ملاحظه میكنید كه چون پیامبراكرم(ص) این مطلب را فرمودند، اصحاب سؤال كردند: ای پیامبر! آیا او از جنس بشر نیست؟ چون اصحاب متوجّه بودند كه اگر موجودی فوق زمین و آسمان باشد، باید در مرتبة ملائكه باشد، زیرا لازمة وجود بشر، وجود قبلی زمین و آسمان است، در حالی كه حضرت فرمودند: قبل از خلقت آسمانها و زمین، نور فاطمه(س) خلق شده است. پیامبر(ص) هم در جواب نفرمودند شما اشتباه میكنید، بلكه سؤال آنها را با طرح یك نكتة دقیق جواب دادند و فرمودند: «فاطِمَةُ حَوْراءُ الْإِنْسِیَّةُ»؛ یعنی فاطمه یك جنبة حورایی و بهشتی و یك جنبة انسانی و زمینی دارد. یك وقت شما در اثر عبادت و معارف الهی، جنبهای از وجود خود را در حدّی متعالی میكنید كه پس از جدایی از بدن به سوی بهشت سیر میكنید و در بهشت جای میگیرید، یعنی مقام شما از ابتدا بهشت نبود، بلكه به كمك شریعت الهی، نَفْسِ خود را بهشتی كردید، ولی طبق این روایت، فاطمه(س) وجهی دارد كه آن وجه از سنخ بهشت است و در عین داشتن آن وجه، در زمین زندگی میكند و لذا همواره حالات اتّصال به بهشت در او هست، این وجه را وجه حورایی حضرت زهرا(س) میگویند و انسانها با دقّت در حركات و سكنات و سخنان فاطمه(س) میتوانند با بهشت ارتباط پیدا كنند. او مثل مَلك است كه ظهور بشری و بروز انسانی پیدا كرده است.
پس فاطمه(س) وسعتش از آسمان تا زمین و از زمین تا آسمان است. پیامبر خدا(ص) خیلی عالی مخاطبان خود را روشن كردند و گفتند آری؛ او یك جنبة آسمانی دارد كه این جنبه تا زمین آمده است. وقتی ما متوجّه وجود چنین موجودی شدیم، خواهیم فهمید كه همة ائمه معصومین(ع) مقامشان همین مقام است، یعنی آنها انسانهاییاند همراه با تجلّی یك حقیقت غیبی. ائمه در وجه انسانی خود همة اقتضائات زندگی زمینی را دارند، منتها عظمت آنها در این است كه در عین زمینی بودن، ارتباط خود را با حقیقت غیبی خود محفوظ داشتهاند.