ما باید در این تاریخ، ماوراء حوادث جزئی - اعم از حوادث سیاسی یا اقتصادی - مواظب باشیم گوهر ایمان ضربه نخورد، گوهر ایمان نه با معرفت نفس به دست میآید و نه با فلسفه صدرایی، گوهر ایمان نوری است که حضرت حق در هر دورهای مطابق اقتضائات تاریخی آن دوره بر قلب مردم اشراق میکند. این گوهر با رقابتهای سیاسی و با کینه بین مؤمنین از بین میرود و بر عکس با عشق به مردم و با تواضع و ایثار و خوشبینی حفظ میشود. ما در این زمان و در فضایی که انقلاب اسلامی شکل داده، وظیفه داریم این اساسیترین نیاز جامعه را که حفظ گوهر ایمان است، متذکر شویم و برای آن برنامهریزی نمائیم تا قلبها محل تجلی اراده الهی گردد و مردم خداوند را از طریق انقلاب اسلامی و شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی(ره) احساس کنند. در این تاریخ راه اُنس با خدا جز انقلاب اسلامی و نظر به شخصیت امام خمینی، راه دیگری نیست. راه خودسازی واقعی در این تاریخ این راه است و در این فضا است که مسائل زودبازده ما را مشغول خود نمیکنند و میتوانیم از عهدهی انجام رسالت تاریخی خود برآییم.
کافی است ما متوجه شویم در دموکراسی و در انتخابات نسبت خاصی بین مردم و انقلاب برقرار میشود و آنچه تعیین کننده است رأی اکثریت است، حال رأی اکثریت چه اندازه به حقیقتی که انقلاب اسلامی به آن نظر دارد نزدیک است، جای بحث دارد. آری! از آن جهت که مردم متوجه حقیقت انقلاب اسلامی هستند، رأی اکثریت تا اندازه زیادی به حقیقتی که انقلاب اسلامی به آن نظر دارد نزدیک است. رأی اکثریت در ذیل انقلاب اسلامی، بیرون از حقیقت انقلاب اسلامی نیست و از این جهت نباید مردمسالاری را چیزی جدای از انقلاب اسلامی دانست ولی نباید انتظار داشت نتایج انتخابات عین حقیقت انقلاب اسلامی باشد و از این جهت اگر ما با نظر و ادعای تبیین حقیقت انقلاب اسلامی و فعالیت فرهنگی در آن راستا، وارد انتخابات شدیم عملاً حقیقت انقلاب اسلامی را در حجاب انتخابات بردهایم و پیام اصلی فعالیت خود را به حاشیه فرستادهایم. در حالیکه رهبر معظم انقلاب بین انقلاب اسلامی و نظام اسلامی و دولت اسلامی تفکیک قائلاند(119) و معتقدند ما فعلاً در مرحلهی انقلاب اسلامی و نظام اسلامی هستیم. از این جهت نباید دولت اسلامی را عین انقلاب اسلامی بدانیم. مسلّم برای دولت در نظام اسلامی جایگاه قائل هستیم و باید کمک کار آن بود اما انقلاب اسلامی در نگاه فرهنگی، تعریف خاص خود را دارد و نمیتوان همه اهداف انقلاب اسلامی را در دولتهای نظام اسلامی محدود کرد. زیرا از آنجایی که جنس دموکراسی صرفاً رأی مردم است نمیشود عین انقلاب اسلامی باشد که ولیّ فقیه متذکر آن است.