نذیر صیرفی از امام صادق(ع) از پدران بزرگوارش(ع) نقل میكند كه رسول خدا(ص) فرمودند:
«خُلِقَ نُورُ فاطِمَة(س) قَبْلَ اَنْ یُخْلَقَ الْأَرْضُ وَ السَّماء، فَقالَ بَعْضُ النّاسِ: یا نَبِیَّ الله! فَلَیْستْ هِیَ اِنْسِیَّةٌ؟ قال: فاطِمَةُ حَوْراءُ الْإِنْسِیَّةُ، قالُوا: یا نَبِیَّ اللهُ! وَ كَیْفَ هِیَ حَوْراءُ اِنْسِیَّة؟ قالَ: خَلَقَهَا اللهُ-عَزّ وَجَلّ- مِنْ نُورِهِ قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَ آدَم، اِذْ كانَتِ الْاَرْواح .... قیلَ: یا نَبِیَّ الله! وَ اَیْنَ كانَتْ فاطِمَةُ؟ قالَ: كانَتْ فی حُقَّةٍ تَحْتَ ساقِ الْعَرْش، قالُوا: یا نَبِیَّ اللهُ! فًَما كانَ طَعامُها؟ قالَ: اَلتَّسبیحُ وَ التَّقْدیسُ وَ التَّهْلیلُ وَ التَّحْمیدُ»؛
معنی حدیث عبارت است از اینكه رسول خدا(ص) فرمودند: نور فاطمه(س) پیش از خلقت زمین و آسمان آفریده شده است. بعضی از حاضران پرسیدند: مگر او بشر نیست؟ حضرت فرمودند: فاطمه(س) حوریهای بشرگونه است. حاضران سؤال كردند: چگونه؟ حضرت فرمودند: خداوند - عزّ و جلّ- پیش از آنكه آدم را بیافریند، او را از نور خود آفرید، آن هنگام كه ارواح بودند. سؤال كردند: فاطمه در آن هنگام كجا بود؟ فرمودند: در حُقّه و جایگاهی در زیر ساقة عرش، و در جواب اینكه سؤال كردند: غذای او چه بود؟ فرمودند: غذای او «تسبیح» و «تقدیس» و «تهلیل، یعنی لاالهالاالله» و «حمد و ثنای الهی» بود.(2)
برای روشن شدن این حدیثِ كلیدی، باید نكاتی را عنایت داشته باشید، معلوم است پیامبراكرم(ص) این حدیث را برای كسانی فرمودهاند كه اهل درك حقایق غیبی بودهاند، و این نكته از سؤال كردن آنها نیز مشخص است.
این یك قاعده است كه تقدّم وجودی هر مخلوقی در خلقت، نشانة شدّت وجودی آن مخلوق است و خبر از آن میدهد كه آن موجود درجة وجودی بالاتری دارد. از این رو وقتی حضرت(ص) میفرمایند: نور فاطمه(س) قبل از خلقتِ زمین و آسمان واقع شده است، متوجّه میشویم كه اوّلاً: درجه وجودی آن حضرت از آسمانها و زمین بالاتر است. ثانیاً: درجة حضور و تأثیر و احاطة حضرت زهرا(س) بر آسمانها و زمین روشن میشود. چون موجودی كه درجة وجودی بالاتری دارد، مراتب پایینتر، در احاطه و تحتتأثیر او هستند، چرا كه این اوّلیت و قبلیّتِ در خلقت، اوّلیت و قبلیّت زمانی نیست. ثالثاً: شدّت نورانیت فاطمه(س) حتّی نسبت به ملائكه بیشتر است. چون آسمانها یعنی مقام ملائكه، و حضرت میفرمایند: خلقت حضرت زهرا(س) بر خلقت آسمانها و زمین تقدّم داشته است و این تقدّم را تقدّم بالشَّرف میگویند.
همانطور كه گفتیم این روایت خبر از شدّت درجة وجودی آن حضرت میدهد و از آنجا كه هر چه درجة وجودی و تجرّد موجودی بیشتر باشد، شدت حضور او در عالم بیشتر است، نتیجه میگیریم كه حضور حضرت زهراء(س) در عالم شدیدتر از حضور ملائكه است. به عنوان مثال؛ نفس انسان درجة وجودی و تجرّدش از جسم انسان بالاتر است و بر تمام جسم احاطه دارد و در جسم حضور همه جانبه دارد و همة اینها به جهت تجرّد نفس است، حالا خداوند كه مجرّد مطلق است، حضور مطلق است و لذا از خود انسان در نزد انسان برای انسان حاضرتر است و قرآن هم در این رابطه میفرماید:«اِنَّ اللهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمرءِ وَ قَلْبِهِ»؛(3) یعنی خداوند بین خود انسان و قلب اوست، و این به معنی نزدیكی خدا است به انسان، حتّی نزدیكتر از خود انسان به خودش. حالا در نظر بگیرید وقتی حضرت زهرا(س) در چنین درجة وجودی هستند كه از همة ملائكه بالاترند، چه نحوه حضور و تأثیر و احاطهای بر آسمانها و زمین دارند.
هنگامیكه پیامبر خدا(ص) از چنین حقیقت قدسیة غیبیهای برای حضرت فاطمه(س) خبر میدهد، اگر دقّت كنیم، معارف فراوانی به دست میآوریم و به این نتیجه میرسیم كه اولاً؛ چنین انسانی در عالم هست كه درجة وجودی او از زمین و آسمان بالاتر است. ثانیاً؛ برای چه هدفی هست. بعد از این كه مشخص شد او چه مقامی دارد و برای چه هدفی هست، به ما میفرمایند كه رابطهتان را با این وجود مقدس برقرار كنید تا از انوار وجودی او بهره گیرید.