1 - «مفاتیحالجنان»، دعای توسل به ائمه(ع)
2 - «بحارالانوار»، ج43، ص4، روایت3.
3 - سوره انفال، آیه24.
4 - برای روشن شدن این موضوع به بحث حركت جوهری رجوع فرمایید.
5 - البته در علم خدا معلوم است كه هر انسانی پس از خلقت چگونه خواهد بود.
6 - «مجمعالبحرین»، ماده شبح.
7 - برای بررسی بیشتر این موضوع میتوانید به بحث امام زمان(ع) قلب عالم هستی در كتاب مبانی معرفتی مهدویت رجوع فرمایید.
8 - برای بررسی كامل نظر افلاطون در مورد مُثُل میتوانید به كتاب «تاریخ فلسفه غرب» اثر فردریككاپلستون جلد 1 ص 229 ترجمه «سیدجلالالدینمجتبوی» رجوع فرمایید.
9 - به فارابی از كتاب تاریخ فلسفه در اسلام جلد 1 ص 639 از م،م شریف رجوع شود.
10 - «بحارالانوار»، ج43، ص44.
11 - در مورد حزن حضرت، به بحث «ریشة اصلی غم فاطمه(س)» رجوع فرمایید.
12 - «بحارالانوار»، ج43، ص52.
13 - سوره اعراف، آیه31.
14 - «بحارالانوار»، ج26، ص307، روایت71.
15 - «بحارالانوار»، ج26، ص320، روایت 2.
16 - سوره ص، آیه 75.
17 - «بحارالانوار»، ج26، ص346، روایت19.
18 - «مفاتیحالجنان»، زیارت روز یكشنبه.
19 - «بحارالانوار»، ج43، ص 65.
20 - قال رسولالله(ص): «خُلِقَ فاطِمَةُ قَبْلَ اَنْ یُخْلَقَ الْاَرْضُ وَ السَّماءُ...» («بحارالانوار»، ج42، ص4)؛ یعنی خداوند پیش از خلقت زمین و آسمان نور فاطمه(س) را آفرید. عزیزان عنایت دارند كه این قبلیت خبر از مقام وجودی برتر آن حضرت میدهد و نیز خبر میدهد كه او یك حقیقت وجودی بوده كه بعداً در صلب پیامبر خدا(ص) قرار میگیرد تحت عنوان فاطمهزهرا«س» و ظهور زمینی پیدا میكند، در حالیكه در حالتِ قبل از ظهور «منصوره» بود.
21 - «بحارالانوار»، ج43، ص23.
22 - «بحارالانوار»، ج43، ص65.
23 - قال رسولالله(ص): «فاطِمَةُ حَوْراءُ اِنْسِیَّةٌ، فَإِذا اشْتَقْتُ اِلَی الْجَنَّةِ، شَمَمْتُ رائِحَةَ فاطِمَةَ» (بحارالانوار، ج43، ص5)؛ یعنی فاطمه فرشتهای است بشرگونه، هر وقت مشتاق بهشت میشوم، بوی فاطمه(س) را استشمام میكنم.
24 - «بحارالانوار»، ج16، ص79.
25 - «جلوه نور»، سعادتپرور، ص12.
26 - سوره كهف، آیه 65.
27 - امیرالمؤمنین علی(ع) به رسولالله(ص) عرض كردند: «نُورُ فاطِمَةَ مِنْ نُورِنا؟» آیا نور فاطمه از نور ماست؟ پیامبر خدا(ص) فرمودند: «اَوَلا تَعْلَمْ؟» مگر نمیدانی؟ آنگاه علی(ع) بهجهت شكر این نعمت به درگاه الهی سجده كرد.(بحارالانوار، ج43، ص8). البته در این روایت رازها نهفته است كه شرح آن مقام دیگری را میطلبد ولی آن به عنوان شاهدی است جهت توجّه به مقام خاصی از حضرت پیامبر و علی(علیهماالسلام). روایت میخواهد بگوید حتی فاطمه(س) از آن مقام خاص بیبهره نیست.
28 - سوره ذاریات، آیه56.
29 - «جنةالعاصمه»، ص168، به نقل از كشفاللئالی.
30 - «بحارالانوار»، ج43، ص4.
31 - «بحارالانوار»، ج43، ص6.
32 - «بحارالانوار»، ج 43، ص145.
33 - پیامبر خدا(ص) میفرمایند: «اِنَّ الْمَلائِكَةَ لَتَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِمُحَبَّتِه»؛ یعنی ملائكه بهوسیله محبّت علی(ع) به خدا تقرّب میجویند.(بحارالانوار، ج43، ص98).
34 - سوره نور،آیه 36.
35 - «بحارالانوار»، ج43، ص65.
36 - «بحارالانوار»، ج 43، ص 65.
37 - «بحارالانوار»، ج43، ص5.
38 - «بحارالانوار»، ج43، ص30.
39 - قال رسولالله(ص): «یا اباذَرٍّ! وَالَّذی نَفْسُ مَحَمَّدٍ بِیَدِهِ، لَوْ اَنَّ الدُّنْیا كانَتْ تَعْدِلُ عِنْدَاللهِ جناحَ بَعُوضَةٍ اَوْ ذُبابٍ، ما سَقِیَ الْكافِرَ مِنْها شَرْبَةً مِنْ ماءٍ» (تنبیهالخواطر، مجموعه ورّام، ج2، ص56).
40 - رسولخدا(ص) فرمود: اولین كسی كه وارد بهشت میشود، فاطمه است.(كنزالعمال، ج6، ص219).
41 - سوره طه، آیه124.
42 - رسولخدا(ص) فرمود: روز قیامت منادی از پشت پرده ندا میکند: ای اهل محشر؛ چشمان خود را از فاطمه دخت محمد«ص» بپوشانید تا عبور کند. «یا مَعشرالخلایق غُضّوا اَبصارَکُم حتّی تَجوزَ فاطمةَ» بحارالانوار، ج 43، ص 220( به نقل از عیون).
43 - سوره مؤمنون، آیه 108.
44 - سُئِلَالصادق(ع) عن معنی «حَیَّ عَلی خَیْرِالْعَمَل»، فقال: خیرالعملِ بِرُّ فاطمة وَ وَلدها (بحارالانوار، ج43، ص 44).
45 - امیرالمؤمنین(ع) در این رابطه در خطبه 5 نهجالبلاغه میفرمایند: «فَاِنْ اَقُلْ یَقُولُوا حَرَصَ عَلَیالْمُلْك وَ اِنْ اَسْكُتْ یَقُولُوا جَزَعَ مِنَالْموت». یعنی؛ اگر از حق خود دفاع كنم، میگویند: بر مُلك حریص است، و اگر ساكت باشم، میگویند: ترسو است و از مرگ میترسد.
46 - به بحثهای «بصیرت فاطمه(س) » و « ریشه غم فاطمه(س)» رجوع فرمایید.
47 - «بحارالانوار»، ج53، ص180؛ حضرت چون ظهور كنند میفرمایند:«وَ فی اِبْنَةِ رَسُولِاللهِ لی اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»؛ یعنی الگوی مورد پذیرش من دختر رسول خدا است، پس معلوم میشود نظامنامه حكومت جهانیِ مهدی(ع) مبتنی بر سیره فاطمی است و حضرت فاطمه(س) جبههای در تاریخ گشود كه حضرت مهدی(ع) آن را به نتیجه نهایی میرساند. إنشاءالله
48 - اصل موضوع را در بحث «بصیرت فاطمه(س)» كه شرح خطبه آن حضرت در مسجد مدینه است دنبال بفرمایید.
49 - «مفاتیحالجنان»، زیارت روز یكشنبه.
50 - قال ابیعبدالله(ع)؛ انَّه قال: اِنّا اَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ القدر، اللّیْلَةِ فاطمة وَ «الْقَدر» الله، فَمَنْ عَرَفَ فاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِها فَقَدْ اَدْركَ لَیْلَةِ الْقَدر، وَ اِنَّما سُمِّیَتْ «فاطِمَةَ»، لِاَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِها (بحارالانوار، ج 43 ص 65).
51 - قال رسولالله(ص): «فاطِمَةُ حَوْراءٌ اِنْسِیَّةٌ، فَكُلَّما اشْتَقْتُ اِلی رائِحَةُ الجَنَّةِ، شَمَمْتُ رائِحَةَ ابْنَتی فاطِمَةَ» (بحارالانوار، ج43، ص4).
52 - «بحارالانوار»، ج43 ص4.
53 - «بحارالانوار»، ج43، ص65.
54 - «بحارالانوار»، ج 43، ص 4.
55 - «بصائرالدرجات»، ص 48 ، «بحارالانوار»، ج2، ص71.
56 - سوره اعراف، آیه 157.
57 - خَرَجَ النَّبِیُّ(ص) وَ هُوَ آخِذٌ بِیَدِ فاطِمَة(س) فَقالَ: مَنْ عَرَفَ هذِهِ فَقَدْ عَرَفَها، وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْها فَهِیَ فاطِمَةُ بِنْتَ مُحَمَّدٍ، وَ هِیَ بَضْعَةٌ مِنّی، وَ هِیَ قَلْبی وَ رُوحِی الَّتی بَیْنَ جَنْبیَّ، فَمَنْ آذاها فَقَدْ آذانی، وَ مَنْ آذانی فَقَدْ آذَیَالله. بحارالانوار، ج43، ص54.
58 - قال رسولالله(ص): «اِنَّما سَمَّیْتُ فاطِمَةُ لِأَنَّاللهَ فَطَمَها وَ مُحِبّیها عَنِالنّار»؛ پیامبر خدا(ص) فرمودند: فاطمه را فاطمه نامیدم زیرا خداوند او و دوستدارانش را از آتش باز میدارد. (كنزالعمال، ج6، ص219).
59 - شرح اصل خطبه را در سلسله بحثهای «بصیرت فاطمه(س)» دنبال كنید.
60 - سوره احزاب، آیه 33.
61 - شرح اصل خطبه را در سلسله بحثهای «بصیرت فاطمه(س)» دنبال كنید.یعقوبی مورّخ مشهور در تاریخ خود در ج2 ص172 مینویسد: ابوذر خطاب به مردم میگفت: ای امّتی كه پس از رسول متحیّر ماندهاید، اگر كسی را كه خدا مقدّم داشته، مقدّم میداشتید و كسی را كه خدا مؤخّر داشته، مؤخّر میداشتید و ولایت و وراثت را در اهل بیت پیامبرتان مینهادید، از همه نعمتها از هر سویی بهرهمند میشدید.
62 - صاحب كتاب «فاطمةالزّهرا بهجة قلب المصطفی» در ص115 از امیرالمؤمنین(ع) نقل میكند كه فرمودند: «... وَ لَعمری لَولا فاطِمَة(س) لَمْ یُعْرَفِ الْمُنافِقُونَ الضّالوُن...»؛ یعنی به جان خودم سوگند، اگر فاطمه نبود، منافقین گمراهی كه به زور پیراهن خلافت را به تن كردند، شناخته نمیشدند...».
63 - برای توضیح بیشتر این نكته به نوشتار «چه شد كه كار به قتل امامحسین(ع)كشیده شد؟» رجوع بفرمایید.
64 - در مورد آتشزدن درِ خانه فاطمه(س) و آن برخورد عجیب با علی(ع) علاوه بر متون شیعه، حتّی مورخین اهلسنّت كه سخت تحتفشار بودند نیز هر چند ناقص واقعه را ذكر كردهاند. ابنابیالحدید در شرح نهجالبلاغه (ج1، ص134 و ج2، ص19) پس از ذكر سند میگوید: ابابكر به دنبال علی(ع) فرستاد و از او بیعت خواست، و علی(ع) بیعت نكرد و با عمر شعلهای از آتش بود. فاطمه(س) عمر را در خانه خود دید و گفت: «یَابْنَالْخَطّاب! اَراكَ مُحَرِّ قاً عَلَی بابی؟ قالَ: نَعَمْ، وَ ذلِكَ اَقْوی فیما جاءَ بِهِ اَبُوكِ وَ جاءَ عَلِیٌّ(ع) فَبایع»؛ یعنی فاطمه(س) عمر را در درب خانه خود دید و گفت: ای پسر خطاب! میبینم كه میخواهی در خانه مرا آتش بزنی؟ گفت: آری، و این آتشزدن در آنچه پدر تو آورده، استوارتر است، و علی(ع) آمد و بیعت كرد.
با توجه به اینكه مورخین اهل سنّت عادتشان آن است كه در آنچه روایت میكنند، مقدار همراه با دردسر را ذكر نكنند و اگر متوجّه شوند در روایت خود علیه خلفاء روایت میكنند از روایت خود دست میكشند، باید در چنین فضایی روایات آنها را بررسی كرد. چنانچه ابراهیمبنسعیدثقفی با طرح سند روایت میگوید: «وَاللهِ ما بایَعَ عَلِیٌّ حَتّی رَأی الدُّخان قَدْ دَخَلَ بَیْتِهِ»؛ یعنی به خدا سوگند علی با ابابكر بیعت نكرد، مگر اینكه دید دود داخل خانه شد (امامشناسی، آیتالله حسینیتهرانی، ج 10، ص395).
65 - «صحیح بخاری»، ج7، ص37، باب ذَبِّ الرجل عن ابنته فیالغیرة و الانصاف.
66 - در ارشادالقلوب ص 263 و صحیح بخاری ج 3، ص 55 باب غزوه الخیبر هست كه: «علی، فاطمه را در شب دفن نمود و خود بر او نماز گزارد و ابوبكر را خبر نكرد. در اختصاص شیخ مفید ص 5 هست كه علی(ع) فرمود: هفت نفرند كه به واسطه عظمت و جلالت و سعه روح آنها، زمین برای حمل نمودن آنها تنگی میكند و استعداد تحمل آنها را ندارد، به واسطه فیض وجود آنهاست كه به شما روزی میرسد و مورد اعانت قرار میگیرید و باران بر شما میبارد، از ایشان است سلمان و مقداد و ابوذر و عمار و حُذیفه و من امام آنها هستم و ایشان از آنهایی هستند كه بر فاطمه نماز گزاردند.
67 - زن فاحشه مشهور كه در عصر جاهلیت بوده.
68 - ابنابیالحدید میگوید: این سخنان ابوبكر را بر نقیب ابویحیی، یحییبن ابو زید بصری خواندم و گفتم: ابوبكر به چه كسی كنایه میزند؟ گفت: كنایه نمیزند، به صراحت میگوید. گفتم: اگر سخن او صریح است از تو نمیپرسیدم. خندید و گفت: مقصودش علی است. گفتم: روی همه این سخنان تند، علی است؟! گفت: بلی، پسركم! حكومت است! گفتم: انصار چه گفتند؟ گفت: از علی طرفداری كردند، اما او ترسید فتنه برخیزد و آنان را نهی كرد(شرح نهجالبلاغه ج16 ص214).
69 - «اصول كافی»، ج2، ص459.