تربیت
Tarbiat.Org

راز شادی امام حسین(ع) در قتلگاه
اصغر طاهرزاده

پاره‌کردن پرده‌ی نفاق امویان

یک طرف دیگرِ کربلا موضوع احساس موفقیتی است که حضرت سیدالشهداء(ع) و اصحابشان داشتند. وقتی می‌توانیم راز شادمانی و احساس پیروزی آن حضرت را بشناسیم که متوجه حضور فرهنگ نفاقی باشیم که درآن زمان سراسر جهان اسلام را فرا گرفته بود، به طوری که پست‌ترینِ افراد جزیرة‌العرب مثل یزید، بدون هیچ ارادتی به اسلام، ولی با شعارهای اسلامی شخصیت‌های خبیثی را بر مردم تحمیل کرده بود و کارها طوری جلو می‌رفت که از اسلام هیچ چیزی نمی‌ماند و امام حسین(ع) این پرده‌ی نفاق را می‌شناسند و پاره می‌کنند. خود حضرت در ترسیم شرایط پیش آمده می‌گویند: «النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا وَ الدِّینُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ»(77) مردم بنده‌ی دنیا می‌باشند و دین در حدّ لعابی است بر روی زبانشان، تا آن موقعى دیندار هستند كه معیشت آنان تأمین شود، اما وقتى به‌وسیله‌ی بلاء مورد آزمایش قرار بگیرند دین‌داران قلیل و اندك خواهند بود.
هر اندازه عمیق‌تر متوجه عمق نفاق آن زمان شویم، به همان اندازه بهتر متوجه پیروزی و راز خوشحالی حضرت(ع) می‌گردیم.
مشکل نفاق آن است که در باطن، تمام گرایش‌های پست کافران را دارد ولی مدعی اسلامیت است و نه ‌تنها برای مسلمانان ارزش واقعی قائل نیست، بلکه از آن‌ها کینه‌ها در دل دارد. در همین رابطه خداوند می‌فرمایند: «أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَن لَّن یُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ»؛(78) آیا آن مسلمانان ضعیف‌الایمان که در قلب‌هایشان نسبت به مؤمنین واقعی کینه دارند، گمان می‌کنند ما آن کینه‌ها را ظاهر نمی‌کنیم و شخصیت آن‌ها را رسوا نمی‌نمائیم؟