تربیت
Tarbiat.Org

راز شادی امام حسین(ع) در قتلگاه
اصغر طاهرزاده

روم دیروز و غرب امروز

برنامه‌ی شهادت حضرت سید‌الشهداء(ع) را «سرجون‌بن منصورالرومی» طراحی کرد، شیخ مفید در ارشاد می‌نویسد:
«لَمَّا وَصَلَتِ الْكُتُبُ إِلَى یَزِیدَ دَعَا سَرْجُونَ مَوْلَى مُعَاوِیَةَ فَقَالَ مَا رَأْیُكَ إِنَّ حُسَیْناً قَدْ وَجَّهَ إِلَى الْكُوفَةِ مُسْلِمَ بْنَ عَقِیلٍ یُبَایِعُ لَهُ وَ قَدْ بَلَغَنِی عَنِ النُّعْمَانِ بْنِ بَشِیرٍ ضَعْفٌ وَ قَوْلٌ سَیِّئٌ فَمَنْ تَرَى أَنْ أَسْتَعْمِلَ عَلَى الْكُوفَةِ وَ كَانَ یَزِیدُ عَاتِباً عَلَى عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ فَقَالَ لَهُ سَرْجُونُ أَ رَأَیْتَ مُعَاوِیَةَ لَوْ نُشِرَ لَكَ حَیّاً أَ مَا كُنْتَ آخِذاً بِرَأْیِهِ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَأَخْرَجَ سَرْجُونُ عَهْدَ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ عَلَى الْكُوفَةِ وَ قَالَ هَذَا رَأْیُ مُعَاوِیَةَ مَاتَ وَ قَدْ أَمَرَ بِهَذَا الْكِتَابِ فَضُمَّ الْمِصْرَیْنِ إِلَى عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ فَقَالَ لَهُ یَزِیدُ أَفْعَلُ ابْعَثْ بِعَهْدِ عُبَیْدِ اللَّه‏»(105)
چون نامه‏هایی در رابطه با ورود مسلم ابن عقیل به کوفه، به عنوان نماینده‌ی امام حسین(ع) به یزید رسید، یزید سرجون غلام معاویه را طلبید و به او گفت: رأى تو چیست؟ همانا حسین مسلم بن عقیل را به كوفه فرستاده و براى او از مردم بیعت می‌گیرد، و به من رسیده است كه نعمان سستى كرده، و گفتار بدى در این باره داشته است به نظر تو چه كسى را به كوفه فرمانروا كنم؟- و یزید در آن هنگام بر عبید اللَّه بن زیاد كه حاكم بصره بود خشمناك بود- سرجون گفت: اگر معاویه (پدرت) زنده بود و در این باره رأى می‌داد آن را مى‏پذیرفتى؟ گفت: آرى، سرجون حكم فرماندارى عبید اللَّه بن زیاد را براى كوفه بیرون آورد و گفت: این رأى معاویه است كه خود مُرد ولى دستور به نوشتن این حكم داد، پس حكومت دو شهر (بصره و كوفه) را به عبیدالله بن زیاد بسپار، یزید گفت: چنین می‌كنم، حكم عبیدالله را براى او فرستاد.
اگر دیروز «سرجون‌ بن منصورالرومی» مشاور یزید می‌شود و با مطرح‌کردن عبیدالله برای حکومت کوفه، برنامه‌ی قتل امام حسین(ع) را می‌ریزد، امروز باز همان رومِ دیروز و غرب امروز است که جریان نفاق را رهبری می‌کند و پیچیده‌ترین جبهه‌ی مقابله با نظام اسلامی را به میان می‌آورد و امروز نیز امام حسین(ع) و فرهنگ شهادت است که نظام اسلامی را از دام دشمن منافق می‌رهاند. و این عملی نمی‌شود مگر با شدّت دادن به نظام ولایت فقیه و به میدان آمدن نیروهای اصول‌گرای وِلایی.
نَه می‌توان حضور عنصر نفاق را در صدر اسلام نادیده گرفت و متوجه عظمت کار امام حسین(ع) نبود و نَه امروز می‌توان از حضور جریان نفاق در قالب ادعای اسلامی یکه خورد و از عبور از جریان پیچیده‌ی نفاق مأیوس گشت و به جریان فتنه باج داد. راهی که امام حسین(ع) در جلو ما گشوده‌اند راهی است که نقشه‌های نفاق را عقیم می‌کند و جمهوری اسلامی بدون آن که به جمهوری ایرانی تبدیل شود، با نشاط کامل به راه خود ادامه می‌دهد.