کسانی مانع پیروزی اهل البیت(ع) شدند که نتوانستند خودداری لازم را داشته باشند. حضرت باقر(ع) به یکی از یاران خود میفرمایند: «یَا ابْنَ النُّعْمَانِ... فَلَا تَعْجَلُوا فَوَ اللَّهِ لَقَدْ قَرُبَ هَذَا الْأَمْرُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَأَذَعْتُمُوهُ فَأَخَّرَهُ اللَّهُ وَ اللَّهِ مَا لَكُمْ سِرٌّ إِلَّا وَ عَدُوُّكُمْ أَعْلَمُ بِهِ مِنْكُم»(152) مبادا عجله كنید به خدا قسم این امر سه مرتبه نزدیك شد ولی شما افشا كردید و خداوند آن را به تأخیر انداخت، خدا را سوگند یاد میكنم كه شما اسرارى ندارید مگر اینكه دشمنِ شما بهتر از آن اطلاع دارد. حضرت باقر(ع) در این روایت از شیعیان گلهمندند که با عدم خودداری و کنترل خود، پیروزی فرهنگ تشیع را به تأخیر انداختند. حضرت صادق(ع) در همین رابطه میفرمایند: «كَانَ هَذَا الْأَمْرُ فِیَّ فَأَخَّرَهُ اللَّهُ وَ یَفْعَلُ بَعْدُ فِی ذُرِّیَّتِی مَا یَشَاء»(153) ظهور دولت آل محمد را خداوند در من قرار داده بود، ولى آن را به تأخیر انداخت و بعد از من هر طور صلاح بداند دربارهی ذرّیهام عملى میسازد. ابو حمزه ثمالی میگوید: «قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ(ع) إِنَّ عَلِیّاً(ع) كَانَ یَقُولُ إِلَى السَّبْعِینَ بَلَاءٌ وَ كَانَ یَقُولُ بَعْدَ الْبَلَاءِ رَخَاءٌ وَ قَدْ مَضَتِ السَّبْعُونَ وَ لَمْ نَرَ رَخَاءً فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) یَا ثَابِتُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى كَانَ وَقَّتَ هَذَا الْأَمْرَ فِی السَّبْعِینَ فَلَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلَى أَرْبَعِینَ وَ مِائَةِ سَنَةٍ فَحَدَّثْنَاكُمْ فَأَذَعْتُمُ الْحَدِیثَ وَ كَشَفْتُمْ قِنَاعَ السِّتْرِ فَأَخَّرَهُ اللَّهُ وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ وَقْتاً عِنْدَنَا وَ یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ قَالَ أَبُو حَمْزَةَ وَ قُلْتُ ذَلِكَ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) فَقَالَ قَدْ كَانَ ذَاك»(154) به امام محمد باقر(ع) عرض كردم: امیر المؤمنین(ع) فرمودهاند تا هفتاد سال بلا هست و بعد از بلاها آسایش خواهد بود، در صورتىكه هفتاد سال گذشت و ما آسایشى نمىبینیم؟ حضرت فرمود: خداوند مدت ناراحتى را تا هفتاد سال قرار داده بود ولى چون امام حسین(ع) كشته شد، غضب الهى بر مردمِ روى زمین شدت یافت وآن مدت را تا سال صد و چهل به تأخیر انداخت. ما این مطلب را به شما گفتیم و شما این راز را آشكار نمودید، خداوند هم آن مدت را به تأخیر انداخت و دیگر وقتى براى آن تعیین نكرد. «یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ»(155) خداوند آنچه را بخواهد از میان میبرد و آنچه را بخواهد باقى میگذارد و اُمّ كتاب در نزد اوست. حضرت صادق(ع) نیز میفرمایند: «قَدْ كَانَ لِهَذَا الْأَمْرِ وَقْتٌ وَ كَانَ فِی سَنَةِ أَرْبَعِینَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْتُمْ بِهِ وَ أَذَعْتُمُوهُ فَأَخَّرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَل»(156) ظهور دولت آل محمّد وقت معینى داشت كه سال یك صد و چهل بود، ولى شما آن را بازگو كردید و منتشر ساختید خداوند هم آن را به تأخیر انداخت.
چنانچه ملاحظه میفرمائید خداوند راهی برای رسیدن به اهداف بلند برای ما قرار داده که البته مشروط به آن است که آن راه را درست طی کنیم و بدانیم هرگونه افراط و یا تفریطی نتیجه را به تأخیر میاندازد. و زمانشناسی به معنی آن است که همواره متوجه باشیم در کجای تاریخ هستیم و چگونه باید موقعیت خود را نسبت به اهداف بزرگمان بازخوانی کنیم که نه از ادامهی راه مأیوس شویم و وضع ظلمانی موجود را بپذیریم و نه برای آبادکردن دِهی، شهری را خراب کنیم و با درگیر شدن در مسائل جزئی هدف بزرگ زندگی را به حاشیه برانیم.
اگر در داشتن تحلیلِ درست نسبت به رابطهی خود با اهداف بزرگ الهی دچار بحران شدهایم و حسّ میکنیم به بن بست رسیدهایم باید خود را ملامت کنیم که راه را درست تشخیص ندادهایم زیرا نفهمیدیم راه ما از طریق معرفت به جایگاه هدایتگرانهی اهل البیت(ع) گشوده میشود و صادقانه باید آنها را راه رسیدن به مقصد بدانیم و در راستای اظهار اعتقاد خود به خدا عرض کنیم: «هُمُ السَّبیلُ اِلَیک» آنها راههای رسیدن به تو هستند. امیرالمؤمنین(ع) در جای دیگر میفرمایند: « فَانْظُرُوا أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّكُمْ فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبَدُوا وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فَانْصُرُوهُم...»(157) همواره به اهلالبیت پیامبرتان بنگرید، اگر آنان ساکت شدند و در خانه نشستند، شما نیز سکوت کرده به زمین بچسبید، و اگر از شما یاری طلبیدند، به یاری آنان بشتابید. همهی این تأکیدات برای آن است که عالیترین نتیجه و کاملترین تلاش نصیب انسانها بشود و این ممکن نیست مگر از طریق فهم جایگاه اهل البیت(ع) و رعایت حقی که آنها در راهنمایی بشریت دارند.