تربیت
Tarbiat.Org

زن، آن‌گونه که باید باشد (زن - خانواده - بحران)
اصغر طاهرزاده

معنای پختگیِ حاصل از ازدواج

سؤال: در جایی می‌فرمایید؛ «چقدر فرهنگ غرب زشت عمل کرد به طوری که ازدواج را، که وسیله‌ی اُنس دو روح است برای پخته‌شدنِ هرچه بیشترِ دو انسان، به ارضای شهوت تبدیل‌نمود». لطفاً این «پخته‌شدن دو روح در سایة انس» را توضیح‌دهید.
جواب: «پخته‌شدن دو روح در سایه‌ی انس با همدیگر» به نظرم با مقدماتی که عرض شد تا حدّی روشن است. پخته‌شدن در هرکاری یعنی «آزادشدن از خواسته‌های فردی»، و موضوعات را با جوانب دقیق‌تر نگاه‌کردن؛ شما می‌بینید آقا یا خانم قبل از ازدواج، نظر خود را کامل می‌داند، ولی وقتی ازدواج کرد و در بستر زندگی با تنگناهایی روبه‌رو شد که راحت نمی‌تواند نظرات خود را عملی کند مجبور است بیشتر فکر کند و در فکر خود تجدید نظر نماید. در زندگی فردی فكرمی‌كرده خیلی متفكر است، ولی وقتی همان فکر را آورد در خانواده و با افکار دیگر مقایسه کرد می‌بیند باید در رفع نواقص فکر خود تلاش نماید. متوجه می‌شود نمی‌تواند روی حرف خود اصرار کند وگرنه خانواده‌اش به بحران می‌افتد- البته به شرطی كه طرف برای خانواده حریم قائل باشد و نخواهد نظر مقابل را سركوب كند- کسی که در مقابل نظر منطقی بقیه با نظر خودش درگیر می‌شود درواقع توانسته ‌است از طریق خانواده به یک نوع پختگی برسد که در زندگی فردی به آن نمی‌رسید. انسانِ «پخته» به کسی می‌گویند؛ كه جوانب نقص نظر خود را ببیند. شما دیده‌اید؛ اندیشمندان بزرگ عموماً وقتی نظر می‌دهند، می‌گویند: «من نظرم این هست، اما این حرف به این معنی نیست كه توانسته ‌باشم همه‌ی جوانب را هم حل‌كنم». خیلی حرف است؛ گاهی دیده‌ایم كه علامه طباطبائی(ره) چقدر دقیق یك آیه را تفسیرمی‌كنند! بعد آخرش می‌نویسند: «وَ اللهُ اَعلَم». در اصطلاح آقایان «وَ اللهُ اَعلَم» یعنی من مطمئن نیستم كه در این مطلبی كه گفتم، تمام جوانبِ موضوع در نظر گرفته ‌شده ‌است. در خانواده، در تقابل آراء، فقط نظردادن و رفتن نیست، راه‌کار عملی باید داد، لذا به آدم پختگی می‌دهد.
در بحث «تولدی دیگر» که در ابتدای بحث در رابطه با ازدواج عرض کردم یکی از معانی‌ تولد دیگر همین پختگی است. زن و مردِ جوان در عین مودّت و محبت به همدیگر با تفاوت آراء روبه‌رو می‌شوند. و همه‌ی هنر در این‌جا است که هیچ‌کدام بر حرف خود اصرار نورزند تا فهمی بالاتر به میان آید، و كم‌اند زن و شوهرهای جوانی كه توانسته‌ باشند از این تقابل آراء درست رد شوند. واقعاً بصیرت می‌خواهد كه آدم در آن مرحله بگوید: چرا حرفِ همسرم درست نیست و حرف من درست است؟»! متأسفانه صد دلیل می‌آورد كه حرف خودش درست است، در صورتی كه كافی است فقط یك کمی انصاف داشته ‌باشد تا متوجه بشود. در بستر خانواده باید با موضوعات به شکل دیگری برخورد کرد، زیرا موضوعْ حاکمیت حرف یکی بر دیگری نیست، بلکه موضوعْ فکر جدیدی است که باید متولد شود، در این حالت است که طرف می‌بیند عجب! دیگر نمی‌تواند مثل قبل راحت نظر بدهد و خودش هم نظر خود را تأیید کند، برای تصمیماتی كه می‌خواهد بگیرد، باید جوانب زیادی را در نظر بگیرد. توجه به نظر زنان در جای خود بسیار کارساز است به طوری که قرآن در مورد از شیرگرفتن زودتر از موعد کودک می‌فرماید چنانچه زن و مرد با همدیگر مشاوره کردند و به نتیجه رسیدند اشکال ندارد، که موضوعِ آن در جلسات قبل گذشت و روشن شد که بعضاً واژه‌ی زن در بعضی روایات به معنی زنانی است که سراسر در فکر هوس‌های خود هستند و در این رابطه می‌فرمایند: «وَ شاوِرُوهُنَّ وَ خالِفُوهُنَّ حُبُّکَ لِلشَّیءِ یعْمی وَ یصِم»(89) بر خلاف رأی آن‌ها عمل کنید، زیرا دوستی یک شیئ انسان را در دیدن حقیقت، کور و در گفتن حقیقت کمک می‌کند. حضرت در این توصیه می‌فرمایند: مواظب باش این‌چنین زنانی اندیشه‌ی تو را تحت تأثیر خود قرار ندهند.
وقتی قرآن موضوع مشورت با زنان را به‌کلی مسدود نکرده پس معلوم است در آن‌جایی که مشورت با آن‌ها نهی شده یا مربوط به موقعیت‌های خاص است و یا مربوط به زنان خاص که در بحث مشورت با زنان، بحمدالله موضوع تا حدّی بررسی شد.
آنچه مورد تأکید است؛ موضوع تضارب آراء در نظام خانواده است که مسلّم اگر انسان نسبت به نظرات همسر خود حساس باشد و به آن توجه کند علاوه بر آن که کشتی خانواده را بهتر به ساحل سعادت می‌رساند، موجب پختگی آراء خود و همسرش خواهد شد، عمده آن است که هر دو نفر سعی کنند آراء یکدیگر را تصحیح کنند تا تفکر جدیدی متولد شود، نه این‌که هرکدام سعی بر سرکوب‌ رأی دیگری داشته باشد.
بنده به بعضی از رفقای دینی گله دارم چون بدون دقت به جایگاه روایاتی که زنان را نقد کرده، حکم کلی می‌کنند و عملاً اندیشه و آراء زنان را از صحنه‌ی خانواده خارج می‌نمایند. بعضاً در حدی به زن نگاه‌ می‌كنند که از او به عنوان صاحب‌نظر در امور تربیتی كه نظرش می‌تواند در به سعادت‌رساندن اعضاء خانواده مفید واقع بشود، نظرخواهی نمی‌شود، و درنتیجه آن استعداد شكوفا نمی‌گردد. خداوند به حضرت آیت‌الله جوادی«حفظه‌الله» خیر فراوان دهد که با طرح کتاب «زن در آینیه‌ی جلال و جمال» بسیاری از شبهاتی که در مورد زن مطرح شده بود را مرتفع نمودند.
نگاه فمینیستی به زن نگاهی است که در فضای خود آسیب‌هایی را به زن می‌زند، ولی نگاه به جایگاه ارزشمند و شخصیت اصلی زن نگاه دیگری است که می‌گوید حذف نظرات زن از زندگی، آسیب‌های فراوانی به‌بار خواهد آورد و عملاً زمینه‌ی رشد فمینیسم را فراهم می‌کند. در بحث احترام به رأی زنان قصد ما لوس‌کردن زنان نیست، بلکه حرف این است که ما هرچقدر در متون دینی مطالعه کردیم، به این كه بتوان عقل زن را عقل درجه ‌دوم گرفت نرسیدیم، و در واقع وظیفه‌ی ما این است که متذکر چنین موضوعی باشیم.