برنامهی شهادت حضرت سیدالشهداء(ع) را «سرجونبن منصورالرومی» طراحی کرد، شیخ مفید در ارشاد مینویسد:
«لَمَّا وَصَلَتِ الْكُتُبُ إِلَى یَزِیدَ دَعَا سَرْجُونَ مَوْلَى مُعَاوِیَةَ فَقَالَ مَا رَأْیُكَ إِنَّ حُسَیْناً قَدْ وَجَّهَ إِلَى الْكُوفَةِ مُسْلِمَ بْنَ عَقِیلٍ یُبَایِعُ لَهُ وَ قَدْ بَلَغَنِی عَنِ النُّعْمَانِ بْنِ بَشِیرٍ ضَعْفٌ وَ قَوْلٌ سَیِّئٌ فَمَنْ تَرَى أَنْ أَسْتَعْمِلَ عَلَى الْكُوفَةِ وَ كَانَ یَزِیدُ عَاتِباً عَلَى عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ فَقَالَ لَهُ سَرْجُونُ أَ رَأَیْتَ مُعَاوِیَةَ لَوْ نُشِرَ لَكَ حَیّاً أَ مَا كُنْتَ آخِذاً بِرَأْیِهِ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَأَخْرَجَ سَرْجُونُ عَهْدَ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ عَلَى الْكُوفَةِ وَ قَالَ هَذَا رَأْیُ مُعَاوِیَةَ مَاتَ وَ قَدْ أَمَرَ بِهَذَا الْكِتَابِ فَضُمَّ الْمِصْرَیْنِ إِلَى عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ فَقَالَ لَهُ یَزِیدُ أَفْعَلُ ابْعَثْ بِعَهْدِ عُبَیْدِ اللَّه»(105)
چون نامههایی در رابطه با ورود مسلم ابن عقیل به کوفه، به عنوان نمایندهی امام حسین(ع) به یزید رسید، یزید سرجون غلام معاویه را طلبید و به او گفت: رأى تو چیست؟ همانا حسین مسلم بن عقیل را به كوفه فرستاده و براى او از مردم بیعت میگیرد، و به من رسیده است كه نعمان سستى كرده، و گفتار بدى در این باره داشته است به نظر تو چه كسى را به كوفه فرمانروا كنم؟- و یزید در آن هنگام بر عبید اللَّه بن زیاد كه حاكم بصره بود خشمناك بود- سرجون گفت: اگر معاویه (پدرت) زنده بود و در این باره رأى میداد آن را مىپذیرفتى؟ گفت: آرى، سرجون حكم فرماندارى عبید اللَّه بن زیاد را براى كوفه بیرون آورد و گفت: این رأى معاویه است كه خود مُرد ولى دستور به نوشتن این حكم داد، پس حكومت دو شهر (بصره و كوفه) را به عبیدالله بن زیاد بسپار، یزید گفت: چنین میكنم، حكم عبیدالله را براى او فرستاد.
اگر دیروز «سرجون بن منصورالرومی» مشاور یزید میشود و با مطرحکردن عبیدالله برای حکومت کوفه، برنامهی قتل امام حسین(ع) را میریزد، امروز باز همان رومِ دیروز و غرب امروز است که جریان نفاق را رهبری میکند و پیچیدهترین جبههی مقابله با نظام اسلامی را به میان میآورد و امروز نیز امام حسین(ع) و فرهنگ شهادت است که نظام اسلامی را از دام دشمن منافق میرهاند. و این عملی نمیشود مگر با شدّت دادن به نظام ولایت فقیه و به میدان آمدن نیروهای اصولگرای وِلایی.
نَه میتوان حضور عنصر نفاق را در صدر اسلام نادیده گرفت و متوجه عظمت کار امام حسین(ع) نبود و نَه امروز میتوان از حضور جریان نفاق در قالب ادعای اسلامی یکه خورد و از عبور از جریان پیچیدهی نفاق مأیوس گشت و به جریان فتنه باج داد. راهی که امام حسین(ع) در جلو ما گشودهاند راهی است که نقشههای نفاق را عقیم میکند و جمهوری اسلامی بدون آن که به جمهوری ایرانی تبدیل شود، با نشاط کامل به راه خود ادامه میدهد.