نگهداشتن محبت و مودّت اولیه به معنای «وفاداری نسبت به همدیگر» و رعایتكردن همدیگر است در هر آنچه برای دیگری اهمیت دارد و خداوند هم آن را نفی نکرده است. شاید زن و مرد بعد از مدتی تصورشان این باشد كه باید محبت اولیه به همان حالت تا آخر بماند، لازم نیست آن حالت به همان شکل اولیه باقی بماند، آن حالت اولیه، مربوط به دورهی جوانیِ آدم است؛ در جوانی، قوة خیال غلبه دارد، و جنبهی عاطفیِ خیال در صحنه است و اگر همین جنبه هم تا آخر بماند خیلی خوب است، ولی اگر هم نماند، نباید تصوربشود كه آن محبت از بین رفتهاست، باید متوجه بود به اقتضای شرایطِ سنی شکل آن به مرور عوض میشود، بدون آنکه خداوند لطف خود را در دادن آن محبت پس گرفتهباشد، باید دقت کرد و آن مودت و رحمت را در صورتهای جدیدش دید.
سؤال: قبلاً گفتید كه اگر مواظب نباشیم، شیطان آن مودت و رحمت را میگیرد. حالا میگویید: طبیعی است كه شكلش عوضبشود. آنطوری كه شیطان میگیرد با این حالتی كه عوض میشود، چه فرقی میكند؟
جواب: ببینید، یك وقت آن مودت را شیطان از ما میگیرد، در نتیجه بین زن و شوهر «كینه» و «رقابت» پیش میآید، ولی در صورتی که شکل محبت پختهتر شود همان ایثار و همان نفی خود به شکلی همهجانبهتر در صحنه است. اینکه میگویند: عموماً هر ماه عسلی یك ماه سركهشیره دارد، به این معنی است که آن محبت احساساتی میرود، نه اینکه بهکلی آن محبت برود. اگر انگیزههای ازدواج طوری باشد که شیطان بتواند محبت اولیه را بگیرد همان میشود که شما دربعضی از زن و شوهرها ملاحظه میکنید که تا آخر عمر بهعنوان دو «رقیب» با هم زندگیكنند، سخنشان با همدیگر دائم همراه با سرزنش و تحقیر است! ولی بعضی مواقع زن و مرد در عمل نشان میدهند كه كاملاً تمام وجودشان برای حفظ همین زندگی مشترک است، هرچند نمیتوانند به آن شكل قبلی از خود ابراز احساسات کنند. اینجا باید هرکدام از عمل دیگری بفهمد که آن محبت باقی است.
سؤال: آیا منظور شما از «عوضشدن شكل محبت اولیه» این است كه نسبت به هم محبت دارند ولی مثلاً الفاظ عاشقانه را كمتر به كار میبرند؟
جواب: درست میفرمایید؛ البته من نظرم این است كه صورت ایدهآل زندگی آن است که در عین پختگی و عقلانیشدن، بیشتر سعی شود آن محبت احساساتی هم بماند. متأسفانه ما هر چقدر جلو برویم و عاقل شویم، عقل جای خیالمان را میگیرد، و تحرک خیالمان ضعیف میگردد. راه درست آن است که خیال هم همواره در جای خود باشد تا نشاط انسان بماند. شما آخر عمرِ حضرت امامخمینی(ره) را نگاهكنید؛ چه اشعار زیبایی میسرودند! این یعنی حفظ خیال، ولی به صورتی پاک. با این حال اگر با حضور بیشترِ عقل، آن محبت احساسی رفت، نباید فكركنیم كه آن محبت بهکلی رفته است در حالی که شكل خیالیاش ضعیف شده است، اگر نگاه کنید آن محبت را در صورتهای دیگر میبینید. تقاضاهای همدیگر را از هم بپذیرید و به همدیگر جواب دهید، سعی کنید با احساسات جواب دهید و عاشقپیشگی را تا آخر حفظ کنید و از طریق لذّات جنسی نسبت به همدیگر شوق عبادات را در خود زیاد نمایید.
سؤال: پس میتوان گفت هنر این است كه صورت خیالیمحبت اولیه را تا آخر حفظكنیم. ولی اگر هم صورت آن عوض بشود، این را یک امر طبیعی بدانیم، هر چند بهتر است سعی شود به همان صورت اولیه باقی بماند؟
جواب: بله، منظور این است که زن و شوهرها فكرنكنند آن محبت اولیه شامل مرور زمان شده و از بین رفته است، اشکال این است که نمیتوانند صورتهای بعدی آن را درست تفسیركنند، درنتیجه فكرمیكنند دیگر آن محبت و مودّت اولیه نیست. زن و شوهر باید متوجه باشند بهخصوص زنها که بیشتر سعی میکنند آن محبت اولیه باقی بماند، باید اینجا بیشتر متوجه باشند؛ آن محبت در حرکات مردان باقی است، هرچند در کلمات شوهرشان اظهار نمیشود. مثلاً ؛ اگر مرد بفهمد که همسرش زردآلو دوست دارد مثل قبل وقتی زردآلو میخرد، نمیآید بگوید «چون زردآلو دوست داشتی، برایت خریدم». ولی میبینی تا آخر عمر، پیر هم كه شده، همینکه زردآلوها به بازار آمد، برای همسرش زردآلو میخرد. این نشان میدهد كه آن وفاداری هنوز هست، اما مثل قبل نمیآید بگوید «این زردآلو را برای شما خریدهام»، میرود و آنها را در آشپزخانه میگذارد. این هنر زن است كه بفهمد، پس آن محبت اولیه مانده است. حرکات مرد نشان میدهد تمایلات همسرش برایش مهم است و تا آخر عمر سعی میکند آن را رعایت کند تا از اینجهت او در رفاه باشد. زن هم كه غذا را میپزد، تا آخر عمر سعی میکند به میل شوهرش غذا بپزد. البته زنها در ارائهی عشق هنرمندترند، مگر بعضی از آنها که متأسفانه در این امر شکست خوردهاند. هر اندازه عقل معاش بر زندگی غلبه کند احساسات و صفا کم میشود و امروزه شرایط طوری شده که متأسفانه نهتنها مردها که زنها هم بدجوری عقل معاش بر عواطفشان غلبه کرده است. در شرایط جدید نهتنها عقل به معنی واقعی آن در حدّ عقل معاش پایین آمده، عشق هم در حدّ احساساتی که یک دختر و پسر با یک نگاه به همدیگر نسبت به هم علاقه پیدا میکنند، پایین آمده است.
ما الآن قالب صحیحی جلوی چشممان نیست كه بگوییم این نوع ارتباط، عشق مورد نظر ما است، همانطور که «عقل حِكمی» به «عقل حساب و كتاب سودانگارانه» تبدیل شده. عشقی هم كه خداوند در ابتدای زندگی به دو همسر لطف میکند، در شرایط جدید با غلبهی روح فرهنگ مدرنیته آلوده شدهاست. آن مودّتی که دین از آن خبر میدهد دیگر در ابتدای زندگیها نیست یا اگر هم هست با افکار و امیال غیر انسانی مخلوط شده است و لذا زن و شوهرها در ابتدای زندگی آن محبت و مودّت را در نگاه یکدیگر احساس نمیکنند، نگاهی که رسول خدا(ص) در مورد آن فرمودند: «إنَّ الرَّجُلَ إذا نظر إلی امْرأتِه و نَظَرتْ الیه، نَظَراللهُ تعالی إلَیهِما نَظَر الرَّحْمة»؛(83) چون مردی به همسر خود بنگرد و او نیز به شوهر نظر کند، خداوند تعالی به آنها از سر رحمت نظر میکند.