تربیت
Tarbiat.Org

عقل و ادبِ ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ
اصغر طاهرزاده

نسبت ما با سایر عرفا

سؤال: عده‌ای می‌گویند همان‌طور که حضرت امام عارف کاملی بودند، هر عارفی هم در جای خود یک عارف کامل است. چرا باید شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی(ره) را برای سلوک خود بپذیریم؟ به عنوان مثال چرا روش سلوکی علامه طباطبائی را نپذیریم و اساساً اگر حضرت امام را پذیرفتیم نسبت ما با سایر عرفا چه می‌شود؟ در حالی که به نظر می رسد روش و مشی آیت الله طباطبائی با حضرت امام متفاوت است، چرا نگوئیم هر کدام از این دو عزیز حامل جلوه‌های عظیمی از حقیقت امر در این دوران هستند که باید از هر دوی آن‌ها استفاده کرد بدون سلوک در ذیل شخصیت یکی از آن‌ها؟
جواب: البته معلوم است که عارف‌شناسی فرهنگ خاص خود را دارد و کسی که هنوز گرفتار اعتباریات است هیچ وقت نمی‌تواند عارف‌شناس شود پس وقتی نحوه شناخت عارف از عالِم مشخص شد، می‌آییم سراغ این که واقعاً علامه طباطبائی در آن نوع رجوعی که به صورت قلبی به حضرت حق داشتند چه چیزی را اراده کرده‌اند و آیا در انتقال آنچه از حضرت حق برای ما گرفته‌اند چیزی کم گذاشته‌اند؟ به گفته نیچه: «ابر مرد و انسان کامل همچون نقاشی است که خودش خود را دارد نقاشی می‌کند. ولی او برعکس مردم معمولی، طوری خود را نقاشی می‌کند که در آخر هرگز نمی‌خواهد در آن تجدید نظر بکند.» چون می‌بیند همانی را که می‌خواسته بکشد کشیده است. علامه طباطبائی در رجوع‌شان به حضرت حق و نسبت به آن چیزی که حساس بودند و دغدغه‌شان بوده است چیزی کم ندارند. مشکل آنجا است که متأسفانه بعضی‌ها انتظار دارند همه‌ی عرفا یک طور باشند. در حالی‌که علامه طباطبائی«رحمة‌الله‌علیه» در رجوع به خداوند چیزی را دنبال کردند که حاصل آن را شما به خوبی در آثارشان به‌خصوص در سرمایه‌ی بسیار ارزشمند تفسیر المیزان می‌یابید و حضرت امام را باید نسبت به آن رجوعی که به حضرت حق داشتند و آن اهدافی که مطابق آن می‌خواستند شخصیت خود را نقاشی کنند، بنگریم. به این معنا که حضرت حق برای هدایت بشرِ این دوران در قلب هر کدام کششی و گرایش خاصی قرار داد. بنده هر چه نگاه می‌کنم می‌بینم علامه طباطبائی«رحمة‌الله‌علیه» هر چه را باید جهت هدایت ما در موضوعات خاصی که دنبال می‌کردند در اختیار ما قرار می‌دادند، به ما داده است. علامه طباطبائی«رحمة‌الله‌علیه» با توجه به موضوعاتی که باید مطرح می‌کردند سعی داشتند به عنوان یک چهره سیاسی مطرح نباشند. همه‌ی تلاش ایشان این بود که درگیر مسائل سیاسی جزئی نشوند تا بتوانند کاری را که به‌عهده دارند به‌خوبی به سر منزل برسانند ولی آن نقاشی که ایشان می‌خواهند از شخصیت خود بر روی تابلوی زندگی بکشند، نقاشی شخصیت حضرت امام خمینی(ره) برای خود نیست.