پس راز پیروزی امام حسین(ع) در به نتیجهرسیدن برنامهها را باید در نیایشهای شب عاشورا جستجو کرد و این که در روز عاشورا حضرت این همه امیدوارانه عمل میکنند چون متوجهاند نیایشها کار خود را کرده و مدد الهی به صورت کامل به صحنه آمده که برنامهها این چنین خوب پیش میرود. خطاب به لشکر عمر سعد میگویند: «اَیْمُ اللَّهِ لَا تَلْبَثُونَ بَعْدَهَا إِلَّا كَرَیْثِ مَا یُرْكَبُ الْفَرَسُ حَتَّى تَدُورَ بِكُمْ دَوْرَ الرَّحَى وَ تَقْلَقُ بِكُمْ قَلَقَ الْمِحْوَرِ عَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَیَّ أَبِی عَنْ جَدِّی»؛(70) به خدا كه به شما مهلتى به اندازهی زمان یك سوارشدن بر اسب بیشتر ندهند تا آنكه آسیابِ زمان، شما را در زیر چرخش خرد و ریز كند. آرى این عهدى است از پدرم و از جدّم.
برنامهها طوری جلو رفت که حضرت مطمئن شدند کارشان به نتیجه رسیده و فاجعهی فرهنگ اموی از سر جهان اسلام در حال رفعشدن است. امویان با حیلههایی که معاویه داشت طوری برنامهریزی کرده بودند که فکر خود را بر اسلام تحمیل کنند و اسلام را برای همیشه از صحنهی تاریخ بیرون بیندازند و در حدّ ظاهر متوقف کنند. حضرت با مدیریتی که به مدد الهی در صحنهی کربلا إعمال کردند، به آنها خبر دادند که به لطف الهی گور آنها کنده شد و زمانی كه از این به بعد در اختیارشان هست در آن حدّ است كه یك سوارکار سوار اسب گردد و پیاده شود!
میفرمایند: «عَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَیّ ابی عن جدّی»؛ این یك عهدی است كه از طریق پدرم از جدّم به من رسیده كه كار با این برنامه به اینجا میرسد و تمام آن عهد با نتایج آن دارد عملی میشود. و در راستای آن که احساس کردند خدا همهی مددهای خود را به ایشان مرحمت فرموده، حضرت در آخرین ساعات عمر بهشدت خوشحالاند و در حالیکه دیگر توان بلندشدن نداشتند سر مبارک را بر روی خاک میگذارند و ندا سر میدهند: «بسماللّهِ و باللّهِ وَ عَلی ملةِ رسولِ اللّه»؛ بعد از آن نیایش عجیبی كه در قتلگاه میكنند این آخرین جملهشان است كه: به نام خدا و به مدد الهی و بر دین رسول خدا(ص). و این دنیا را ترک کردند و رسالت خود را بهخوبی به انتها رساندند، رسالتی که رسول خدا(ص) در خواب به ایشان فرمودند: «یَا حُسَیْنُ اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاكَ قَتِیلا»(71) حسین حرکت کن، وقتش رسیده، خدا میخواهد تو را شهید ببیند.
«اُخْرُجْ» را معنی كردهاند «خارج شو» ولی معنای آن این است كه «ای حسین نهضت خود را شروع كن». حضرت در رابطه با چگونگی مقابله با امویان سالها تأمّل کردهاند و آمادهی نفحهای غیبی بودهاند و حالا آن سروش الهی توسط رسول خدا(ص) به آن حضرت رسید که زمینه فراهم است. همانطور که عارفان بزرگ میگویند مدتها منتظر بودیم تا آن نفحهی الهی برسد، حالا نفحهی الهی براساس ظرفیت گستردهای که حضرت امام حسین(ع) دارند رسید.
حضرت اباعبدالله(ع) ده سال پس از شهادت حضرت امام حسن(ع) تا مرگ معاویه در سختترین شرایط، ناظر بودند که چگونه معاویه در حال هدم ریشهی اسلام است، این مدت ده ساله مدت خیلی عجیبی است. اگر خواستید واقعاً بفهمید چقدر باید برای امام حسین(ع) غصّه خورد باید به این ده سال فکر کرد. حضرت میبینند چگونه معاویه در هَدْم ریشههای اسلام برنامهریزی کرده است و همینطور هم جلو میرود، اکثر صحابه مرعوب شخصیت او شدهاند و مردم هم كه متوجه نیستند چهچیزی در حال وقوع است.
اگر بفهمیم در این ده سال بر حسین(ع) چه گذشت، کربلا را و شادیها و امیدهای حضرت را میفهمیم و اگر آن وضع را درست تصور کنیم برای این ده سالِ غم حضرت سیدالشهداء(ع) اشکها خواهیم ریخت.