله مانع آنها نشد. هر چند خفقان عبیدالله بن زیاد بسیار طاقتفرسا بود.(23) اینهایی که از کوفه به امام پیوستند بسیار شجاع و متفکر بودند که توانستند از همهی موانع بگذرند و خود را به امام برسانند و از شبکهی امنیتی گسترده عبیدالله عبور کنند.
عملِ به موقعِ خردمندانی که در کنار امام حسین(ع) گرد آمدند از آن جایی شروع شد که خبر حرکت امام را از قیس بن مسهر شنیدند و وقتی شنیدند امام را در منطقهی کربلا متوقف کردهاند سراسیمه خود را به امام رساندند. عمرو بن خالد، سعد رفیق عمرو و مجمعبن عبدالله و فرزندش و جنادة ابن حرث و واضعِ تُرک به راهنمایی طِرِّماح بن عدی طائی، با طی بیش از چهل فرسخ در بیراهه خود را به امام رساندند تا در اقدامی به موقع که وقتاش فرا رسیده وارد شوند، اقدامی که آنها نیز مانند امام هر روز انتظار آن را میکشیدند و چشمانشان به آن انتظار سفید شده بود.