سؤال این است: چگونه باید در این تاریخ به صحنه بیاییم که تفکر به معنای واقعی آن به جامعه برگردد و ما از جدالهای سیاسی و فرقهای و حرصهای دنیایی آزاد شویم؟ در حال حاضر عنایت دارید که جریانهای فکری و تشکّلهای فرهنگی به معنای واقعی، ماورای حوادث جاری، به تاریخی که انقلاب اسلامی باید در آن قرار گیرد، فکر نمیکنند. بیشتر تشکّلها گرفتار حرکات انفعالی هستند و معنای خود را در مقابله با رقیب شکل دادهاند، آن هم تقابلی بسیار سطحی و بدون آن که نسبت به جریانهای مخالف فکر کنند. بسیاری از تشکّلهای فرهنگی حاضر نیستند نسبت به خلأهای فکری فرهنگی فکر کنند. کاری را شروع کردهاند و همچنان ادامه میدهند. مثل همان دلّاک حمامی که وقتی تیغاش کُند شده بود، بیشتر به آن تیغ فشار میآورد.
قبل از انقلاب خلأ کارهای فرهنگی مشخص شده بود و عدهای تمام همّت خود را صرف جبران آن میکردند. مرحوم شهید مطهری«رحمةاللهعلیه» از آن جهت مطهری شد که متوجه شدند اگر در حوزه بمانند آن خلأ جبران نمیشود. این که تا قیام قیامت ما از خدمات مرحوم شهید مطهری بهره میبریم به جهت آن بوده که فهمید به وقتش چه کار باید کند.